تقویت خطوط اتوبوسرانی و قطارشهری مشهد در ساعات اوج سفر‌های تحصیلی تا پایان سال ۱۴۰۳ درِ سه خانه تاریخی مشهد به روی مردم باز می‌شود مشهد در سطح ملی و بین‌المللی، «شهر دوست‌دار خانواده» معرفی شود محدودیت‌های ترافیکی مشهد در رژه روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ اعلام شد گلایه‌مندی شهروندان از طرح ویژه سازمان اتوبوس‌رانی مشهد | ماجرای نیم‌دور پیشگیری از وقوع حوادث با آموزش‌های شهروندی رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: همراهی مردم با مدیریت شهری مهم ترین رکن توسعه شهری است رئیس شورای عالی استان‌ها: هفت‌ساله شدن، بهره‌وری شوراهای اسلامی شهر را افزایش می‌دهد اعمال‌قانون ۱۹۹۱ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۴۵ خودروی متخلف توقیف شدند (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) مترو مشهد روز شنبه (۳۱ شهریور ۱۴۰۳) رایگان است سرویس‌دهی صلواتی اتوبوس‌های درون‌شهری مشهد در روز میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و اول مهرماه با اجرای طرح انتقال پساب به غرب مشهد مشکل کم‌آبی رفع می‌شود | پایان سراب، در مسیر سیرآب نصب و راه‌اندازی دستگاه آب‌شیرین‌کن در ۹ روستای مشهد آیا تجربه بافت تاریخی یزد برای مشهد مفید است؟ لزوم بازنگری در محدودیت‌های درآمدی شهرداری‌ها اعمال‌قانون ۱۸۰۹ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۴۸ خودروی متخلف توقیف شدند (۲۸ شهریور ۱۴۰۳) آمادگی کامل حوزه حمل‌ونقل و ترافیک شهری مشهد هم‌زمان با آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ خراسان‌رضوی، رتبه اول به‌روزرسانی اسناد اجاره‌ای در کشور + فیلم مشارکت بی‌سابقه مردم مشهد در اجرای پروژه‌های شهری مشهد، قله نهضت آسفالت کشور ترافیک سنگین در بزرگراه شهید چراغچی، خیابان امام‌خمینی(ره) و پیرامون حرم امام‌رضا(ع) (۲۸ شهریور ۱۴۰۳) شهردار مشهدمقدس: دستگاه حفار تونل خط ۳ متروی مشهد به زودی وارد قاسم‌آباد می‌شود
سرخط خبرها

پرچم‌دوزی آقا کریم

  • کد خبر: ۱۱۹۵۷۲
  • ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۵
پرچم‌دوزی آقا کریم

آن روزها چشم می‌گذاشتم که محرم از راه برسد تا من به همراه بچه‌های محل شب‌ها برویم مسجد. روزهایی که داشتن یک «سنج» بزرگ‌ترین آرزوی زندگی من بود، آرزویی که هیچ وقت محقق نشد.

اول می‌رفتیم مسجد صاحب‌الزمان(عج)، وقتی همه بچه‌های هیئت جمع می‌شدند راه می‌افتادیم در کوچه‌پس‌کوچه‌های محله میثم شمالی، زنجیر می‌زدیم و مردم تماشایمان می‌کردند. بعضی شب‌ها هم می‌رفتیم میهمان یک مسجد دیگر می‌شدیم و با هم عزاداری می‌کردیم.

روز تاسوعا و عاشورا برنامه‌ من مشخص بود با اتوبوس تا چهارراه برق می‌رفتم، بعد از آن هم چون هیئت‌ها خیابان را قرق کرده بودند، مجبور بودم پیاده به سمت حرم بروم. می‌رفتم زیر پل راه‌آهن، نرسیده به چهارراه مقدم بالای نرده‌های آهنی می‌ایستادم و محو صدای سنج و طبل و رنگ پرچم‌هایی می‌شدم که از آن بالا خیلی باشکوه بودند.

اصلا این پارچه‌های عزاداری آقا امام حسین(ع) آدم را جذب خود می‌کند. آن روزها در طبقه بالای بازار رضا پرچم‌دوزی خیلی زیادتر از این روزها بود. نمی‌دانم چه شد که مسیرم به آن بالا افتاد، اما وقتی آنجا را یافتم هروقت بیکار می‌شدم با اتوبوس خط ۸۴ می‌رفتم فلکه آب، بعد می‌رفتم طبقه بالای بازار و مغازه آقا‌‌کریم.

آن‌قدر رفتم که یک روز آقا کریم گفت: «بچه‌جان تو که میای اینجا، حداقل بیا به ما کمک کن. یک پولی هم بهت می‌دیم.» از آن روز به بعد من شدم شاگرد پرچم‌دوزی آقا‌کریم.

با آن قدو‌قواره کوچکم طاقه‌های پارچه مخمل مشکی را بغل می‌زدم، باز می‌کردم و آخر تابستان خودم برش می‌زدم. اما لذت کار آنجا بود که آقا کریم که اهل قندهار بود، نوار کاست را می‌گذاشت داخل ضبط «ناسیونال» بعد یک مداح قندهاری با آن لهجه‌‌ زیبایش می‌خواند: «یا حسین آقا، در عزای تو، سینه می‌زنیم، از برای تو»

او می‌خواند و آقا‌کریم روی مخمل‌های مشکی یاحسین‌(ع) و یاعباس‌(ع) می‌نوشت و من به سوزن چرخ پرچم‌دوزی زل می‌زدم که زیگزاگی با سرعتی زیاد روی پارچه می‌گشت و می‌نوشت: «باز این چه شورش است..»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->