دکتر رجبعلی لبافخانیکی* | شهرآرانیوز؛ با اینکه صفویان از مریدان و شیفتگان ائمه اطهار (ع) بودند، حمله، هجوم و مزاحمتهای مداوم ازبکها در خراسان موجب ناامنی شده بود و به آنها مجال نمیداد چنانکه باید به حرم رضوی بپردازند، تاجاییکه به استناد «تاریخ شهر مشهد»، بین سالهای ۹۱۳ تا ۹۱۶قمری، ازبکها بر خراسان مسلط شدند و در آن سه سال، حاکمی بر مشهد گماشتند به نام سیدهادی خواجه. پس از آن انتصاب، اغلب امرای تیموری مقیم مشهد، تسلیم ازبکها شدند و به ماوراءالنهر انتقال یافتند و خراسان به تصرف ازبکها درآمد، تا اینکه یکی از پسران سلطانحسین بایقرا به نام محمدقاسم میرزا به مشهد وارد شد و حاکم ازبک را آواره کرد. سیدهادی خواجه در مرو به شیبکخان ازبک پیوست و او عبیدا... سلطان را مأمور حمایت از سیدهادی کرد. آن دو به مشهد یورش آوردند و در مشهد دست به تعدی زدند و انبوه جمعیت مجاور را آزردند و حرم مطهر را غارت و تاراج کردند.
و از سوی دیگر، آنچه در طول زمان به حرم مطهر وقف یا هدیه شده بود، به یغما رفت، بهگونهایکه هیچ اثری از دوران شاهاسماعیل صفوی در حرم موجود نیست.
شاهاسماعیل صفوی در اوایل ماه شعبان سال۹۱۶قمری در تعقیب شیبک خان ازبک به مشهد وارد شد، اما او از مشهد گریخت. شاهاسماعیل پس از زیارت حرم غارتشده رضوی توسط ازبکان، در تعقیب شیبکخان، از راه سرخس عازم مرو شد.
جنگ سرنوشتساز شاهاسماعیل و شیبکخان ازبک در نزدیکی شهر مرو اتفاق افتاد. در این جنگ، شیبکخان شکست خورد و شاهاسماعیل سر از تنش جدا کرد، سپس از کاسه سرش جام ساخت. پوست سرش را نیز از کاه پر کرد و نزد دیگر مزاحم غربی یعنی پادشاه عثمانی فرستاد.
پس از این پیروزی، خراسان به تصرف صفویه درآمد و به یمن وجود حرم رضوی، شهر مشهد یکی از مراکز مهم زیارتی و تجاری در دولت صفوی شد. دوسال بعد، باز ازبکها سر برآوردند و در اوایل سال۹۱۹قمری، تیمورسلطان و عبیدا... خان ازبک مشهد را تصرف کردند، تا اینکه دوباره شاهاسماعیل به مشهد آمد و این شهر را آزاد کرد.
از سوی غرب نیز ایران در معرض تهاجم عثمانیها بود، تاجاییکه در سال ۹۲۰قمری، شاهاسماعیل رسما درگیر جنگ مهم و سرنوشتساز چالدران شد و تا پایان عمرش (سال۹۳۰قمری) مجال پرداختن به امورات خراسان را پیدا نکرد.
وقتی بعد از شاهاسماعیل، فرزند یازدهسالهاش، طهماسبمیرزا، به سلطنت رسید، امرای قزلباش به جان هم افتادند و سادات رضوی بهویژه نقیبان، صاحباختیار واقعی شهر مشهد و حرم رضوی بودند، اما تا سال۹۴۶قمری که با فتح قندهار توسط سپاه قزلباش، خانهای ازبک مرعوب شدند و عبیدا... ازبک درگذشت، مشهد بارها لگدمال ازبکها شد و خسارتها دید.
پس از آن، مشهد به مدت حدود نیمقرن نسبتا آرام بود، اما در اواخر قرن دهم قمری و هنگام دوران کودکی شاهعباس و پریشانی خراسان، دوباره ازبکها به این شهر ریختند و فجایعی دهشتناک به بار آوردند.
جای شگفتی است که در دوران پرآشوب اوایل سلطنت شاهطهماسب حرم رضوی همچنان مورد توجه خاص و عام بود و از یک سو توسط شیفتگان و مریدان تکریم و ترمیم میشد و از سوی دیگر به وسیله مهاجمان ازبک مورد هجوم و غارت قرار میگرفت.
این دوران را باید سرآغاز فعالیتهای معماری عصر صفوی در مجموعه حرم رضوی به شمار آورد که البته ساعی و بانی این اقدامات احتمالا همان سادات یا نقیبان بودهاند. در اوایل سلطنت شاهطهماسب، تنها مناره نزدیک گنبد مرمت و طلاکاری شد و در سال۹۳۲قمری نیز سطح گنبد حرم مطهر که پیشتر (عصر شاهرخ) با کاشیهای نفیس تزیین شده بود، به خشتهای طلا آراسته شد. حدود هفتادسال بعد و هنگام حمله دوباره ازبکان به رهبری عبدالمؤمنخان، خزانه حرم به تاراج رفت و طلاهای روکش گنبد و مناره برای ضرب سکه و مصرف هزینهها برچیده شد تا اینکه شاهعباس صفوی که در سال ۱۰۱۰قمری پیاده از اصفهان به مشهد آمد، دستور داد مناره و گنبد دوباره به طلا آراسته شود.
شاهطهماسب از حرم مطهر رضوی غافل نبود و در سال۹۵۷قمری که با اقتدار سلطنت میکرد، اوراقی مشبک و طلایی و پیوسته بههم بر صندوق مقبره امامرضا (ع) وقف کرد که خوشبختانه از دستبرد ازبکها مصون ماند. بعدها براثر فرسایش صندوق، این اوراق جداشد و اکنون در ۱۶۶قطعه در موزه مرکزی آستان قدس رضوی نگهداری میشود. از اوایل قرن یازدهم قمری نیز اقدامات اساسی و گستردهای، چه از لحاظ ساختاری و چه کاربرد شیوههای معماری و نگارگری، در مجموعه معماری حرم رضوی صورت گرفت و علاوهبر شیوههای بومی، از شیوه معماری رایج در اصفهان نیز در برخی فضاهای معماری حرم مطهر استفاده شد.
*باستانشناس و استاد دانشگاه