پیرامون ظرفیت و بایستگی تبدیلشدن شهر مشهد مقدس به شهری جهانی تردیدی وجود ندارد. همه گروهها و اندیشمندان و مدیران بر این باور هستند که مشهد مقدس به دلیل برخورداری از مؤلفههای متنوع در پهنههای گوناگون جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و دینی، بیشترین زمینه و توانایی برای طرح شدن بهعنوان یک شهر جهانی را دارد.
پنداره برجسته و ویژه «زیارت» نیز بهعنوان برتریای ویژه، اختصاصی و بیبدیل، این امکان را فراهم میآورد که مشهد مقدس در کنار همه شهرهای جهانی، متفاوت با آنها نمود یابد و با تقویت عناصر معنوی و پیوند این مؤلفههای معنوی با همه شئون و عرصههای زیستی، نهتنها مسلمانان بلکه همه انسانها را که در وضعیت جهان معاصر تشنه معنویت و زیست سالم هستند به سوی خویش جلب نماید.
بر این بنیاد میتوان گفت که با وجود اعتراف و اعتقاد همه طیفهای اندیشهای به ظرفیت و لزوم جهانیشدن مشهد مقدس، نیازمند الگویی هستیم که بتواند ایده مرکزی «جهانشهری» را در بستر نگاه دینی و تقویت امر زیارت تبیین و تعریف نماید. بهعبارتدیگر مشهد باید «جهانشهری» باشد که بر بنیاد نگاه دینی و پنداره معنابخش زیارت شکل میگیرد و هدف تأثیر خویش را همه انسانها در نظر خواهد داشت.
پس نخستین گام در مسیر جهانشهر شدن مشهد مقدس، دست یافتن به الگو و نظاموارهای است که بتواند همه ابعاد محسوس شهری را در بستر زیارت تعریف و تبیین نماید. به عبارت سادهتر حرکت برای دست یافتن به الگوی «جهانشهر زیارتی» مشهد مقدس با در نظر گرفتن همه ابعاد زیست شهری.
از این گستره بنیادین که بگذریم، یکی از نکتههای مهم این است که هیچ شهری تنها با داشتن منابع و ظرفیتهای بالقوه نمیتواند در تراز جهانی عمل کند. این مهم زمانی محقق خواهد شد که شهرها بتوانند مبتنی بر یک الگوی مشخص، ظرفیتها و توانمندیهای خویش را بیرونی ساخته و از آنها بهره برند. از ابعاد پیچیده انسانشناختی، فرهنگی و اندیشهای ماجرا که بگذریم، با اصلی بدیهی، ولی بسیار مهم روبهرو خواهیم شد.
زیرساختهای عملیاتی و خدماتی بهعنوان مهمترین بخش در پیوند با زیست شهری انسان، یکی از حساسترین و برجستهترین بخشهایی هستند که تأثیر مستقیم بر امکان بروز ظرفیتهای جهانی یک شهر میگردند.
زیرساختها همه امکانات، تجهیزات و سازوکارهای فرایندی هستند که زمینه رفع نیازهای شهروندان و تحقق زندگی شهری فراهم میآورند. مهمترین وظیفه سازمانهای دولتی و مدیریتهای شهری تأمین و توسعه زیرساختهای شهری برای بالا بردن کیفیت زندگی شهروندان است. ضمن آنکه توجه به این نکته ضروری است که زیرساختهای شهری بسیار رنگارنگ بوده و ابعاد گوناگونی را از پهنه اقتصاد، فرهنگ، انرژی و ... را پوشش میدهند، ولی به دلیل آنکه همه آنها در منظومه زیست شهری تعریف شدهاند، نمیتوانند بیارتباط با یکدیگر کنش کنند.
بدین معنی که نهادهای متولی انرژی در شهر مانند بخش تأمین برق، نمیتواند در برنامهریزی برای توسعه زیرساخت شبکهای خویش دیگر ابعاد نمودار زیست شهری همچون گستره فرهنگ یا اقتصاد را در نظر نگیرد.
به زبان سادهتر میتوان گفت که زیرساختهای گوناگون شهری به دلیل آنکه درنهایت با انسان شهری و اجتماعی سروکار دارد، نمیتواند همه ابعاد گسترده و شبکهای او را در نظر نگرفته و تنها به روبنای او توجه نموده و وظایف و نگاه خویش را با آن روبنا تطبیق دهد. ازاینروی میتوان گفت توسعه و تحقق زیرساخت نیازمند نگاه منظومهای واحد به انسان شهری است.
تحقق هدف «جهانشهر» نیز بدون توجه به حوزه مهم زیرساخت ممکن نخواهد بود. بهتر آن است که بگوییم اگر در گام نخست زیرساختها زمینه تأمین نیازهای بینالمللی را نداشته باشند، در عمل زمینه حضور و تعامل شهروندان و شهرهای دیگر جهان با دشواری روبهرو خواهد شد.
چنانچه زیرساختهای عملیاتی و خدماتی نتوانند نیازهای نخستین حضور شهرهای دیگر جهان را فراهم آورند امکان شکوفایی و جلوهگر شدن ظرفیتهای بینظیر جهانیشدن فراهم نخواهد آمد. پس میتوان اینگونه نتیجه گرفت که در نخستین گامهای «جهانشهری» در کنار مطالعات نظری بنیادین که بدان اشاره شد مهمترین اقدام توسعه زیرساختهای موردنیاز جهانیشدن است.
