امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز؛ عادت کردن به هر چیزی، جزو سرشت آدمیان است. آدمها به تحمل یک چیزهایی عادت میکنند. همان طور که به دیدن یا ندیدن اتفاقات و وقایعی عادت میکنند. این موضوع در همه سطوح زندگی آنها جاری است تا آن حد که حتی به نمادها و نشانههای تصویری هم عادت کرده اند. هر چیزی بر اساس این عادات تعریف میشود و اسم پیدا میکند. برای نمونه، انسانها از ساختمان، گیاه، اشیا و هنر، تعریفی دارند که بر اساس عادت شکل گرفته است. به تعبیری برای آنها عادی است که آجر جسمی چهارگوش، با لبههای تیز و محکم و توپ جسمی گرد و کمی نرم باشد. تعابیری که زندگی را شکل میدهند و تعریف میکنند.
ولی هنرهای تجسمی و به خصوص شیوههای مدرن آن، به شکلهای مختلف، نقاشی، مجسمه سازی و بقیه هنرها، سعی در به هم ریختن این عادتهای تصویری دارند.
امیر راحتی، با نمایشگاه «قره جبایر و قره دله» سعی کرده است در همین راه قدم بگذارد. نمایشگاهی که اسمش هم به نوعی ساختارشکنانه است. با اینکه برای این نام دلیل منطقی وجود دارد. ولی در نگاه اول این نام بیشتر شبیه نام گذاری برای یک قطعه موسیقی فوکلوریک است تا نمایشگاه نقاشی. به هر حال، این ضیافت تماشا، با آثاری به شدت انتزاعی و نوآورانه، سعی در شکستن تعریف مخاطبان از اسب به مفهوم ایستایی و سرعت دارد.
اسبهایی که حتی برخلاف اسم نمایشگاه (قره دله یعنی اسب سیاه و قره جبایر یعنی جواهر سیاه) رنگ بیشترشان قرمز یا رنگهای دیگری است و هیچ ربطی به نام نمایشگاه ندارد. این شاید از هوشمندی هنرمند است که همان ابتدا تکلیفش را با مخاطب روشن میکند. او بازدیدکنندگان را به نمایشگاهی ساختارشکن دعوت میکند که حتی با اسمی که برایش انتخاب شده است هم در حال نبرد است. این سومین نمایشگاه انفرادی امیر راحتی است و همان طور که از او انتظار میرود، آثار پختهتر شده اند و کمی از شباهت زیاد آثارش به بهمن محصص، کم کرده است.
او به خوبی سعی در شکستن تعبیرها از اسب و جهان پیرامون آن دارد. به قدری که مخاطب از نوآوری او در برخی آثار شگفت زده میشود.
اسبهایی که میرقصند و دستانشان همچون شاخههایی درهم تنیده رو به آسمان کش آمده است. اسبهایی با دست و پای غریب و سایههای کج و معوج. اسبهایی با بدنهای درهم تنیده و مچاله شده و در عین حال محکم و اسطوره ای؛ و با این حال هنوز هم در ترکیب بندیها دچار ضعف است. وجود برخی عناصر بصری در آثارش، با هیچ منطقی جور درنمی آید و دقیقا جایی هستند که نباید باشند. ضمن اینکه او در غالب آثار به تکرار و توالی رسیده است و این کار را به اندازهای ادامه داده که از حوصله مخاطب خارج شده است. ضعف دیگر او این است که در بیشتر آثار سعی کرده است نگاه و قلم کودک پنج سالهای را در کشیدن برخی نشانههای بصری
استفاده کند.
این نگاه به خودی خود انتخاب خوبی است. ولی وقتی به جز دو یا سه اثر، در بیشتر آثار اکران شده این نگاه را به شکل سهل انگارانه و ناشیانه دخالت میدهد، همین انتخاب خوب شکلی کاریکاتورگونه پیدا میکند.
در این آثار مخاطب با شکل مضحک و نچسبی از تکنیک روبه رو میشود که بی شک بر قضاوت او درباره کل نمایشگاه تأثیر خواهد گذاشت. در این میان اضافه کنید کارهای بازاری، خوش رنگ و لعابی را که انگار برای فروش کار شده اند. ولی از یک مطلب نباید ساده گذر کرد. این شجاعت و جسارت امیر راحتی برای اکران سه باره کارهایش به تنهایی تمام نواقص کار را پوشش میدهد.
اینکه هنرمندی برای مخاطبانش ارزش قائل میشود و در این اوضاع ناجور اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، نمایشگاهی برگزار میکند، جای تقدیر و تحسین دارد.
پیشنهاد میکنم به نگارخانه روند بروید و در این ضیافت تماشا شرکت کنید. بدون شک از نوع نگاه امیر راحتی لذت خواهید برد. نمایشگاه تا پنجم مرداد از ساعت ۵ بعدازظهر تا ۸ شب دایر است.