نشست هم‌اندیشی شهردار مشهد مقدس با کارآفرینان و فعالان اقتصادی شهردار مشهد: نمایشگاه بین المللی مشهد متعلق به همه فعالان اقتصادی است زمان صدور مجوز‌های ساختمانی در مشهد از ۱۲۹ به ۶۲ روز کاهش یافت شهردار مشهد مقدس: با خروج زندان مرکزی از بافت شهری، سرانه‌های خدماتی برای شهروندان افزایش می‌یابد شکایت از بوی نامطبوع خودرو‌های تخلیه زباله حوالی پارک خورشید مشهد تکمیل خط انتقال متمرکز آب از شوریجه به مشهد تا پایان تابستان سال ۱۴۰۴ جشنواره «طعم و رنگ پاییزی مشهد» با استقبال گرم شهروندان در حال برگزاری است + فیلم اضافه‌شدن ۱۲ هکتار فضای سبز به سرانه شهری با انتقال زندان مرکزی مشهد شهردار مشهدمقدس: پروژه کلیدی پارکینگ میدان شهدا (توحید) به‌زودی به بهره‌برداری می‌رسد هوای کلانشهر مشهد امروز سالم است (۱۵ آبان ۱۴۰۳) طرح «طاهرین»، الگویی برای سبک زندگی معنوی و اصلاح نگرش شهروندان مشهدی | فعالیت ۲۰۰ داوطلب در این طرح توضیحات شهردار مشهد درباره پروژه مشترک آستان قدس رضوی و مدیریت شهری (۱۴ آبان ۱۴۰۳) بهره‌برداری از فاز اول پروژه اتصال بولوار امام‌خمینی (ره) به بولوار نماز مشهد در دهه فجر ۱۴۰۳ شهروندخبرنگار | درخواست ایجاد ایستگاه‌های دوچرخه اشتراکی در بولوار هدایت مشهد + پاسخ برپایی بازار سیار صنایع دستی بانوان کارآفرین در مشهد (۱۴ آبان ۱۴۰۳) بهره‌برداری از هفت طرح عمرانی در محدوده حرم مطهر رضوی در آینده‌ای نزدیک خدمات‌رسانی فرودگاه مشهد به حدود ۵ میلیون زائر رضوی در نیمه‌ نخست سال ۱۴۰۳ هوای کلانشهر مشهد برای دومین روز پیاپی «آلوده» است (۱۴ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

پارچه بافان خانه «خوشقولی» |روایتی عاشقانه از تأسیس هیئت مذهبی آذربایجانی‌های مقیم مشهد

  • کد خبر: ۱۲۰۰۶۳
  • ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۰
پارچه بافان خانه «خوشقولی» |روایتی عاشقانه از تأسیس هیئت مذهبی آذربایجانی‌های مقیم مشهد
یک عکس قدیمی روی دیوار خانه پدری که هنوز رنگ درهاوپنجره‌ها و صفایش را از آسمان مشهد وام دارد، قدیمی‌ترین نشان از تاریخ یک هیئت قدیمی در مشهد است؛ هیئت آذربایجانی‌های مقیم ارض اقدس که از قدیم الایام، شور و سوز عزاداری‌شان زبانزد بوده و ورای همه هیئت‌های دیگرشهر که هر سال دسته دسته سمت خراسان می‌آیند.

جواد رستم زاده | شهرآرانیوز، هیئت «پارچه بافان آذربایجان» را می‌توان از قدیمی‌ترین هیئت‌های شهرستانی دانست که تأسیس آن به حوالی سال‌های ابتدایی قرن گذشته برمی گردد. زنجیرزنان این هیئت اغلب از تبریزی‌ها و اسکویی‌های مجاور در مشهد بوده اند که در محله جوادیه و در خانه مرحوم محمدعلی خوشقولی معروف به «مشتی» پارچه بافی می‌کردند. این هیئت که محل جدید اسکان آن در چهارراه خواجه ربیع است، همچنان چراغش به عشق امام حسین (ع) روشن است و پرچمش به مدد امام رضا (ع) برافراشته. گزارش پیش‌رو یادی است از ماجرای تأسیس این هیئت و آدم‌هایی که هنوز ارادت و عشقشان به مولای بی‌سر دشت کربلا در چشم‌های بُراق ثبت شده در یک قاب عکس قدیمی زنده است.

