امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز؛ خط ها، رنگها و فرم ها، به همراه استفاده از نشانههای معروف بصری، قدرتمندترین ابزار برای تعریف کردن هر داستانی هستند. این قاعده در تمام روایتهایی که تا الان به تصویر درآمده اند، مصداق دارد. در طول تاریخ هنر اسلامی، یکی از بیشترین روایتهایی که به شکل نقش و نگار، برای آدمها تعریف شده، واقعه کربلاست. هر هنرمندی هم به فراخور قدرت قلم و ارادتش به اباعبدا... (ع) نقشی از آن واقعه عظیم را به تصویر درآورده است.
نقشی که در آن از نشانههای بصری معروفی که از قبل برای مردم شناخته شده اند، استفاده کرده و خود و هنرش را به این واقعه گره زده تا رد خود و هنرش در تاریخ گم نشود. استاد محمود فرشچیان هم از این دست هنرمندان است که با آثار دینی و مذهبی خود، توانسته این مهم را انجام بدهد. او بی شمار آثار مینیاتور و نقاشی فاخر را در طول عمر خود، نقش زده که پشت هر کدام از آنها دریایی از شیفتگی به اهل بیت و امام حسین (ع) و خاندان مطهرش، موج میزند.
معروفترین اثرش تابلوی «عصر عاشورا» که روایت بازگشت اسب امام حسین (ع) به خیمه هاست، غمی عمیق را در دل زنده میکند. انگار فرشچیان در تعریف این روایت، از همه عناصر نهایت استفاده را برده است. با نور، بافت و ضربههای ریز قلم جزئیاتی را به تصویر درآورده که برای هرکدام میشود یادداشتی طولانی نوشت. ولی در حقیقت ماجرا شاید میخواسته بشر را همواره در عصر عاشورا و پس از واقعهای خون بار، نگه دارد. او استادانه با استفاده از رنگهای کدر و کهنه، این واقعه را تکرار شونده، قدیمیتر و کش دارتر از روز دهم محرم سال ۶۱ هجری تصویر میکند.
محمود فرشچیان، متولد چهارم بهمن سال ۱۳۰۸ در شهر اصفهان است. پدرش فرش فروش بود و طرحها و رنگها را میشناخت. برای همین او را نزد «میرزا آقا امامی» برد. میرزا هم به سرعت، هوش و رنگ شناسی محمود را کشف کرد و بعدها نزد عیسی بهادری به سفر در جهان رنگها ادامه داد. پس از آن دانش آموخته مدرسه هنرهای زیبای اصفهان شد و برای ادامه تحصیل به اروپا سفر کرد. با اینکه اکنون در خارج از ایران ساکن است، ولی هیچ وقت از ارادتش به ایران و اباعبدا... و دیگر امامان معصوم کم نشده است. او در سفرهای فصلی خود به ایران، این عشق را همچون جواهری گران بها جلا میدهد.