تکتم جاوید | شهرآرانیوز؛ این یک قلم را هم رها نکرده اند؛ بماند که رها کردنی هم نیست. خودت باشی و روبه رویت عدهای پدر و مادرِ نگران از آینده فرزند و قبولی المپیاد و کنکور و هزار جور نگرانی دیگر، آن وقت فکر راه اندازی یک مدرسه غیردولتی بهترین گزینه است. روی تعلیم و تربیت هم قیمت گذاشته اند و از بین دیگران شده اند مدارس خاص. البته این نام نه روی مهر تأییدیه آموزش و پرورششان ثبت شده است نه روی تابلوی مدرسه. فقط وقتی پا به دفتر مدیریت بگذارید و چشم هایتان از شنیدن مبلغ شهریه کمی بازتر شود، فهرست خدمات را برایتان ردیف میکنند. انگار که فرزندتان را معامله میکنید؛ پول در مقابل کلاسهای جورواجور. هرچه دهن پرکنتر بهتر.
چندسالی است عدهای به نام توسعه آموزش و پرورش درسِ کسب درآمد از والدین را بارها مرور کرده اند. حالا دریافت ۱۲ میلیون تومان برای دانش آموز کلاس اول و ۴۵ میلیون تومان برای شاگرد کلاس یازدهم نه تنها بی انصافی نیست، بلکه مهارتی است برای خودش. با همین شهریه گران نوعی شهرت هم میان خانوادههای مرفه و طبقات بالا به دست آورده اند و میگویند: «نام مدرسه ما میان پزشکان و خانوادههای مسئولان شهر مشهور است.» مسئلهای که امروز عدالت آموزشی و یکسان بودن تحصیل را زیر سؤال برده است.
«مدرسه هیبریدی»، «مرکز شکوفایی استعدادهای برتر»، «مدرسهای برای زندگی»، «مدرسه ترغیبی»، «نخستین مدرسه ترکیبی کشور»، «آموزش بر مبنای معارف». یکی داعیه مهارت پروری دارد و دیگری داعیه دانش آموز انقلابی و آن یکی هم بر المپیادهای خارجی تمرکز کرده است که رزومهای باشد برای مهاجرت دانش آموزان. اینها تنها برخی از شعارهای مدارس خاص هستند. کدام پدر و مادری به دنبال صحت و سقم این شعارها میرود؟ یکی مراسم مذهبی را مفصل در مدرسه برگزار میکند و آن یکی مبنا را گذاشته است بر تعلیماتی که از ترکیب شیوه آموزش چند کشور فرانسه، انگلیس، سوئد و ایران به دست آورده است. با همه اینها چرا دانش آموزان از درس و تحصیل فراری اند و هرروز که میگذرد از تحصیل بیزارتر میشوند.
از میان ۸۵۰ مدرسه غیردولتی مشهد البته تعداد محدودی بار مالی و شهرت را به دوش میکشند. آنها که میدانند به کارگرفتن دبیری از دکترهای فارغ التحصیل دانشگاه فردوسی یا گذارندن دورههایی در کشورهای دیگر یا حتی سفر کوتاه به آن ها، قبولی یک دانش آموز در یک مسابقه یا المپیاد استانی و کشوری چقدر ارزش مادی دارد. اگر تنها نامی از چنین مدرسهای به گوشتان خورده کافی است صفحه اینستاگرامش را بازکنید. شعارهای زیبا، تصاویر خوش رنگ و لعاب از دانش آموزان خلاق و شاد و مربیان و معلمان مهربان و سخت کوش را پیش روی شما میگذارند، طوری که پس از چند دقیقه نتوانید بین مدارس یکی را برای فرزند خود انتخاب کنید.
ایزدجو و همسرش کارمند یک اداره دولتی هستند، البته با قرارداد شرکتی. ایلیا -پسرش- امسال کلاس اول است. صحبت از ثبت نام که میشود با نگرانی از مبلغ شهریه میگوید: باور کنید شهریه ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزارتومانی مدرسه دوبرابر حقوق ماهانه من است. از بس به دنبال مدرسه اسم و رسم دار گشته بودم که کارکنان آن باسابقه باشند، وقتی شنیدم پسرم در مدرسهای که میخواستم پذیرفته شده است به پرداخت این هزینه سنگین راضی شدم.
