مترجم: عادل نجفی | شهرآرانیوز - براساس پیشبینیها تا سال ۲۰۵۰ میزان تولید زباله در جهان ۷۳ درصد بیشتر از سال ۲۰۲۰ خواهد بود. تنها ۷۷ درصد از پسماندهای خشک تولیدی در جهان جمعآوری میشوند و ۳۳ درصد باقیمانده در مکانهای مختلف حتی در طبیعت رها میشوند.
با وجود پیشرفتهای چشمگیر دانش بشری در زمینه مدیریت پسماند، اما سرعت تولید زباله و حجم آنها بسیار بیشتر از راهکارهای به کار گرفته شده در توسعهیافتهترین کلانشهرهاست. به عبارت دیگر در آینده نزدیک احتمال اینکه مراکز متراکم جمعیتی در زیر پسماندهای تولیدی خود دفن شوند چندان دور از ذهن نیست. مدیریت پسماند غیرعلمی و ناکارآمد به ویژه در فضای شهری میتواند ترمز توسعه و حرکت رو به جلوی کلانشهرها را با آلودهسازی منابع آبی و خاکی و همچنین ایجاد بیماریهای مختلف و فراری دادن سرمایهگذاران بکشد.
محاسبات هزینه – فایده توسعه سامانههای مدیریت پسماند، اختصاص لندفیل و نیروی تفکیک و بازیافت و آثار جانبی شیوههای گوناگون مدیریت زبالههای مختلف نشان میدهند که کاهش تولید زباله مؤثرترین راهکار برای نجات شهرهاست. در این حوزه ابتکار عمل در اختیار مدیران حاکمیتی در قاره سبز است. اتحادیه اروپا با وضع مالیاتهای سنگین در چارچوب اقتصادی دایرهای یا برگشتی، بر تولیدکنندگان از آنها میخواهد میزان آلایندگی و دور ریز محصولات خود را به حداقل برسانند.
این قوانین از خودروهای شخصی تا محصولات خوراکی و حتی فناوریهایی نظیر گوشیهمراه را در بر میگیرند. در این مسیر شرکتهای عظیم خودروسازی و دانش بنیان با هدفگذاری کربن صفر وعده دادهاند خطوط تولید آن تا سال ۲۰۳۰ یا پس از آن با حداقل آلایندگی فعالیت کنند. در سطح فعالیتهای خرد اقتصادی نیز برای نمونه در فروشگاههای مواد غذایی با اعمال قوانین مالیاتی بر استفادهکنندگان از کیسههای پلاستیکی، فاکتور هزینهها برای مصرفکنندگان گرانتر تمام میشود و به این ترتیب آنها را از استفاده بیشتر از محصولات پلاستیکی منصرف میکنند.
بدون تردید یکی از مؤلفههای مؤثر در موفقیت طرحهای ملی، مشارکت اجزای مختلف جامعه در اجرای آنهاست. برای نمونه زمانی شهروندان میتوانند در راستای اهداف اقتصاد دایرهای حرکت کنند که منافع آنها نیز تأمین شده باشد. برای نمونه شهروندان هلندی با تفکیک زباله از مبدا و استفاده نکردن از کیسههای پلاستیکی از کوپنهای شهروندی برای استفاده در خدمات حمل و نقل عمومی استفاده میکنند، اما تا زمانی که شهروندان نسبت به دلایل و مزایای مشارکت در طرحهای مدیریت پسماند آگاه نباشند، موفقیت چنین طرحهایی در هالهای از ابهام است.
برای نمونه بررسیها نشان میدهد در فاصله سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ علیرغم فعالسازی ظرفیتهای مدیریت بازیافت تجهیزات الکترونیکی در بریتانیا بسیاری از شهروندان انگلیسی تلفن همراه، تبلت یا لپتاپ معیوب و دور ریز خود را در منزل انبار میکردند. ارتباط مؤثر میان متولیان مدیریت پسماند و شهروندان به موفقیت طرحهای کنترل زباله در شهرها کمک شایانی میکند. آگاهی شهروندان از طرحهای مختلف و سرنوشت پسماندهای آنها، آنان را به مشارکت بیشتر در چنین طرحهایی تشویق میکند.