رضا سلیمان نوری|شهرآرانیوز، ابوریحان بیرونی اقدامات مهمی در حوزه نقشه برداری انجام داده که اندازه گیری شعاع و نصف النهار و محیط زمین، اندازه گیری فاصله میان شهرها، بررسی و طراحی قواعد تسطیح و مصورسازی کره و ترسیم نقشه، طراحی روشهای نو برای تهیه نقشههای جغرافیایی، اندازه گیری مختصات و طول و عرض جغرافیایی شهرهای متعدد، ابداع روش تعیین و اندازه گیری زاویه انحطاط افق در مساحی، بررسی نهرها و رودها، ساخت کره جغرافیایی، ساخت ابزارهای مشاهداتی، بررسی حرکت اجرام سماوی و مطالعه گرانش زمین و مرکز ثقل اجرام از مهمترین آنها محسوب میشود و بر همین اساس این نام گذاری بسیار دلنشین است. اما بهتر است بدانید که داستان نقشه کشی در ایران پس از دوران حمله مغول تاحد زیادی رو به انحطاط رفت، تا جایی که نخستین نقشههای شهری رسم شده از شهرهای مختلف ایران زمین که اغلب نقشههای قاجاری است، توسط مستشرقان و البته نظامیان روسی و انگلیسی رسم شده اند، واقعیت تاریخی تلخی که البته امیرکبیر آن را ختم به خیر کرد.
میرزاتقی خان امیرکبیر در ابتدای صدارتش تلاش کرد به منظور گسترش و بهره گیری از علوم و فنون جدید، مدرسه دارالفنون را تأسیس کند. در این مدرسه نوبنیاد، استادان اروپایی و ایرانیان تحصیل کرده در اروپا، دروس مربوط به هفت رشته تحصیلی پیاده نظام، سواره نظام، توپخانه، مهندسی، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانی شناسی را به محصلان آموزش میدادند. نقشه برداری در هر چهاررشته نخست این مجموعه، از دروس پایه تحصیلی محسوب میشد. دانشجویان نقشه برداری دارالفنون، به موازات تحصیل، نقشههایی از روستاهای اطراف تهران تهیه میکردند و برخی از آنها بعدها در دارالفنون به تدریس نیز پرداختند.
سرتیپ مهندس «عبدالرزاقبغایری» یکی از این دانش آموختگان بود که بعدها در پایه گذاری رشته نقشه برداری و تهیه نقشهها به ویژه تعیین حدود مرزی کشور، خدمات شایانی انجام داد. او سال ۱۳۰۲ خورشیدی به مشهد آمد و با همکاری اسماعیل خان مهندس و علی اصغرخان مهندس، سه نقشه شامل نقشه شهر مشهد، نقشه حرم مطهر رضوی و نقشه مسجدگوهرشاد را ترسیم کرد. نکات مثبت این نقشهها در این است که به فاصله اندکی از ترسیم آن ها، تغییرات عمده عمرانی شهر مــشـهد و مجمـوعه حـرم مطهررضوی با هدایت شخص پهلوی اول و اجرای محمدولی اسدی، نایب التولیه وقت، آغاز شد، بدان گونه که بخش بزرگی از آنچه بغایری ترسیم کرد، حدود پنج سال دیگر وجود خارجی نداشت و به تاریخ پیوسته بود.
اگر از بغایری که نظامی بود، بگذریم، بد نیست بدانید که، چون رشتههای نظامی در دارالفنون جایگاه ویژهای داشت، اغلب دانش آموختگان این مدرسه بعدها به جمع نظامیان ایران پیوستند و همین موضوع نیز عاملی شد تا نخستین مجموعه رسمی نقشه برداری کشور، زیر مجموعه قوای مسلح ایران یا بهتر بگوییم وزارت جنگ وقت و آن هم در سال ۱۳۰۰خورشیدی ایجاد شود؛ مجموعهای که هرچند عبدالرزاق بغایری سرتیپ مهندس سابق، نقشههای خود را به دستور آن ترسیم نکرده بود، در اختیار این سازمان قرار گرفت تا هنگام اجرای تغییرات خواسته پهلوی اول در مشهد از یک سو زیردستی برای مجریان طرح باشد و از دیگر سو، امکان روشنگری مخالفان طرح را که اغلب از روحانیون و تجار مشهد بودند، با استفاده از آن نقشه از بین ببرد.
درست به همین منظور هم بود که سال ۱۳۱۰ به سرگرد پیاده مصطفی قوانلو و سروان پیاده حسام الدین شعبانی که به ترتیب رئیس دایره نقشه برداری و افسر نقشه بردار ارتش مستقر در خراسان بودند، مأموریت داده شد تا نقشه کامل مشهد را با ذکر آنچه قرار است در شهر اجرا شود، ترسیم کنند؛ نقشهای که دی ماه ۱۳۱۰ خورشیدی تکمیل شد و در اختیار دایره جغرافیایی ستاد ارتش ایران قرار گرفت تا از آن پس، نقشه پایه و مادر مشهد باشد و براساس آن، تاریخ شهری مشهد ترسیم شود.