او که شش برگ چک کشیده (از تیر تا آذرماه) و سپرده است به دست مسئولان مدرسه، ادامه میدهد: ما که اعتراض میکنیم در جواب میگویند: «یک عده برای ثبت نام در این مدرسه التماس میکنند.» یا «شهریه کشوری است.» خلاصه به نحویی ما را سنگ قلاب میکنند. درست است که ما دنبال کیفیت آموزشی هستیم، اما شما خبرنگاران از مسئولان بپرسید «واقعا برای یک بچه کلاس اولی قرار است چه کار کنند که این همه هزینه برمی دارد؟»
روش واردشدن به مدرسه باید از نظر والدین سخت به نظر برسد تا از لطفی که اولیای مدرسه برای انتخاب فرزندشان میکنند به خود افتخار و شهریه را بدون، چون و چرا واریز کنند. هرچه دست نیافتنی تر، باارزش تر. مرحله اول پیش ثبت نام است و نگرانی مداوم پدر و مادرها از بلاتکلیفی فرزندشان که اغلب از سال قبل یا اوایل سال جدید آغاز میشود، یعنی که شما در فهرست ذخیره هستید، اما قطعا ثبت نام نخواهیدشد. مرحله بعد گزینش از طریق مصاحبههای مفصل روان شناسی فردی والدین و فرزند و تست هوش است و یکی دیگر شرکت در آزمون.
یکی از این مدارس خاص که داعیه نشر مذهب و دین دارد مصاحبههای فردی والد و کودک را هم زمان انجام میدهد و اغلب هم به پرسیدن سؤالاتی درباره حجاب و نحوه پوشش اعضای خانواده، داشتن ماهواره در منزل و موارد این چنینی محدود میشود تا دانش آموزی را که ثبت نام میکنند، خانوادهای مذهبی داشته باشد. غافل از اینکه اگر به همان اصول دینی و روان شناسی اعتقاد داشتند میدانستند که اگر رسالت ترویج دین است این کار باید برای کودکی از خانواده غیرمذهبی انجام شود که تغییری در جامعه ایجاد کند.
مادر طاها از اینکه فرزندش را در یک دبیرستان قرآنی ثبت نام کرده راضی است، اما برای پرداختن شهریه ۱۸ میلیونی دانش آموز کلاس هشتم توجیه خاصی ندارد: پرداخت شهریه برای ما خیلی سنگین است؛ به خصوص اینکه یک فرزند کلاس اولی هم داریم، اما لااقل دلمان خوش است به مذهبی بودنشان. هر ۱۰ نفر در کلاس یک مربی مذهبی دارند که هم مشاور است و هم اصول دینی را به پسرها آموزش میدهد. همه خانوادههای مدرسه مذهبی هستند، شبیه خودمان. همین ملاک ما برای انتخاب مدرسه بود.
از آنجا که اغلب مدارس خاص و غیردولتی مجموعهای از مقطع ابتدایی تا دبیرستان دوره دوم هستند، گاهی دخترانه و پسرانه، اگر فرزندتان را از کلاس اول در همان مدرسه ثبت نام کنید، به گفته خودشان «شانس آورده اید»؛ در غیراین صورت باید به دنبال پارتی و آشنا بگردید؛ زیرا ورود از میانه مقاطع بعدی سختتر از ورود به دانشگاه است. محمودی یکی از آن خوش شناس هاست. این را که میشنود، خنده اش میگیرد و میگوید: مادرخانمم فرهنگی بوده و بعد از بازنشستگی در یکی از مدارس غیردولتی معاون است. او با مدیر این مدرسه معروف آشنایی داشت و بانی ثبت نام دخترم در کلاس اول شد. اینکه شعار میدهند انتخابشان دانش آموز نخبه است خیلی هم صادق نیست. اگر آشنایی در آموزش و پرورش داشته باشید، درِ هرمدرسهای به روی شما باز است.
اینها البته باعث نشده شهریه کمتری بپردازد: ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان را به صورت علی الحساب پرداخت کردیم، ۷۰۰ هزارتومان هم برای لباس فرم. سرویس را هم که خودمان نخواستیم. البته این همه مبلغ نیست و قرار است در طول سال برای کلاسهای فوق برنامه مثل چرتکه، رباتیک و خلاقیت هزینههای جدایی پرداخت کنیم. این همه «فوق برنامه»ای است که برای دانش آموز کلاس اولی تدارک دیده اند و تمام.
