انتقال مهدکودک‌ها به آموزش و پرورش اتفاق موفقیت‌آمیزی نبود زباله‌هایی که زباله نیستند | درباره مواد بازیافتی که معمولاً به سطل زباله انداخته می‌شوند غذا‌های اقتصادی، خوب یا بد؟ مرجان‌های خلیج فارس احیا شدند رئیس سازمان محیط زیست: موضوع گردوغبار سرخس در دستورکار ماست + فیلم سند طرح جنگل‌داری اجتماعی در حوزه زاگرس تدوین شد تجهیز محیط‌بانان تهران در دستور کار قرار گرفت مرجعیت کنوانسیون تنوع زیستی به محیط زیست واگذار شد تلاش آموزش و پرورش برای رتبه بندی کادر اداری مدارس امتیاز جدید برای هنرستانی‌ها | هنرستان‌ها می‌توانند از مراکز فنی‌‌وحرفه‌ای، رایگان استفاده کنند نایب‌رئیس مجلس به تغییر ساعت شروع مدارس اعتراض کرد مهارت معلمان آموزش خانواده باید بازنگری شود هشدار جدی: اشتباهات مرگبار در مصرف مسکن‌ها و راه‌های پیشگیری فعالیت ستاد احیای دریاچه ارومیه با محوریت معاون اول رئیس جمهور پرداخت هزار میلیارد تومان برای تأمین منابع شیرخشک در دستورکار قرار گرفت فرود ایران به چاله جمعیتی؛ کاهش نرخ باروری به زیر ۱.۳۶ و سالمندی ۲۶ درصدی تا ۱۴۳۰ | هشدار مدیر جمعیت مشهد: بدون اقدام فوری، جبران کاهش جمعیت بیش از ۱۰۰ سال زمان می‌برد! انتقاد نماینده مجلس از بلاتکلیفی آزمون کیفیت‌بخشی معلمان وام، طلا و ارز؛ ۳ حربه وسوسه‌انگیز کلاهبرداران سایبری پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (چهارشنبه، ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) | اوج گرما در مشهد بیش از ۷ میلیون گردشگر خارجی در سال ۱۴۰۳ به ایران وارد شدند هدف‌گذاری ساخت ۵ هزار واحد خوابگاهی متأهلی در هر سال رأی پرونده قتل داریوش مهرجویی تأیید شد یک بام و دو هوای مصوبات کشوری در خراسان رضوی باران نیامد؛ مشهد خشک‌تر از همیشه درمانگاه جهادی شهید رئیسی در مشهد افتتاح شد (۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) شروع مدرسه از ۶ صبح! | چالش‌های یک سیاست اضطراری ارسال لیست بیمه تأمین‌اجتماعی در روز‌های پنجشنبه هم امکان‌پذیر است اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۴ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) استاندار خراسان رضوی خبر داد: بسترسازی برای مشارکت بخش خصوصی در اکتشاف معادن اطلاعیه وزارت بهداشت درباره آمار مرگ‌ومیر کودکان بر اثر آلودگی هوا
سرخط خبرها

زن قاتل خواهرزاده‌ی خود بعد از ۱۴ سال آزاد شد

  • کد خبر: ۱۱۵۸۲۶
  • ۱۵ تير ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۰
زن قاتل خواهرزاده‌ی خود بعد از ۱۴ سال آزاد شد
زن محکوم به قصاص که پس از ۱۴ سال از زندان آزاد شد، درحالی‌که اشک خوشحالی می‌ریخت از آرزوهایش و نذری که در دلش بود گفت.

به گزارش شهرآرانیوز، در میان زندانیانی که دیروز در دادسرای جنایی تهران مهر آزادی بر پرونده‌اش ثبت و دستبند اتهام از دستانش باز شد، زنی بود به نام نقره. او سال۸۷ خواهرزاده‌اش را به قتل رساند و دیروز درحالی‌که باورش نمی‌شد کابوس‌هایش به سر آمد و بعد از گذشت ۱۴ سال از زندان آزاد شد و به آغوش خانواده‌اش برگشت. او در گفت‌وگو با همشهری از آرزوهایش و نذری که در دلش بود گفت و لابه‌لای صحبت‌هایش اشک خوشحالی ریخت.

