پیاده‌روسازی یک میلیون و ۳۵۰ هزار مترمربع از معابر مشهد در دوره ششم مدیریت شهری جانشین فرمانده سپاه امام رضا (ع): ایران با نوجوانان و جوانان توانمندش، قوی و سربلند خواهد ماند عضو هیئت‌رئیسه شورای اسلامی شهر مشهد: دانش‌آموزان ما در تمامی عرصه‌ها با بصیرت مثال‌زدنی حضور داشته‌اند آب برخی مناطق مشهد به دلیل اصلاح شبکه، فردا (۱۴ آبان ۱۴۰۴) قطع خواهد شد شهردار مشهد مقدس: راهپیمایی ۱۳ آبان مقابله با سیاست زور و تزویر آمریکا و استکبار جهانی است بوستان بانوان «صبا» در آستانه بهره‌برداری در آذرماه ۱۴۰۴ | تکمیل پروژه‌های بوستان‌های بانوان در اولویت مدیریت شهری مشهد است نقص فنی و بازگشت پرواز MD تابان به مبدأ مشهد (۱۳ آبان ۱۴۰۴) گذری بر زندگی و زمانه «حاجی‌محمد باباقدرتی» | پایان مردی که می‌خواست غوره‌نشده مویز شود وقتی چرخ می‌چرخد، درخت می‌روید | مأموریت «کرامت عزیززاده» برای آینده سبز ایران خشکسالی ۹۸ درصدی شهر مشهد | ۶۰ درصد از مساحت شهر در وضعیت «خشکسالی بسیار شدید» است تدارک گسترده مدیریت شهری مشهد برای روز استکبارستیزی و دهه فاطمیه هوای مشهد قابل‌تنفس شد | کیفیت هوای شهر قابل‌قبول، اما در مرز ناسالم‌شدن (۱۳ آبان ۱۴۰۴) ترافیک سنگین در معابر مشهد هم‌زمان با بارش باران | افزایش نسبی تصادفات در پی بارش‌ها (۱۲ آبان ۱۴۰۴) درباره کوچه‌ای نام آشنا در مشهد که قدمتش به دوره صفوی می‌رسد | در این «سراب» ۵۰۰ سال زندگی جاری است قرارداد ۲۵ ساله خرید پساب برای حفظ نیمی از فضای سبز مشهد اجرایی شد شهرداری مشهد در آماده‌باش کامل برای بارش‌های پیش‌بینی‌شده | ۶۵۰۰ نیروی خدمات شهری در خدمت شهروندان انسداد موقت مسیر‌های اطراف میدان امام‌حسن‌مجتبی(ع) مشهد به‌دلیل اجرای پروژه عمرانی (۱۲ آبان ۱۴۰۴) تملک بیش از ۱۸۰ ملک برای ساخت مسیر کندرو بزرگراه پیامبر اعظم (ص) مشهد
سرخط خبرها

امان از آن قیچی کج

  • کد خبر: ۱۱۸۵۰۷
  • ۰۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۵
امان از آن قیچی کج
سلمان نظافت یزدی - شاعر و روزنامه نگار

حاشیه میدان طبرسی سر نبش کوچه سیابون امروز آدرس یک ساختمان بلند و بالاست، اما روزگاری آدرس آدم‌های زیادی در نانوایی سنگک، پلاستیک فروشی اصغرِ مُلاباجی، اسباب بازی فروشی آقای نخودی و سیرابی فروشی آقارضا بود. آقا رضا زودتر از همه این آدم‌ها مُرد. او قبل از اینکه آدرسش محو شود، مُرد.

آقارضای سیرابی با آن قیچی کجش که بیشتر کاسب‌های آن راسته را در عصر‌های تابستان میان شلوغی بی اندازه کوچه سیابان (سیاه آب یا سیابون) سیر کرده بود، برای زائران زیادی با دست‌های پر از عروسک و نبات و شکلات راه راه مشهدی، سیرابی داغ برش زده بود و رویش آبلیمو ریخته بود تا برای ادامه روزشان جان بگیرند، قبل از اینکه نوسازی شروع شود، مرد.

آقارضا سیرابی صبح می‌رفته دنبال سیرابی تازه یا از کشتارگاه برمی گشته که یک ماشین می‌کوبد به او و هندای هفتاد قرمز رنگش، به او و خورجین‌های پر از سیرابی اش و بعد همان سر تیر جان می‌دهد.

شاید آن قیچی کج و تیز هم همراهش بوده آن لحظه، همان قیچی کج و تیز که گاهی صدایش را در سرم می‌شنوم. آن قیچی شاید بیست سال پیش گم شد، اما پس چرا در سر من زنده است؟

آن قیچی بعد‌ها برای من شد نماد نوسازی، افتاد به جان کوچه‎های اطراف حرم، به جان خانه‌های اطراف حرم، افتاد به جان قبر میر، افتاد به جان سیابون، افتاد به جان نانوایی عراقی ها. زائر‌ها و کاسب‌ها داشتند در آن کوچه خرید می‌کردند، چانه می‌زدند و آن کنار صدای «آقاجون قربونتم، آخه من مهمونتم...» از ضبط قدیمی نوارفروشی پخش می‌شد را بُرید و گم کرد.

آن قیچی آدم‌ها را تبعید کرد به آلبوم‌های عکسشان، کوچه‌های قدیمی را تبدیل کرد به خاطراتی دور، آب انبارها، حمام‌ها و هرچیزی که‌ می‌شد با آن به برشی از مشهد قدیم رسید را بُرید.

تابستان‌های زیادی را در آن کوچه جلو مغازه پلاستیک فروشی اصغرِ مُلاباجی چرخیدم، وقتی آن قیچی به راه افتاد من نوجوان بودم و‌ نمی‌دانستم، کوچه‌ها و آدم‌ها اگر بمیرند و قیچی شوند، از بین نخواهند رفت، می‌روند گوشه‌ای در سرت پنهان می‌شوند و بعد به یادت می‌آورند که حاشیه میدان طبرسی سر نبش کوچه سیابون آدرس جایی است که بخشی از خاطرات چند تابستانت در آن دفن شده است و بعد با آدم‌هایی روبه رو می‌شوی که هرکدام یک تکه از خاطراتشان را قیچی نوسازی بریده است.

امان از آن قیچی کج

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->