«خیلی از مدارس غیردولتی کار خاصی انجام نمیدهند؛ مکان کوچکی دارند و فضای دیگری هم نیست، اما در مقابل کیفیت بسیار پایین مدارس دولتی باز هم حرفی برای گفتن دارند.» این جمله حرف علیرضاست در پاسخ به اینکه چرا دخترش را در مدرسه غیردولتی ثبت نام کرده است. او توضیح میدهد: شهریه دوره دوم متوسطه ۱۷ میلیون تومان است و ساعت درسی ۷ صبح تا ۲ بعدازظهر. برای سالن مطالعه هم هزینه جدا میگیرند که ماهی ۶۰۰ هزار تومان است، اما ناچارم، چون میدانم فرزندم در مدارس دولتی آن طور که میخواهیم رشد نخواهد داشت؛ به خصوص برای کنکورش نگرانیم.
با این تفاصیل نمیدانم چرا شهریه علی الحساب است. وزارتخانه اعلام کرده شهریه تعیین شده است، اما قرار است در طول سال برای کلاسهای فوق برنامه چند میلیون به مبلغ کنونی اضافه شود.
تماس با یک مدرسه خاص و معروف دیگر مشهد جزئیاتی را از شیوه تدریس مشخص میکند. این مدرسه هم چند شعبه دارد. همه هم در مناطق برخوردار شهر. مدیر مدرسه غیردولتی دوره دوم به تلفن پاسخ و برنامهها را شرح میدهد؛ هرچند که ابتدا از پرشدن ظرفیت مدرسه با این لفظ یاد میکند: «نه تنها یک نفر هم جا ندارم بلکه منفی شده ام. تعداد زیادی دانش آموزِ در انتظار دارم. سال بعد زودتر تشریف بیاورید.»
ابتداییترین شرطشان برای ثبت نام معدل است. بالای ۱۸ برای کلاس دهم. از بهترین اساتیدی میگوید که تدریس کنکور و تست زنی را از کلاس دهم شروع میکنند. کلاس هایشان هم از ۱۱ تیرماه آغاز شده است. اینکه بدانند فرزندشان از تابستان درس میخواند خیالشان از بابت پزشکی کنکور راحتتر میشود و متولیان مدرسه این را خوب میدانند.
اوضاع در دبیرستان دوره اول و دوره دوم به مراتب بدتر است. به بهانه قبولی کنکور تا میتوانند والدین را برای ثبت نام ترغیب میکنند یا تحت فشار میگذارند. برای والدین پرداخت ۴۰ میلیون تومان شهریه در مقابل پزشک شدن فرزندشان کار سختی نیست. میان صحبت با مدیران مدارس گاه سخن از ورود بازرسان آموزش و پرورش هم هست که اجازه افزایش نرخ شهریه را نمیدهند، اما در همین اوضاع مدارسی با شهریه چهل تا پنجاه میلیونی با ادعای حضور اساتید بنام کنکور فعالیت میکنند. از اساتید بنام با عنوان سلطان هندسه و سلطان فیزیک یاد میکنند که از جلسهای دویست هزارتومان تاپانصد هزار تومان دستمزد میگیرند.
برنامه هایشان هم شامل مشاوره خصوصی هفتگی، شرکت در دوازده جلسه آزمون آزمایشی، جمع بندی دروس هرسال، برگزاری اعتکاف و داشتن قرائت خانه است. اینها به علاوه اعلام درصد قبولیهای کنکورشان که «از هفت نفر دانش آموز دختر تجربی سال گذشته سه نفر پزشکی قبول شده اند و یک نفر فیزیوتراپی و بقیه رشتههای دیگر پیراپزشکی» تیر خلاصی است به قلب والدین تا به گفته مدیر مدرسه «اگر به اولیای دانش آموزانمان بگوییم ۵۰ میلیون تومان هم بپردازید، چشم بسته واریز میکنند.»
