به گزارش شهرآرانیوز؛ همزمان با انقلاب مشروطه ایران و تحولات سیاسی و اجتماعی صورتگرفته در آن، مجلات و روزنامهها هم که بهعنوان مهمترین رسانههای ارتباطی بین مردم و روشنفکران شناخته میشدند، گسترش چشمگیری پیدا کردند. دراینمیان ازآنجاکه سخنگفتن نقادانه و بیپرده با ببندوبگیرهای حکومتی روبهرو میشد، طنز روزنامهای و سخنگفتن در لفافه، سپر بلای روزنامهنگاران و جریدهنویسان شد تا درکنار بازکردن سر شوخی با عمال حکومتی، نیشتری هم به اوضاع مملکتی بزنند و حرف درخفقانمانده گلوی مردم باشند، آنچنانکه روزنامهنگاران طنزپرداز برای ارتباط بیشتر با مردم کوچه و بازار در این دوره، مسائل و معضلهای روز را دستمایه کار قرار میدادند و به انتقاد از اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی میپرداختند.
یکی از این روزنامهها که در چنین زمانهای چاپ و منتشر شد، جریده نسیم شمال است که بیشتر مطالبش را مؤسس آن، یعنی سیداشرفالدین گیلانی به نظم و نثر طنز قلمی میکرده است. روزنامه او بهدلیل طنز ویژهاش خیلی زود درمیان مردم گل کرد و خواندنی شد. درواقع چاقوی کلمات سیداشرفالدین با رویکرد طنز تفسیری و گاه مستقیم خود در بیان انتقادها، برندهتر از دیگر همصنفان خود عمل میکرد و این اسباب محبوبیتش را فراهم آورده بود. چرخشهای ذهنی گیلانی ساحتهای مختلفی را دربرمیگیرد.
او تفسیرکننده عادتها و انگارههای زمانه به شیوه طنز و بذله است. روزنامه او آکنده از مضامین پوشیده و پنهان و نکتههای روشن و ناروشن اجتماعی سیاسی است. قلمش تلخ و گزنده و طنز او نوعی دهنکجی به واقعیت است. نسیم شمال با استفاده از شگردها و ساختارهای گوناگون طنزساز با شعار شوخطبعانه به انتقاد از ستمگران و زورمداران و متحجران و همه عوامل و عناصر عقبماندگی ملت میپردازد و با کنارهمقراردادن کلمات، عناصر و مفاهیم نامتجانس و گاهی متضاد و متناقض، فضایی طنزآمیز در آثار شعری خود به وجود میآورد.
نقشی که نشریه نسیم شمال در روشنگری و آگاهیبخشی مردم ایفا کرده، نقشی ماندگار است، آنچنانکه آن را مردمیترین جریده دوران مشروطه مینامند. روایت است هرصبح به وقت انتشار این روزنامه، هنگامیکه روزنامهفروشان دورهگرد فریاد را سر میدادند و روزنامه را اعلان میکردند، مردم از زن، مرد، پیر، جوان، باسواد و بیسواد هجوم میآوردند و روزنامه را دستبهدست میگرداندند.
در قهوهخانهها، سر گذرها و در جاهایی که مردم گرد میآمدند، باسوادها برای بیسوادها روزنامه میخواندند و مردم حلقه میزدند و روی خاک مینشستند و گوش میدادند. اقبال عمومیای که این نشریه حتی درمیان مردم کمسواد یافته بود، بهدلیل زبان نوشتاری ساده آن بود که از تکلفهای مرسوم ادبی در آن اجتناب میشد و برای مردم کوچه و بازار نیز قابل فهم بود.
سیداشرفالدین قزوینی، مشهور به گیلانی سال ۱۲۸۷هجریقمری در قزوین به دنیا آمد. دوران تحصیلات مقدماتی را در تبریز گذراند و سپس برای فراگرفتن علوم دینی به کربلا و نجف رفت و بعد در رشت ساکن شد و نخستین شعرهای خود را همانجا سرود تا اینکه پساز مدتی به سبب داشتن روحیه وطنخواهی و نیز استعداد و قریحه شاعری، تصمیم به چاپ و نشر روزنامهای به نام «نسیمشمال» گرفت؛ بنابراین روزنامه ادبی و فکاهی نسیم شمال را در ۱۹شهریور ۱۲۸۶ خورشیدی منتشر کرد. برخی شروع انتشار این نشریه را از شعبان۱۳۲۵ و شماری دیگر ۱۳۲۴هجریقمری میدانند، اما این نظرها دقیق به نظر نمیرسد. خود اشرفالدین در شعری بهیادگارمانده از ۱۳۲۴هجری قمری به تاریخ شروع نشریهاش اشاره کرده است و مینویسد:
در هزار و سیصد و بیست و چهار.
چون بشد مشروطه این شهر و دیار
کردم ایجاد این نسیم نغز را
عطر بخشیدم ز بویش مغز را
این روزنامه پرتیراژ هر شماره ۳شاهی قیمت داشته و در سرلوحهاش این بیت شعر حافظ نوشته میشده است: «خوشخبر باشای نسیم شمال/ که به ما میرسد زمان وصال.» نسیم شمال رشت تا ازمیانرفتن مشروطه اول ادامه پیدا کرد، سپس توقیف شد. این روزنامه سپس در تهران و پساز فتح شهر بهدست مشروطهطلبان آغاز به انتشار مجدد کرد. نام این روزنامه بهاندازهای بر سر زبانها افتاده بود که همهجا سیداشرفالدین را آقای «نسیم شمال» صدا میزدند. چاپ تهران این روزنامه از نظر نثر و شیوه نگارش و هم از جهت استحکام اشعار بهکلی با آنچه در رشت به چاپ میرسید، متفاوت بود. افزونبرآن ترتیب انتشار روزنامه در رشت منظم نبود. در تهران تقریبا نسیم شمال بهطور منظم و بدون توقف منتشر میشد. محل روزنامه نیز در تهران خیابان لالهزار بود و توزیعکنندگان آن، کودکان خردسال بودند.