نقشه ترسیم شده ازسوی سرگرد قوانلو و سروان شعبانی ویژگیهای بسیار خاصی دارد؛ براساس آنها میتوان این نقشه را نقشه دوران گذار مشهد از شهر قاجاری به شهر پهلوی، از شهر اسلامی به شهر غربی و از شهر تاریخی به شهر امروزی دانست.
یکی از این ویژگیها ترسیم هم زمان معابر جدید و برج و باروی قدیم شهر است. در این نقشه، ضمن ترسیم حدود برج و باروی قدیم شهر که حکایت از وجود کامل آن تا زمان ترسیم نقشه دارد، خیابانهای جدید ایجاد شده در دهه نخست قرن چهاردهم هجری در محدوده شهر قدیم مشهد، چون خیابان طبرسی، خیابان فردوسی (خیابان تهران فعلی)، خیابان شاهرضای وقت (اکنون بخشی از آن، آیت ا... خزعلی و بخش دیگر، آیت ا... بهجت نام دارد) و راسته خیابان پهلوی یا ارگ (خیابان امام خمینی (ره) امروز) و البته بخش مرکزی آن یعنی حدفاصل ایستگاه سراب و خیابان سعدی امروزین و میدان ده دی کنونی، مشخص شده اند. البته برای ترسیم محدوده برج و بارو از رنگ مشکی تند که حکایت از کهنگی و دیرپایی دارد و برای نشان دادن خیابانهای جدید از رنگ قرمز که تازگی و امروزی بودن را حکایت میکند، استفاده شده است.
دیگر نکته خاص این نقشه، معرفی خیابانهای ایجاد شده در محدوده خارج از برج و باروی شاه طهماسبی مشهد در دهه نخست قرن چهاردهم هجری است. برجستهترین خیابانی که در این حوزه، طی دوره زمانی مدنظر ایجاد شده و در نقشه سرگرد قوانلو و سروان شعبانی هم به طور کامل با معرفی بناها و اراضی موجود در دو طرف آن ترسیم شده، خیابان کوهسنگی است. همچنین باید از ادامه خیابان طبرسی، حدفاصل چهارراه شهید گمنام کنونی تا چهارراه رسالت کنونی، یعنی مکانی که بعدها به دلیل ایجاد پل راه آهن دستخوش تحولات بزرگی شده است، به عنوان دیگر خیابان تازه تأسیس خارج از محدوده برج و باروی شهر مشهد که در این نقشه به صورت مشخص معرفی شده است، نام برد.
سومی ویژگی این نقشه، ترسیم خیابانها و میدانهای درحال احداث مشهد در آن دوران است. به عبارت دیگر، این نقشه نوعی آینده نگری را در خود نهفته دارد و خبر از وضعیت راههای درون شهری مشهد در آینده نزدیک میدهد؛ راههایی که ایجاد هر کدام، بخشی از بناها و البته برج و باروی قدیم شهر را در معرض تهدید قرار میدادند و به مرور ساختار شهر را دچار تغییرات عمده میکردند.
مهمترین این راههای در حال ساخت «فلکه حضرتی» بود؛ فلکهای که به خواست پهلوی اول در اطراف حرم مطهر رضوی ساخته شد تا هرچند به ظاهر رفت وآمد به حرم مطهر رضوی را تسهیل میکرد، ولی در باطن، قصد داشت حرم را از شهر جدا کند؛ موضوعی که برای تحقق آن، بخشی از بازارها، مدارس، مساجد و بناهای تاریخی مشهد که در برخی موارد از عهد تیموریان به یادگار مانده بود، تخریب شد و بدین گونه نه تنها تاریخ و هویت شهر مشهد، قربانی نوسازی شد، که بسیاری از فضاهای هویت ساز شهر هم نابود شد تا پهلوی اول و یارانش این امکان را داشته باشند که هویت مشهدیها را آن گونه که خود میخواهند، بازسازی کنند.
گسترش بالاخیابان و پایین خیابان به اراضی خارج از برج و باروی شهری که در این نقشه با ترسیم خطوط قرمز هاشوردار مشخص شده است و همچنین خیابان دانش کنونی را باید در همین راستا شکستن هژمونی نظام فرهنگی خاص شهر مشهد ترسیم کرد.
این مهم وقتی کامل میشود که بدانیم مأموران دولتی وقت برای ایجاد دیگر خیابان در حال تأسیس در سال ۱۳۱۰ براساس اطلاعات این نقشه یعنی خیابان خسروی، منزل چند نفر از بزرگان دینی وقت شهر، از جمله آیت ا... میرزا علی اکبر نوقانی را تخریب کردند و درست به همین دلیل هم این خیابان کج ایجاد شد و هنوز هم قدیمیهای مشهد آن را «خیابان کج» میخوانند.