نسرین پسرهایش را چند سال در یک مدرسه غیردولتی معروف مشهد ثبت نام کرده است. حالا تحصیلات مقطع متوسطه پسر اولش پایان یافته است، اما پسر دوم باید در کلاس دهم ثبت نام شود. نسرین، اما بنا ندارد این کار را در همان مدرسه قدیمی و خو ش نام انجام دهد. او میگوید: خوش نامی این مدرسه برایم مهم بود، اما دو سال گذشته که کرونا بود و کلاسی تشکیل نشد، مدیر مدرسه به فکر سوءاستفاده افتاد. او ساختمان یکی از شعبههای مدرسه را فروخت و در یکی از برجهای تجاری شهر سرمایه گذاری کرد؛ برای همین اواخر سال تحصیلی گذشته که کلاسها حضوری شدند، دانش آموزان برای درس خواندن به جای مدرسه به قرائت خانههای مختلف میرفتند.
از والدین زیادی پرس وجو کردیم، هم مبالغ شهریه را و هم رضایت از کیفیت آموزش را. افزایش مبلغ امسال، اما باوجود درنظرگرفتن تورم، برای همه جای سؤال بوده است و برای عدهای دغدغه توانایی تأمین.
قاعده این است که والدین ترجیح میدهند برای فرزندشان کم نگذارند حتی اگر به معنی فشار مضاعف به خودشان باشد، اما منطق سازمان آموزش وپرورش برای افزایش شهریه را درک نمیکنند. درصد بسیار اندکی که اعتراض بیشتری دارند برای شکایت راهی اداره آموزش وپرورش میشوند، ولی دیگران اعتراضشان را به مسئولان مدرسه یا والدین دیگر میرسانند.
غلامرضا نیک پور، رئیس اداره مدارس غیردولتی و مشارکتهای مردمی اداره کل آموزش وپرورش استان، به همراه چند کارشناس پاسخگوی سؤالاتمان هستند. البته که صحبت اصلی شان دفاع از غیردولتی هاست و برایش دلایل متعددی هم دارند، همچون کمکی که این مدارس به سیستم آموزش وپرورش میکنند. وی ابتدا به آمارها اشاره میکند: برخلاف تصور عموم، اولین دلیل ادامه کار مدارس غیردولتی پس از پایان جنگ، عدالت آموزشی بود که خانوادههای توانمند هزینه تحصیل فرزند خود را بپردازند تا هزینه اندک و محدود دولت صرف مناطق محروم و غیربرخوردار شود. اکنون در مشهد ۱۰۰ هزار دانش آموز در مقاطع مختلف در ۸۵۰ مدرسه غیردولتی تحصیل میکنند که این رقم در مجموع استان ۱۶۰ هزار دانش آموز است.
وی این را هم اضافه میکند که آموزش وپرورش باید میلیاردها تومان هزینه کند که برای این چند هزار دانش آموز در استان کلاس درس و مدرسه بسازد، درشرایطی که جذب مشارکتهای مردمی کار عاقلانه تری است.
به گفته وی نسبت مدارس غیردولتی به کل مدارس در استان ۱۲ درصد است، اما «فعالیتهایی که این مدارس در دستور کار خود دارند در بسیاری از مدارس دولتی انجام نمیشود، زیرا هم رقابتی است و هم هزینه میکنند تا دانش آموز جذب کنند.»
نیک پور به آمار دررابطه با شهریه مدارس غیردولتی اشاره میکند: ممکن است تصور کنید شهریهها در شهر و استان ما زیاد است، درحالی که از این نظر در رتبه یازدهم کشور قرار داریم، به این دلیل که از سالهای ابتدایی، پایه اولیه شهریه مدارس در استان در حد پایینی تعیین شد و با اضافه شدن درصدهای هرسال بازهم ما در رتبهای پس از ۱۰ کلان شهر و استان دیگر قرار داریم و در مقایسه با شهرهای دیگر هزینه پایینتر است.
وی درباره علل دیگر استقبال از مدارس غیردولتی یادآور میشود: قبول داریم که به جز تعداد محدودی، کیفیت اغلب مدارس دولتی در حد مشخص و محدودی است و از طرف دیگر قدرت انتخابی هم درباره ارائه امکانات برای والدین وجود ندارد. در واقع مدارس غیردولتی به دغدغه خانوادهها -به عنوان مثال درباره آزمونهای تیزهوشان یا کنکور- پاسخ میدهند. همچنین والدین میتوانند نوع مدرسه را بر اساس کارکرد دینی، مهارت محور و موارد دیگر انتخاب کنند و البته محدودیت محل زندگی هم وجود ندارد و همه اینها محاسن گرایش به مدارس غیردولتی با وجود شهریه بالاست.