شاید یکی از مهمترین زیرساختهای موردنیاز برای جهانی شدن یک شهر، توجه به زیرساختهای اطلاعاتی و ارتباطی است. جهان امروز جهان اطلاعات است و تصور و تصمیم افراد و مجموعهها بر اساس اطلاعاتی است که از هدف موردنظر دریافت میکنند.
بر همین بنیاد جنگهای امروز نیز جنگهای اطلاعاتی است و قدرتهای جهانی کوشش میکنند تا در جهت استعمار کشورها اطلاعات را به شکل طبقهبندیشده و محدود در اختیار آنها قرار دهند و همچنین اجازه مخابره اطلاعات دقیق و واقعی از ایشان به دیگر نقاط جهان را ندهند.
در گام نخست نیاز است تا زیرساختهای اطلاعاتی مشهد مقدس برای ترسیم چهره واقعی از آن در سطح جهانی فراهم آید. حقیقت آن است که در زمینه زیرساختهای اطلاعاتی حتی در حوزه داخلی نیز دچار مشکل هستیم.
توجه مدیریت شهری به مسئله زیرساختهای اطلاعاتی و توسعه فناوری اطلاعات و نگارش پیوستهای فناوری اطلاعات برای همه پهنههای شهری و البته با توجه به استاندارهای فنی جهانی و مخاطبشناسی بینالمللی یک اصل بنیادین است.
حملونقل بنیاد حضور و تعامل شهروندان جهانی است. بدون فراهم آوردن زمینه آمدوشد دیگران، زمینه جهانیشدن فراهم نخواهد گردید. توسعه زیرساختهای حملونقل در دو بخش باید مورد توجه قرار گیرد. توسعه زیرساختهای حملونقل بینالمللی کشور که در حوزه مدیریت شهری نبوده و نیازمند تمهیدات ملی است.
بخش دوم، ولی مربوط به حملونقل درونشهری است. جهانشهری همانند مشهد مقدس که خود از جمعیتی قابلتوجه برخوردار بوده و حجم انبوهی زائر داخلی نیز دارد، برای تأمین نیازهای جهانشهری خویش نیازمند بازنگری در زیرساخت حملونقل درونشهری خود است. به عبارت سادهتر تا زمانی که ایدههای نو در زمینه توسعه زیرساخت حملونقل درونشهری طرح نگردد توسعه کمی زیرساخت فعلی نمیتواند کمک چندانی نماید.
زیرساختهای اقامتی دیگر گستره مهم برای یک شهر جهانی است. امکان پوشش نیازهای بینالمللی یک شهر برای اقامت، آنهم در شرایطی که اساسا مسئله زمین یک بحران در کلانشهرها محسوب میشود یک اصل بنیادین است. زیرساختهای اقامتی باید بتواند نیاز طیف وسیعی از مخاطبان بینالمللی را فراهم آورد.
آشکار است تراز مالی همه این افراد و البته نیازهای بومی ایشان یکسان نیست و در طراحی زیرساختهای اقامتی باید موردتوجه قرار گیرد. در جهانشهر مشهد مقدس به دلیل اینکه مضجع شریف حضرت رضا (ع) نقطه کانونی و موردتوجه مخاطبان است، درخواست اقامت و نزدیکی به این مکان مقدس بسیار ویژهتر خواهد بود.
ازاینروی تمهید توسعه اماکن اقامتی بهویژه در بافت پیرامونی حرم مطهر رضوی بسیار مهم و البته حساس و مشکل خواهد بود.
زیرساخت اقتصادی بهویژه ایجاد شبکه بانکی و نقل و انتقالات پولی برای یک شهر جهانی بسیار مهم است. با توجه به توسعه فناوری، گوناگونی نظامهای پولی و موج متنوع مخاطب جهانی د مشهد، تکیه بر زیرساختهای اقتصادی کنونی راهگشا نخواهد بود. تدبیر برای طراحی زیرساختهای اقتصادی بر پایه ویژگیهای جهانشهر مشهد مقدس یکی از اصول اساسی و موردنیاز است.
درباره مشهد مقدس که ایده اصلی جهانشهری آن بر پایه حوزه دین و فرهنگ است، تدبیر در زیرساختهای فرهنگی، به جهت لزوم هدایت درونمایهای مخاطبان در عرصههای گوناگون و تقویت عنصر معنویت یک اصل اساسی است.
در حال حاضر در گستره زیرساختهای فرهنگی به این امر توجه جدی نشده است. آشکار است که بر پایه نیاز انسان، پهنههای مهم دیگری، چون بهداشت و درمان، ورزش، تفریح و سرگرمی نیز باید موردمطالعه و بررسی جدی قرار گیرد.
آشکار است ضعف در هر یک از حوزههای زیرساختی که وظیفه تأمین نیازهای انسانی را بر عهده دارد امکان خدشه به اصل جهانیشدن را به همراه خواهد داشت. اگرچه نباید فراموش کرد که تحقق همه این امور بر اساس ساختار مدیریت شهری در توان شهرداری نبوده و نیازمند عزم ملی و همراهی و همکاری همه بخشهای ملی و استانی خواهد بود.
این امر جز در سایه ایجاد حوزه متمرکز برای سیاستگذاری و برنامهریزی برای جهانشهر شدن مشهد مقدس ممکن نخواهد بود.