مثل یک آیین کهن

مثل یک آیین کهن هر سال نزدیک محرم، قاب قدیمی را از روی دیوار برمی داشت و با دقت تمام، رویش را با دستمالی که آغشته به گلاب قمصر بود، تمیز می‌کرد. لیلاخانم به عکس قدیمی که نگاه می‌کرد، ناخودآگاه اشک از گوشه چشم هایش سرازیر می‌شد و با نام اباالفضل (ع)، آه جانکاهی بر سینه اش سنگینی می‌کرد. آن قاب سال‌ها روی همان دیوار بود و حالا رد آن بر دیوار، گواه مالکیت ابدی اش بر جان و جهان اهالی آن خانه قدیمی است. در عکس رنگ و رورفته، پیرمرد‌ها و جوانان و کودکان در سه ردیف منظم، سیاه پوش و زنجیر به دست نشسته اند و به دوربین عتیقه‌ای که احتمالا نور فلاشش، نگاه‌ها را خیره می‌کرده، چشم دوخته اند. پشت سر این جمع عزادار، دو کتیبه بزرگ که نشان از آذربایجانی بودن اصالت آن هاست، خودنمایی می‌کند.

داستان یک عکس

این احتمالا تنها عکس باقی مانده از هیئتی است که به گفته بزرگان آن، حوالی سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۲ خورشیدی در مشهد توسط تبریزی‌ها تأسیس شد و تا امروز، بیرق و علمش به لطف عشق ابدی ترک‌ها به اباالفضل العباس (ع) و حسین (ع) مظلوم برپاست. لیلاخانم پس از فوت شوهر و برادرهایش تا نودسالگی هم، شنبه‌های اول هر ماه، بساط روضه اش حتی با دو سه نفر برپا بود. می‌گفت: به مشتی و برادرهایش قول داده ام پرچم این هیئت پایین نیاید و چراغ روضه خوانی اباعبدا... (ع) در این خانه روشن بماند. او که هیچ وقت فارسی و حتی نشانی خیابان‌های مشهد را خوب یاد نگرفت، سال ها، قبل از نماز صبح، از ته کوچه جوادیه از یک گوشه خیابان به حرم می‌رفت و از همان راه برمی گشت و این عادت عاشقانه را تا زنده بود، ترک نکرد.

عمارت ۸۰۰ متری «خوش قولی»

آن روز‌ها ترک‌های تبریز در انتهای کوچه‌ای بن بست و تنگ در محله جوادیه واقع در خیابان طبرسی مشهد در عمارتی ۸۰۰ متری که متعلق به محمدعلی خوشقولی (مشتی) بود، دور هم پارچه بافی می‌کردند و پذیرای هم ولایتی‌هایی بودند که به عشق امام رضا (ع) در مشهد، لباس مجاوری پوشیده بودند. عمارت طوری ساخته شده بود که در انتهای یک کوچه قدیمی، سردری بلند داشت و فضای داخلی با دالانی شروع می‌شد که تا حیاطی با درخت‌های بلند و حوضی گرد و بزرگ در وسط ادامه می‌یافت.

جز شاه نشین عمارت که با ستون‌های چوبی بزرگ و ایوانی بزرگ با اسلیمی‌های فیروزه‌ای و سبز در دوطبقه ساخته شده بود، بقیه اتاق‌های عمارت دورتادور حیاط، یک طبقه بودند و محل کار و اسکان مهاجران آذربایجانی. دستگاه‌های پارچه بافی در طول روز توسط تبریزی‌ها و اسکویی‌ها فعال بود و معمولا هم پارچه‌های مشکی برای چادر و عزاداری‌ها بافته می‌شد.
اصلا گویی نذر امام حسین (ع) بود تمام آن دستگاه ها.

اولین عزاداری در مسجد سنگی

محمدعلی خوشقولی با کمک برادران همسرش خیلی زود به فکر تأسیس هیئتی در مشهد می‌افتد تا دهه اول محرم و دهه آخر صفر، بساط عزاداری را برای هم زبان هایشان علم کند و در مشهد احساس غریبی نکنند. لیلاخانم که از اسکو و پس از بازگشت مشتی از شوروی سابق و طی یک قرار و فرار عاشقانه همسر او شده بود، می‌شود مسئول مهیاکردن مقدمات پذیرایی از هیئتی ها. او پیش از این هم در ایام محرم، مخفیانه در خانه روضه زنانه برپا می‌کرده و حالا احتمالا به خاطر تجربه اش، مأمور سروسامان دادن به پذیرایی هیئت مردانه شده بود.

اولین مراسم در کوچه سنگی

هیئت پارچه بافان آذربایجانی در محله مسجدسنگی و در کاروان سرایی قدیمی، اولین مراسم زنجیرزنی را برپا می‌کنند و سال‌ها آن کاروان سرای قدیمی، می‌شود مأوای عاشقان آذری زبان اباعبدا... (ع) و مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع).

بی بی شهربانو و روضه حضرت زینب (س)

دختر لیلاخانم تعریف می‌کند: آن روز‌ها برای نذورات، هر کس هر چیزی، در توان داشت برای پذیرایی به خانه ما می‌آورد. در حالی که بی بی شهربانو در آن حیاط درندشت با لهجه ترکی، روضه حضرت زینب (س) می‌خواند، وظیفه پخت وپز نذری‌ها و شستن ظرف‌ها بر عهده زن‌های فامیل بود. یکی شیرمال می‌آورد و دیگری شیر و پنیر برای صبحانه. آن روز‌ها معمولا چند رأس گوسفند در آن حیاط ذبح و به این ترتیب خوراک آبگوشت و تاس کباب که غذای سنتی ترک هاست، در روز‌های عزاداری فراهم و پخته می‌شد.