این مقام مسئول درعین حال میزان اعتراض به شهریههای چند ده میلیونی را هم میپذیرد: اغلب اعتراضها در مقطع متوسطه دوم و به دلیل برنامههای کنکور است. برخی مدارس در این حوزه به طورجدی و موفق کار میکنند مشاور تحصیلی مداوم دارند و استاد پروازی. طبیعی است که شهریه شان به ۴۰ تا ۵۰ میلیون برسد و البته پذیرفتن اینها اختیاری است.
نیک پور ادامه میدهد: تربیت در مدارس غیردولتی تمام ساحتی است یعنی در همه موضوعات دینی، اخلاقی، ورزشی، استعدادیابی و دیگر موارد. از سوی دیگر کمترین شکایت در آموزش وپرورش مربوط به مدارس غیردولتی است. در آن میان هم آنچه از آن شکایت دارند کیفیت نیست بلکه اعتراض به مبلغ شهریه است.
وی در ادامه به عناوین شهریه ثابت و مکمل اشاره میکند: شهریه ثابت همان است که وزارتخانه هرسال بر اساس امکانات هر مدرسه غیردولتی به صورت مجزا تعیین میکند و جای صحبتی ندارد، اما آنچه باعث اعتراض میشود، شهریه مکمل است. شهریه ثابت باید ابتدای ثبت نام و شهریه مکمل که شامل هزینه کلاسها و فوق برنامه هاست باید پس از شروع سال تحصیلی و انتخاب انجمن اولیاومربیان گرفته شود. برخی مدارس همه شهریه را همان ابتدا دریافت میکنند که محل اعتراض والدین است. شهریه علی الحساب هم بر اساس مصوبه سال قبل است تا تعیین تکلیف نهایی. بیشتر والدین درباره قراردادی که امضا میکنند، توجیه نیستند یا توجهی به جزئیات نمیکنند.
این مقام مسئول در حوزه مدارس غیردولتی اگرچه بازرسیهای مداوم و هفتگی را در دستور کار خود و همکارانش اعلام میکند در همین حال میافزاید: طبیعی است که وقتی خانواده هزینه میپردازد توقع بالاتری هم از مدرسه خواهد داشت. اگر مدرسه برخلاف قرارداد تنظیم شده عمل کرد یا تعهدات عملی نشد والدین میتوانند برای ذکر مصداق مراجعه کنند تا ما موضوع را بررسی کنیم. پوستر وزارتی میزان شهریه نیز باید در معرض دید عموم نصب شده باشد. به هرحال به اعتراضات در هر زمینه پاسخگو خواهیم بود.
نیک پور فرایند تعیین شهریه را کشوری میداند و میافزاید: هرسال مدیران مدارس باید وضعیت و شرایط خود مانند میزان فضا، استیجاری یا ملکی بودن ساختمان، تعداد معلم، بیمه کارکنان، میزان حقوق و جزئیات دیگر را در سامانه ثبت کنند که پس از بررسی در وزارتخانه میزان شهریه هرکدام اعلام میشود؛ به همین دلیل متغیر است.
وی این را هم برای اطلاع والدین اعلام میکند که قرارداد نوشته شده در مدرسه حتما باید در دو نسخه باشد و یک نسخه آن تحویل والدین شود. برخی از شکایتها به این دلیل است که والدین بدون مطالعه و دقت در جزئیات قرارداد را امضا میکنند. نیک پور بار دیگر به اختیاری بودن دریافت خدمات مدارس غیردولتی اشاره میکند: هزینه سرویس مدرسه و لباس فرم جدا از شهریه است، اما هیچ اجباری در انتخاب نیست. حتی شرکت در کلاسهای فوق برنامه هم اجباری نیست و والدین میتوانند در هر مرحله برای مشکلات اعتراض خود را ابتدا به ناحیه آموزش وپرورش منطقه خود و سپس به اداره کل اعلام کنند.