سرخط خبرها

قید همه چیز را زده‌ام

  • کد خبر: ۱۱۹۵۷
  • ۲۵ آذر ۱۳۹۸ - ۰۲:۳۰
قید همه چیز را زده‌ام
بیماری، توان‌یاب نایب‌قهرمان تنیس روی میز کشور را خانه‌نشین کرد
سحر نیکوعقیده
خبرنگار شهرآرا محله
همه چیز برای او از یک پادرد ساده شروع می‌شود. چیزی که سرانجام مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد و او را با ورزش آشنا می‌کند. درست ۱۵ سال پیش با شدیدترشدن درد همیشگی پاهایش به متخصص مراجعه می‌کند. دکتر بلافاصله بیماری راشیتیسم (نرمی استخوان) را تشخیص می‌دهد و می‌گوید «فورا باید عمل شود»، اما پدر که آن زمان به‌سختی هزینه زندگی او، مادر و خواهرانش را تأمین می‌کرده است نمی‌تواند از پس تأمین هزینه عمل بربیاید. پدر پس از مدتی فوت می‌کند. شرایط سخت‌تر می‌شود و او این درد مداوم را پشت گوش می‌اندازد. با پیشرفت‌کردن بیماری دوباره به دکتر مراجعه می‌کند و معالجه را از سر می‌گیرد و در همان روز‌ها با ورزش تنیس روی میز آشنا می‌شود. معصومه نظری این آشنایی را این‌گونه تعریف می‌کند: «سال ۸۸ برای فیزیوتراپی به باشگاه الغدیر می‌رفتم.
آنجا می‌دیدم که معلولان تنیس روی میز بازی می‌کنند. هر بار که برای فیزیوتراپی مراجعه می‌کردم با دقت بازی بچه‌ها را تماشا می‌کردم. علاقه‌مند شده بودم و تصمیم گرفتم امتحانش کنم. آن‌ها باشگاه توان‌یابان را به من معرفی کردند.
این موضوع سبب آشنایی من با این باشگاه هم شد. باشگاهی برای معلولان که در آنجا کلاس‌هایی مثل کامپیوتر، هنر‌های دستی و رشته‌های مختلف ورزشی و ... برگزار می‌شد.»
این علاقه تا جایی پیش رفت که باعث شد ورزشکار جوان شهرک شهید رجایی در مسابقات کشوری مقام دوم را کسب کند و در شهر و استان بار‌ها بدرخشد و بهانه‌ای شود برای گفت‌وگوی شهرآرامحله با او تا از روزگار سختی که می‌گذراند بگوید.

از ورزش دلسرد شدم
آشنایی با باشگاه توان‌یابان و آغاز فعالیت در رشته ورزشی تنیس روی میز فصل جدید زندگی او را رقم می‌زند. می‌گوید که چند روز در هفته به عشق ورزش و تمرین، ساعت‌ها با اتوبوس مسیر طولانی خانه تا باشگاه را طی می‌کرده است.
این تمرین‌ها سرانجام باعث می‌شود در سال ۹۳ در مسابقات شهرداری مقام اول را کسب کند. او در محلات هم تا به حال مدال‌های رنگارنگ به دست آورده است، اما نقطه عطف کارنامه ورزشی‌اش سال ۹۶ رقم می‌خورد. وقتی که در مسابقات کشوری مقام دوم را کسب می‌کند.
اما تمام این تجربه‌های شیرین و خاطرات خوب در انتها به خانه‌نشین‌شدنش ختم می‌شوند. علت را که می‌پرسم، می‌گوید: «او اولین مهاجری نیست که این رشته را ترک کرده است. دو سه سال بیشتر نداشتم که به همراه خانواده از افغانستان به ایران مهاجرت کردیم. از همان سال‌ها تبعیض‌ها را حس می‌کردم، اما وقتی ورزش را به طور حرفه‌ای شروع کردم این تبعیض بیشتر و بیشتر شد تا جایی که اجازه شرکت در خیلی از مسابقات را به دلیل ایرانی‌نبودن پیدا نکردم. همه این‌ها باعث دلسردی‌ام شد. در تیم توان‌یابان چند نفر دیگر هم مثل من مهاجر بودند و بیشتر آن‌ها به‌دلیل همین دلسردی‌ها ورزش را به طور کامل کنار گذاشتند.»

به خاطر مادر از خودم گذشتم.
اما این تنها دلیل او برای ترک این رشته ورزشی نیست. او دلیل اصلی را این‌طور توضیح می‌دهد: «هزینه‌ها و خرج زندگی باعث شد قید همه چیز را بزنم. قید ورزش و حتی عمل و درمان را. حالا بیماری روز به روز شدیدتر می‌شود و وضعیت جسمی‌ام وخیم‌تر، اما حتی نمی‌توانم یک کفش طبی برای خودم بخرم. کفشی که چندین سال پیش صد هزارتومان قیمت داشت حالا چندین برابر شده است.
دیگر نه‌تن‌ها به عمل فکر نمی‌کنم بلکه دو سال پیش مصرف دارو را هم قطع کردم. دارو‌ها همه خارجی بودند و هزینه آن‌ها بسیار بالا بود. حالا خواهرم با خیاطی خرج خانواده را درمی‌آورد. من هم کاری از دستم بربیاید انجام می‌دهم، اما من از خودم گذشتم تا بتوانیم مادرم را درمان کنیم. مادرم بیماری قلبی دارد و بیشتر از من به دارو و درمان احتیاج دارد.»

کاش مسئولان به فکر باشند.
اما معصومه نگاهش وسیع‌تر از خودش و مشکلاتی است که او را از رسیدن به آرزوهایش بازداشته است. او به تمام کسانی فکر می‌کند که در همین محله با این مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند و تعدادشان کم هم نیست. او داستان زندگی‌اش را با یک درخواست برای جامعه معلولان جسمی و حرکتی این منطقه به پایان می‌رساند و می‌گوید: «اگر چرخی در این محله بزنید متوجه می‌شوید مناطق حاشیه‌ای بیشترین معلولان جسمی و حرکتی را دارند، اما مؤسسه‌های خوبی مثل توان‌یابان در آن سوی شهر قرار دارند. این مؤسسه‌ها جایی هستند که می‌توانیم آنجا استعداد‌های خود را کشف کنیم و آن‌ها را پرورش بدهیم، اما با توجه به مسیر طولانی و مشکلاتی که در رفت و آمد داریم، آن را رها می‌کنیم. کاش مسئولان به فکر ما در این گوشه از شهر هم باشند.»
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->