مهین خوشقولی، دختر مشتی، همان طورکه از سیاه پوش کردن آن حیاط قدیمی با پارچه‌های بافته شده توسط اهالی خانه می‌گوید یاد عموداوود می‌افتد؛ پیرمردی که با آن سن وسال و کمر خمیده به هیچ کس اجازه نمی‌داد چای روضه را دم و توزیع کند و این کار را وظیفه خودش می‌دانست؛ انگار اصلا برای همین کار آفریده شده است. از صبح قبل از طلوع آفتاب و تا آخر شب که زنجیرزنان به سمت حرم می‌رفتند، سماور زغالی او در حال قل زدن بود و او یک نفس مشغول پذیرایی.

شاه حسین گویان مقیم مشهد

محمدعلی خوشقولی که کار تجارت پارچه را از آذربایجان شوروی سابق تا یوگسلاوی قدیم انجام می‌داد، همراه حاج مهدی و حاج حسین سلطانی، حاج علی میلانی و حاجی خالق زاده، ایام محرم و صفر را در آن خانه قدیمی و آن حسینیه از زائران ترک زبان پذیرایی می‌کردند و هیئت زنجیرزنی شان به راه بود.

ناصر سلطانی، پسر بزرگ حاج مهدی سلطانی که حالا در همان هیئت که نامش به «چهارده معصوم آذربایجانی ها» تغییر کرده است حضور دارد، می‌گوید: عمویم، حاج حسین سلطانی و حاج علی میلانی، از مداحان بنام آذری زبان و در ایام محرم، روضه خوان و میان دار هیئت بودند و نوای «یا اباالفضل (ع)» و روضه‌های علی اکبر و حضرت رقیه شان حتی فارسی زبانان را هم به هیئت ما می‌کشاند.

او می‌گوید: لباس‌های زنجیر زنی هیئت پارچه بافان بلند بود و تا زیر زانو می‌رسید و قسمت پشتی آن که محل زنجیرزنی بود، با دکمه‌هایی جدا می‌شد. بعد از عاشورا و تاسوعا و نزدیک دهه آخر صفر، تازه میهمانداری اصلی ما شروع می‌شد و همه اقوام و فامیل از آذربایجان برای شرکت در مراسم وفات حضرت محمد (ص) و شهادت امام حسن (ع) و امام رضا (ع) به مشهد می‌آمدند و پذیرایی از آن‌ها را در مدت اقامتشان، شوهرعمه و پدر و عمویم و دیگر هیئتی‌ها برعهده می‌گرفتند.

ناصر سلطانی ادامه می‌دهد: جز این هیئت، چند هیئت آذربایجانی دیگر هم در مشهد هستند که در روز‌های سوگواری همه و درکنار هم با نوای سوزناک ترکی عزاداری می‌کنند. ازجمله این هیئت‌ها می‌توان به هیئت شاه حسین (شاخ سی) گویان* مقیم مشهد اشاره کرد.
او می‌گوید: این عکس متعلق به هیئت زنجیرزنان پارچه بافان تبریزی مقیم مشهد است و حوالی سال ۱۳۲۰ گرفته شده است.

ناصر سلطانی در همه این سال‌ها با جان و دل از این عکس مراقبت کرده و آن را روتوش و در اندازه بزرگ چاپ کرده است تا یاد و خاطره همه آنانی که شانه به شانه هم و زنجیر به دست به عشق سرور و سالار شهیدان ایستادند و الان در بین ما نیستند، برای همیشه زنده باقی بماند.

شاخ سی نوعی مراسم مذهبی است که ماه محرم در بیشتر نقاط آذربایجان و به طور گسترده در تبریز برگزار می‌شود. این مراسم از چند روز مانده به ماه محرم تا دهمین روز از همین ماه و ظهر عاشورا ادامه می‌یابد. در زبان ترکی آذربایجانی، به این مراسم «شاخسِی» می‌گویند که کوتاه شده واژه «شاه حسین» است.


پارچه بافان خانه «خوشقولی»حاج مهدی سلطانی میان‌دار هیئت آذربایجانی‌های مقیم مشهد

پارچه بافان خانه «خوشقولی»
بانو لیلا سلطانی و همسرش محمدعلی خوشقولی، از مؤسسان هیئت پارچه بافان آذربایجان

پارچه بافان خانه «خوشقولی»

پارچه بافان خانه «خوشقولی»
عمارت پارچه بافان آذربایجان. این خانه که ته کوچه جوادیه قرار دارد، محل برگزاری اولین مراسم سوگواری هیئت بوده است. عکس مربوط به سال قبل از ۱۳۳۰ خورشیدی است. خانه اکنون تخریب شده است

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->