«تئاتر» و «مشهد» دو واژه است که هریک معنای خود را دارند، ولی وقتی کنار هم قرار میگیرند، یک جریان هنری به شمار میآیند که تاریخ و هویت خود را به رخ تئاتر کشور میکشند. وقتی از «تئاتر مشهد» حرف میزنیم، یعنی جریان تأثیرگذاری که هم هنرمندان در مسیر تعالی و تکامل خود به تولید اثر پرداخته اند و هم مردم چشم به آثار فرزندان هنرمند شهرشان دوخته اند.
به تعبیر دیگر هم فرهنگ در تئاتر موج میزند و هم پشتوانهای قوی، چون اقتصاد درکنارش پهلو گرفته است، بنابراین در این مسیر نه تنها کمیت اهمیت پیدا میکند، بلکه موضوع کیفیت آثار نیز باید داستانی جدی در سیاستهای پیش روی مدیریت هنری مشهد و استان باشد.
در دهه ۹۰ و به خصوص سالهای ۹۲ تا ۹۸ که در تئاتر مشهد، فرهنگ و اقتصاد را کنار هم داشتیم، از مشهد و تئاترش به عنوان الگویی کامل برای سایر هنرها یاد میشد؛ البته در همان سالها هم، بی تدبیری و بی توجهی سبب میشد گاهی شاهد اجرای هرچیزی بر روی صحنه به عنوان تئاتر باشیم، اما از اسفند ۹۸ (از زمان شیوع ویروس کرونا) تاکنون که ویروس کرونا شیوع پیدا کرده، سبک تولید و اجرا، تفاوتهای مهمی پیدا کرده است و به نظر میرسد تئاتر مشهد از چرخه اقتصادی و شاخصهای مدنظر فرهنگی اش خارج شده است.
یعنی اقتصاد از ریل خودش بیرون آمده است و فرهنگ هم از ماهیت خودش دارد دور میشود که نشانههایی از تشنگی اهالی تئاتر در دوران پساکروناست.
تئاتر مشهد بعد از اینکه بیش از دو سال تعطیل یا نیمه تعطیل شد، در اولین سال قرن جدید با پدیده تشنگی مواجه شده است که دیگر به شاخصهای فرهنگی و اقتصادی اش نمیاندیشد و به هر قیمتی میخواهد روی صحنه باشد. آنچه این روزها میبینیم، رونق تئاتر بعد از بی رونقی کرونا نیست، بلکه یک نوع فرار از محدودیتهای کرونایی است که دارد تئاتر مشهد را به سمت بی کیفیتی میبرد.
متاسفانه در چند ماه اخیر، کمتر از انگشتان دستمان به آثار باکیفیت که برند «تئاتر مشهد» را داشته باشد، برخورد کردیم و به نظر میرسد اهداف در تئاتر تاحدودی جابه جا شده است و ظاهرا قرار است تئاتر کمبودهای مالی چند سال اخیر هنرمندان و صاحبان تماشاخانهها را یک جا جبران کند.
به عبارت دیگر در برخی تئاترها، کیفیت قربانی کمیت میشود و ظاهرا در این مسیر هم نه نظارتی هست و نه سیاستی برای آینده تئاتر مظلوم مشهد و ما را برابر چند سوال قرار میدهد: چرا همه تئاترها فقط از لحاظ نظارتی بررسی میشوند؟ چرا هیچ گاه برای کیفیت آثار، مجوزهای لازم صادر نمیشود؟ چرا آثار و نیز تماشاخانهها را مدیریت هنری استان طبقه بندی و درجه بندی هنری نمیکند؟
آیا قیمت بلیتی که کارگردان بدون هیچ مکانیسمی تعیین میکند، نباید براساس کیفیت اثر باشد؟ آیا تماشاگر تئاتر که همیشه کنار هنرمندان نمایش بوده و از آنها حمایت کرده است، حق انتخاب آگاهانه را ندارد؟ متاسفانه وقتی اقتصاد یا بهتر بگوییم مسائل مالی، وزنه قوی تری دربرابر مفاهیم و محتوای تئاتر مشهد است، توازن برنامه ریزی و مدیریتی تئاتر به هم میریزد و نتیجه این میشود که برخی مدیران فرهنگی و هنری و نیز مسئولان انجمن خاک خورده نمایش استان فقط به تعداد نمایشهای روی صحنه افتخار میکنند.
کیفیت زمانی میتواند به آثار نمایش مشهد برگردد که مشکلات اقتصادی تماشاخانهها و اهالی تئاتر حل شود تا آنها مجبور به اجرای هر چیزی جز تئاتر بر روی صحنه نباشند و شوراهای فنی که متشکل از هنرمندان صاحب نظر تئاتر بودند، دوباره راه اندازی شوند و به جای نظر کارشناسانه اعضای این شورا، فقط تعداد اجراهای آن نمایش و اجاره، ملاک قرار نگیرد.
بی تردید این مهم بدون حمایت و برنامهای منسجم رخ نمیدهد، بنابراین آنچه در تئاتر این روزها میبینیم، اقتصاد نیست، بلکه بلبشویی است که نتیجه بی برنامگی، بی تدبیری و بی سیاستی محتوایی و اجرایی است که هر کسی به خودش اجازه میدهد بدون رزومه، کاری را به عنوان کارگردان روی صحنه ببرد و هر تماشاخانه هم هر مبلغی را بدون هیچ سازوکار قانونی از او بگیرد و هر قیمتی روی صندلیها بگذارند و همه چیز به سمتی برود که همان تغییر شاخصهای تئاتر برای مخاطب تئاتر مشهد است و اسمش را هم برنامه ریزی برای رونق تئاتر مشهد بگذارند. این روزها جای شورای سیاست گذاری تئاتر خالی است تا مانند گذشته، خود هنرمندان برای وضعیت خویش تصمیم بگیرند.