هوای کلانشهر مشهد امروز آلوده است (۶ اسفند ۱۴۰۳) شهردار مشهد: آماده‌باش ۶۶۰۰ نیروی شهرداری مشهد در موج جدید سرما| همه زیرساخت‌های شهری در آماده‌باش کامل هستند+ویدئو افتتاح فاز اول کلان پروژه ساماندهی تقاطع غیرهمسطح انقلاب اسلامی مشهد فردا (دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳) دست‌انداز سامان دهی دست‌فروش‌های جاده‌ بهشت‌رضا(ع) مشهد آماده‌باش مناطق سیزده‌گانه شهرداری مشهد درپی صدور هشدار نارنجی هواشناسی (۵ اسفند ۱۴۰۳) حادثه واژگونی خودرو ون در محور فریمان به تربت‌جام ۹ مصدوم برجای گذاشت (۵ اسفند ۱۴۰۳) تیمار ۴۰۰ درخت کهنسال در مشهد تقویت خطوط عبوری و مقصد حرم تا ۴۰۰ دستگاه برای ایام نوروز ۱۴۰۴ و شب‌های قدر | سرویس‌دهی رایگان اتوبوس در شب‌های قدر و سال تحویل ثبت یک روز آلوده دیگر در کلانشهر مشهد (۵ اسفند ۱۴۰۳) توزیع رایگان درختان مثمر و غیرمثمر برای شهروندان مشهدی | قائم‌مقام ستاد استقبال از بهار شهرداری مشهد: مبلمان شهری مشهد زیباسازی می‌شود آماده‌سازی ایوان سلام در پایانه مسافربری مشهد برای نوروز ۱۴۰۴ اقدامات معاونت فرهنگی شهرداری مشهد در ایام تشییع پیکر سید حسن نصرالله هوای کلانشهر مشهد امروز آلوده است (۴ اسفند ۱۴۰۳) تقدیر از شهردار مشهدمقدس در همایش بزرگ ورزش استان شهردار مشهد: توسعه زیرساخت‌های ورزشی و حمایت از قهرمانان در دستورکار است + فیلم گرامیداشت ۱۵ هزار شهید خراسان رضوی با اهدای خون به نیابت از آنان خبر رد مصوبه مجلس در خصوص تمدید فعالیت شوراها، صحیح نیست تقدیر رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور از شهرداری مشهد برای پیشبرد اهداف ملی
سرخط خبرها

پرچم‌دوزی آقا کریم

  • کد خبر: ۱۱۹۵۷۲
  • ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۵
پرچم‌دوزی آقا کریم

آن روزها چشم می‌گذاشتم که محرم از راه برسد تا من به همراه بچه‌های محل شب‌ها برویم مسجد. روزهایی که داشتن یک «سنج» بزرگ‌ترین آرزوی زندگی من بود، آرزویی که هیچ وقت محقق نشد.

اول می‌رفتیم مسجد صاحب‌الزمان(عج)، وقتی همه بچه‌های هیئت جمع می‌شدند راه می‌افتادیم در کوچه‌پس‌کوچه‌های محله میثم شمالی، زنجیر می‌زدیم و مردم تماشایمان می‌کردند. بعضی شب‌ها هم می‌رفتیم میهمان یک مسجد دیگر می‌شدیم و با هم عزاداری می‌کردیم.

روز تاسوعا و عاشورا برنامه‌ من مشخص بود با اتوبوس تا چهارراه برق می‌رفتم، بعد از آن هم چون هیئت‌ها خیابان را قرق کرده بودند، مجبور بودم پیاده به سمت حرم بروم. می‌رفتم زیر پل راه‌آهن، نرسیده به چهارراه مقدم بالای نرده‌های آهنی می‌ایستادم و محو صدای سنج و طبل و رنگ پرچم‌هایی می‌شدم که از آن بالا خیلی باشکوه بودند.

اصلا این پارچه‌های عزاداری آقا امام حسین(ع) آدم را جذب خود می‌کند. آن روزها در طبقه بالای بازار رضا پرچم‌دوزی خیلی زیادتر از این روزها بود. نمی‌دانم چه شد که مسیرم به آن بالا افتاد، اما وقتی آنجا را یافتم هروقت بیکار می‌شدم با اتوبوس خط ۸۴ می‌رفتم فلکه آب، بعد می‌رفتم طبقه بالای بازار و مغازه آقا‌‌کریم.

آن‌قدر رفتم که یک روز آقا کریم گفت: «بچه‌جان تو که میای اینجا، حداقل بیا به ما کمک کن. یک پولی هم بهت می‌دیم.» از آن روز به بعد من شدم شاگرد پرچم‌دوزی آقا‌کریم.

با آن قدو‌قواره کوچکم طاقه‌های پارچه مخمل مشکی را بغل می‌زدم، باز می‌کردم و آخر تابستان خودم برش می‌زدم. اما لذت کار آنجا بود که آقا کریم که اهل قندهار بود، نوار کاست را می‌گذاشت داخل ضبط «ناسیونال» بعد یک مداح قندهاری با آن لهجه‌‌ زیبایش می‌خواند: «یا حسین آقا، در عزای تو، سینه می‌زنیم، از برای تو»

او می‌خواند و آقا‌کریم روی مخمل‌های مشکی یاحسین‌(ع) و یاعباس‌(ع) می‌نوشت و من به سوزن چرخ پرچم‌دوزی زل می‌زدم که زیگزاگی با سرعتی زیاد روی پارچه می‌گشت و می‌نوشت: «باز این چه شورش است..»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->