برگزاری نخستین نشست فعالان سینمای خراسان رضوی در مشهد تمام مهربانی‌های یار مهربان تصویرگر آواز‌های آبی شهر | یادی از استاد علی‌اکبر زرین‌مهر نقاش فقید مشهدی هم‌زمان با سالروز درگذشتش ماجرای تخلص استاد شهریار در مسابقه تلویزیونی «دونقطه» + فیلم گنجینه ای از هنر ناب ایرانی در حرم رضوی | گذری به موزه تخصصی فرش آستان قدس رضوی روایتی طنزآمیز از روابط انسانی | گزارشی از اکران مردمی فیلم «ناجورها» در مشهد پرتره «سیدحسن حسینی»، شاعر برجسته، روی آنتن تلویزیون + زمان پخش زوربا، یک مرد رها | معرفی کتاب «زوربای یونانی» به بهانه انتشار کتاب صوتی‌اش مدیرعامل مؤسسه فرهنگی شهرآرا: حمایت شهرآرا از سینما برای گرم‌ترشدن بازار هنر مشهد است + فیلم «جیمی کیمل» مجری مشهور تلویزیون اخراج شد سواد رسانه‌ای؛ سپر دفاعی در جنگ نوین حماسه در غزل | فردوسی چه تأثیراتی بر شهریار گذاشته است؟ رائد فریدزاده: حمایت از پروژه‌های سینمایی استانی باید هدفمند و بلندمدت باشد + فیلم لغو اجرا‌های محسن یگانه در گرگان + علت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی: ظرفیت هنری استان نیازمند ایجاد زیرساخت‌های لازم است پایان بخش اجرایی جشنواره هجدهم موسیقی جوان رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» در کتابفروشی‌ها مروری بر کارنامه هنری «فرهاد آییش» به مناسبت تولد هفتاد و سه سالگی‌اش
سرخط خبرها

گفت‌وگو با موسی عصمتی، شاعر «بریل‌های ناگزیر»

  • کد خبر: ۱۲۶۰۸۰
  • ۲۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۲
گفت‌وگو با موسی عصمتی، شاعر «بریل‌های ناگزیر»
«بریل‌های ناگزیر» مجموعه غزل‌های موسی عصمتی، شاعر نابینای مشهدی است که به تازگی توسط نشر ترنجستان منتشر شده است.

شهرآرانیوز؛ «بریل‌های ناگزیر» مجموعه غزل‌های موسی عصمتی است؛ شاعری که رنگ‌ها و اجسام و زیبایی‌های دنیا را از طریقی دیگر می‌بیند و می‌نویسد و تصویر می‌کند. اکنون این مجموعه غزل‌ها را نشر ترنجستان در تهران منتشر کرده است تا اتفاقی تازه باشد برای شاعران و شعردوستان دارای معلولیت نابینایی.

 

گفت‌وگو با موسی عصمتی، شاعر «بریل‌های ناگزیر»

مجموعه‌ای از مضامین در «بریل‌های ناگزیر»

موسی عصمتی، شاعر نابینای مشهدی، چندین مجموعه شعر دارد که تعدادی از آن‌ها مناسب کودکان و نوجوانان سروده شده است و «بریل‌های ناگزیر» سومین مجموعه شعر بزرگ‌سال او محسوب می‌شود.
عصمتی می‌گوید در این مجموعه در کنار غزل تعدادی رباعی و چهارپاره هم وجود دارد. به‌گفته او مضمون و درون‌مایه این غزل‌ها بیشتر مسائل اجتماعی است، بخشی غزل‌ها عاشقانه است، بخشی مربوط به مسائل نابینایان است و اشعاری‌ها هم برای همدلی و هم‌زبانی کشورهای فارسی‌زبان سروده شده است.

مسیر طولانی شاعر روشن‌دل

برای من و شما که رفتن به جلسات شعر به‌سادگی ممکن می‌شود و جست‌وجوی مطالب در کتاب‌ها، مجلات و فضای مجازی به‌آسانی نوشیدن یک لیوان آب میسر است، اگر ذوق شعر هم باشد، می‌توان در مسیری مشخص قدم گذاشت و پشت‌سر شاعران باتجربه‌تر راه افتاد. اما برای نابینایان که بسیاری از ممکن‌های ما برایشان غیرممکن است، این مسیر سخت، ناهموار و حتی سنگلاخی است. همچنان که شاعر «بریل‌های ناگزیر» را ناگزیر کرده است در این مسیر سخت قدم‌هایی سنگین بردارد.

برای او و دیگر شاعران نابینا یا کم‌بینا دسترسی به منابع و اشعار آسان ‌نیست و رفتن به جلسات شعر و گفت‌وگو و تبادل تجربه با دیگر شاعران و صاحب‌نظران، گاه چون یک پروژه سنگین وقت و هزینه می‌برد. این مسائل عصمتی را نه اینکه متوقف کند، اما راه او را طولانی کرده است. «من برای دسترسی به منابع دشواری‌هایی دارم؛ مثلا اینکه کتابی که قصد خواندن آن را دارم، باید به بریل تبدیل شود یا کسی بخواند و صدایش را برای من ضبط کند یا از نرم‌افزاری صفحه‌خوان استفاده شود. همچنین استفاده از فضای مجازی هم برای من و دیگر نابینایان سختی‌های خودش را دارد. اینکه بخواهم در جلسات شعر حضور یابم و از حال‌وهوای شعر دور نمانم، خودش قصیده‌ای است. این‌ها نه اینکه بخواهند مرا متوقف کنند یا سبب شود از این هدفم دست بکشم، اما مسیرم را طولانی کرده‌اند.

عصمتی این دشواری‌ها را تعمیم می‌دهد به دیگر افراد شاعر یا شعردوست نابینا که آن‌ها را در میانه مسیر متوقف می‌کند: شاعر نابینا کم نداریم. من که خودم معلم هستم و با دانش‌آموزان زیادی سروکار دارم، در بین آن‌ها استعدادهای زیادی می‌بینم که می‌توانند قلم بزنند، اما طولانی‌بودن مسیر آن‌ها را از حرکت باز می‌دارد.

شعری از این مجموعه «بریل‌های ناگزیر» را بخوانید:

جهان ترانه‌ی برگی است در خزان شاعر
درست مثل سقوطی که ناگهان شاعر
کنار پنجره‌ای اتفاق می‌افتد
جهان، همیشه همین بوده بی‌گمان شاعر
همیشه می‌شکنی مثل بال گنجشکی
پس از رهاشدن سنگ از آسمان شاعر
تمام کوچه پر از شیشه می‌شود هر صبح
پر از فرار غریب پرندگان شاعر
غروب می‌رسد و گریه می‌کنی در خود
برای مرگ کلاغی، در آشیان شاعر
غروب، کوچه بدون تو جای غمگینی است
غروب حس غریبی است همچنان شاعر
جهان به شعر شما تا همیشه مدیون است
به واژه‌ای که نگفتی برای نان شاعر
تو را به رودکی چشم‌هایمان سوگند
بخوان برای من از جوی مولیان شاعر
ردیف کن همه‌ی شعرهای نابت را
برای قافیه‌ای از صمیم جان شاعر
جهان، حکایت این روزها نخواهد ماند
اگر تو شعر بخوانی برایمان شاعر

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->