فکرش را می‌کردی آزاد شوی؟
اصلا. همیشه فکر می‌کردم در زندان خواهم مرد. برای همین باورم نمی‌شود که از امروز می‌توانم آزادانه در خیابان‌ها بچرخم و هر جا که دلم می‌خواهد بروم. در این سال‌ها، بارها در زندان مردم و زنده شدم. یک روز که کاملا از زندگی و آزادی ناامید شده بودم با خدا معامله کردم. یعنی نذر کردم که اگر آزاد شوم به شیرخوارگاه بروم و برای بچه‌ها مادری کنم. دعا کردم که اگر خدا عمری به من بدهد و بتوانم کار کنم، بخشی از حقوقم را هرچند ناچیز باشد خرج بچه‌های یتیم کنم و امروز خدا جواب دعاهایم را داده و دلم می‌خواهد نذرم را به‌زودی ادا کنم.

به ۱۴ سال پیش برگردیم. روزی که باعث شد زندگی‌ات دگرگون شود. آن روز چه اتفاقی افتاد؟

از یادآوری آن روز قلبم به درد می‌آید. من جان خواهرزاده‌ام را به‌خاطر یک اشتباه و نادانی گرفتم. او ۲۵سالش بود و حدود یک سال قبل از حادثه به او ۲ میلیون تومان پول قرض دادم. در آن زمان پول کمی نبود و من همه پس‌اندازم را به او دادم، چون جشن عروسی‌اش بود. قرار بود خیلی زود پولم را برگرداند اما سر قولش نماند. حتی بر سر این موضوع با شوهرم جرو بحثم شد و از او کتک خوردم و تحت فشار بودم. تا اینکه روز حادثه با خواهرم بر سر این ماجرا دعوایمان شد. خواهرزاده‌ام نیز در حمایت از مادرش وارد درگیری شد و از پشت سر موهای مرا کشید. ناگهان چشمم به چاقویی افتاد که آن را برداشتم. باور کنید که قصد قتل نداشتم. فقط می‌خواستم ضربه‌ای به بازوی او بزنم و خودم را نجات دهم. اما همان لحظه برگشت و چاقو به قلبش اصابت کرد.

در این مدت پای چوبه دار هم رفتی؟

نه. اما زمان اجرای حکم هم معلوم شده و در یک قدمی قصاص بودم. از آن به بعد شب‌ها با کابوس چوبه‌دار از خواب می‌پریدم. نمی‌دانید زندگی در زندان چقدر سخت است. در این مدت بسیاری از هم‌بندی‌هایم قصاص شدند و منتظر بودم نوبت من هم برسد.

چه شد که خانواده خواهرت از قصاص گذشت کردند؟

شوهر خواهرم مرا بخشید اما خواهرم قصاص می‌خواست. وقتی حکمم صادر شد هم گفت نه قصاص می‌خواهد نه مرا می‌بخشد. درخواستش این بود که من تا آخر عمرم در زندان بمانم و در آنجا بمیرم. به همین دلیل در همه این سال‌ها بلاتکلیف در زندان بودم تا اینکه تیم صلح و سازش در حق من محبت و لطف بزرگی کردند. آنها خواهرم را راضی به دریافت دیه کرده و حتی مبلغ دیه را هم فراهم کردند. من در این سال‌ها عذاب زیادی کشیدم. شوهرم و یکی از فرزندانم فوت شدند و من حتی نتوانستم در مراسم آنها شرکت کنم به همین دلیل می‌خواهم حالا که آزاد شده‌ام برای نجات قاتلان از قصاص هم تلاش کنم.

مهم‌ترین خاطره‌ای که از زندان‌ داری چیست؟

یک خاطره خوب دارم، ‌زنی سال‌ها قبل به اتهام قتل شوهرش به زندان افتاد و خیلی پشیمان بود. هر روز گریه می‌کرد و می‌گفت در یک لحظه عصبانی شده و جان شوهرش را گرفته. خانواده شوهر او حاضر به بخشش نبودند. من از زندان با آنها تماس گرفتم و آنقدر با آنها حرف زدم که راضی‌شان کردم تا زن جوان را ببخشند. این اتفاق شیرینی بود که از زندان به یاد دارم و هرگز فراموشش نمی‌کنم.

منبع: همشهری

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->