چهارمین نکته مهمی که این نقشه مشهد بر وجود آن گواهی میدهد، بخش بزرگی از باغها و زمینهای کشاورزی است که در سالهای ابتدایی قرن چهاردهم خورشیدی در محدوده خارج شهر قرار داشته و اکنون نه تنها مناطق مسکون شهری شده اند، که بسیاری حتی نام کهن آنان را هم نمیدانند و اگر نبود این نقشه و امثال آن، مشکلی که برای بسیاری از اراضی وقفی کنونی موجود در طومار علیشاهی وجود دارد، یعنی نامشخص بودن مکان وقفی به دلیل تغییر نام آن، اکنون دامن گیر این محدودهها نیز شده بود؛ زمین هایی، چون باغات امین آباد که بعدها راه آهن جای آنها را گرفت یا باغات سرده که بخشی از محله سناباد و فلسطین شد یا باغات نکا که خیابان «نکاح» در گذشته و «رئوف» کنونی و اطراف آن را شامل میشود، از جمله این موارد هستند.
پنجمین نکته مهم درباره این نقشه نیـز تعـیین نظـام کـامل کـوچه بندی در مشهد ۱۳۱۰ در آن است؛ نظامی که هرچند در نقشه ۱۲۴۸ جولیس دالمج و همچنین نقشه بغایری بدان اشاره شده بود، در هیچ کدام از این موارد به دقت نقشه سرگرد قوانلو و سروان شعبانی این مسیرها ترسیم نشده بودند. در این نقشه حتی بن بستهای کوچک هم با دقت و در مقیاسی مناسب ترسیم شده اند. کوچهها و بن بستهایی که بسیاری از آنها با توجه به طرحهای عمرانی اجرا شده در ۹۰سال گذشته از رسم این نقشه، اکنون در شهر دیگر وجود خارجی ندارند و تنها نامی از آنها در صفحات کتب تاریخ و البته در ذهن قدیمیهای شهر باقی مانده است.
نقشه ترسیم شده ازسوی افسران دایره جغرافیایی ستاد ارتش ایران یعنی سرگرد پیاده مصطفی قوانلو و سروان پیاده حسام الدین شعبانی در دی ماه ۱۳۱۰ را با توجه به موارد ذکر شده میتوان نقشه پایه مشهد در قرن چهاردهم هجری لقب داد. این نقشه در سالهای بعد، چه آن زمان که این دو افسر، نقشههای بعدی مشهد از جمله نقشه ۱۳۲۵ خورشیدی را ترسیم کرده اند و چه زمانی که به جز سازمان جغرافیایی ارتش که تغییر نام یافته دایره جغرافیایی این نهاد است، مجموعههای دولتی دیگر، چون سازمان جغرافیایی کشوری و حتی مؤسسات خصوصی جغرافیایی، چون سحاب و ماه وان اقدام به ترسیم نقشه مشهد کرده اند، مهمترین زیردستی آنان برای تولید نقشه جدید بوده است، امری که در کنار دوگانگی موجود در نقشه یعنی کهن و نو بودن هم زمان آن، اثر ایجاد شده توسط این دو افسر پیاده را به یکی از ماندگارترین نقشههای شهری مشهد تبدیل کرده است؛ نقشهای که هویت امروزین شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر ایران اسلامی وام دار آن است.
***
نخستین نقشه
زمان رسم: ۱۲۳۷ خورشیدی
نقشهبردار: خانیکوف روسی
ویژگی: این نقشه یک نمای کلی از مشهد را نمایش میدهد که نام شش دروازه مهم نوغان، بالاخیابان، پایینخیابان، سراب، ارگ و عیدگاه بر آن نقش خورده است.
دومین نقشه
زمان رسم: ۱۲۴۸ خورشیدی
نقشهبردار: ژولیس ایرلندی
ویژگی: نقشه ژولیس، کاملترین نقشه مشهد پیش از دوران پهلوی است که در آن ریزمسائلی مانند فضای سبز که تقریبا یکچهارم شهر را دربرمیگرفته، با اسامی مالکان باغها و فضای ۹ قبرستان مشهدآمده است. همچنین نام۵۰تکیه، ۲۶ قراولخانه (پاسگاه امروزی)، ۱۳مدرسه و موقعیت ۳۰حمام، حوض آب، کاروانسرا روی آن مشخص شده است.
سومین نقشه
زمان رسم: سال ۱۲۵۳ خورشیدی
نقشهبردار: چارلز متکالف مکگرگور اسکاتلندی
ویژگی نقشه: در این نقشه که به زبان انگلیسی است، دروازهها بهطور کامل، قراولخانههای اصلی و حرم در ابعادی کوچک ترسیم شده است. درواقع این نقشه با اهداف و دید نظامی کشیده شده است.