واکنش لیونل مسی به اتفاقات بازی آرژانتین و مراکش+ عکس ماجرای گل عجیب آرژانتین در المپیک چه بود؟+ ویدیو شرط نکونام برای اردوی خارجی استقلال استقلالی‌ها اجازه تماشای المپیک را ندارند! پیش بینی جالب بازیکنان پرسپولیس: سه مدال طلا در کشتی می‌گیریم استارت رسمی المپیک پاریس ۲۰۲۴ از فردا (جمعه ۵ مردادماه ۱۴۰۳) رحمتی قول نیمه بالای جدول را نداد دستور ویژه به استقلال و پرسپولیس: مالیات بازیکنان خارجی را ندهید تاریخ و ساعت بازی تیم‌های فوتسال فرش آرا و سن ایچ (جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳) | نبرد هم‌پله‌ها اولتیماتوم عالیشاه به سروش رفیعی چهار روز سخت برای شاگردان گاریدو ستاره‌هایی که توسط بادامکی رد می‌شوند! علیرضا رضایی: از اعتبار کشتی خراسان دفاع می‌کنیم نتیجه و ویدیو خلاصه بازی اسپانیا و ازبکستان در فوتبال المپیک پاریس (۳ مرداد ۱۴۰۳) | شکست یاران اورونوف نتیجه و ویدیو خلاصه بازی آرژانتین و مراکش در فوتبال المپیک ۲۰۲۴ | فرار دقیقه نودی آلبی‌سلسته از شکست در افتتاحیه بلاتکلیفی دستیاران نکونام| ۲ اسپانیایی در فهرست ورود ناراحتی حجازی از انتخاب عالمی به عنوان سرپرست استقلال تیم ملی بدون لژیونر‌ها در مقدماتی جام جهانی به مصاف رقبا می‌رود؟ حضور قلی‌زاده در پرسپولیس منتفی شد؟ قهرمانی آزادکاران جوان ایران در آسیا ترابی نیم فصل سرباز می‌شود؟
سرخط خبرها

فوتبالیست معروف و فرار از دست خفاش شب

  • کد خبر: ۱۲۶۲۵
  • ۰۱ دی ۱۳۹۸ - ۲۰:۰۰
فوتبالیست معروف و فرار از دست خفاش شب
چهره سرشناس فوتبال ایران خاطره عجیبی از قاتل معروف به «خفاش شب» دارد که آن را برایمان بازگو کرد.
به گزارش شهرآرانیوز؛ اسماعیل حلالی خاطره‌ای تعریف می‌کند که هم ترسناک است و هم شنیدنی. در دهه ۷۰ قتل‌های زنجیره‌ای چند خانم رعب و وحشت زیادی بین اهالی تهران ایجاد کرد. در نهایت مشخص شد غلامرضا خوش‌رو ملقب به خفاش شب، همان قاتل سریالی است که علاوه بر قتل سریالی خانم‌ها دست به سرقت می‌زد. او دستیاری به نام حمید رسولی داشت که به ادعای خودش در این قتل‌ها و سرقت‌ها کنار دستش بود، اما هیچ‌گاه این فرد پیدا نشد.

اسماعیل حلالی، اما خاطره‌ای برایمان تعریف و بار دیگر ماجرا‌های خفاش شب را برایمان زنده کرد. او در این باره گفت: «اوایل دهه ۷۰ من تازه یک خانه خریده بودم در آن طرف دهکده المپیک. خانه خواهرم در غرب تهران بود و من شب آنجا بودم، ولی تصمیم گرفتم به خانه خودم بروم. خواهرم چند بار گفت بمان، ولی می‌خواستم بروم. آن وقت‌ها غرب تهران خانه‌های زیادی نداشت. یادم هست وقتی از خانه خواهرم بیرون آمدم همه جا تاریک بود و خلاصه من لب خیابان رفتم تا تاکسی سوار شوم. خیلی منتظر ماندم تا اینکه یک پیکان درب و داغان جلویم نگه داشت. تا سوار ماشین شدم فهمیدم این ماشین داستان دارد.»

او اضافه می‌کند: «یادم هست قدیم یک بچه محل داشتیم شر بود. او دستگیره‌های در ماشین را از داخل کنده بود. یعنی شما وقتی سوار می‌شدی، نمی‌توانستی پیاده شوی مگر اینکه خودش پیاده می‌شد و در را از بیرون باز می‌کرد. آن پیکان هم دقیقاً همین‌طور بود. دو نفر جلو نشسته بودند. من سعی کردم خودم را نبازم. راننده از آیینه مدام به من نگاه می‌کرد. لباس پرسپولیس تنم بود، ساکم هم همراهم. راننده به من گفت فوتبال بازی می‌کنی؟ بدون اینکه مکثی کنم گفتم من بازیکن پرسپولیس هستم. حالا هیچ وقت این را نمی‌گفتم، ولی یک لحظه احساس کردم این را بگویم به نفعم می‌شود. به من گفت چی همراهت داری؟ من خودم را به کوچه علی چپ زدم، ولی دوباره ادامه داد. جیبم را بیرون ریختم و گفتم فقط چند هزار تومان پول دارم، همین. زیاد پول تو جیب‌مان نمی‌گذاشتیم. رفیقش گفت ساکت را باز کن. ساک را باز کردم دید لباس تمرینی‌ام است و بو می‌دهد، گفت ببند. قشنگ چهره راننده در ذهنم هست. رفتیم تا به میدانی رسیدیم که با خانه من حدوداً دو، سه کیلومتری فاصله داشت. همدست راننده پیاده شد، در را باز کرد و من هم پیاده شدم. باورتان نمی‌شود، اینقدر ترسیده بودم که یک نفس تا دم در خانه‌ام دویدم. گفتم خدایا عجب اشتباهی کردم. بنده خدا خواهرم چند بار به من گفت بمان.».

اما حرف‌های پایانی حلالی خواندنی‌تر است: «فکر کنم حول و حوش یک ماه و خرده‌ای بعد از این ماجرا بود که گفتند خفاش شب را گرفتند. من عکسش را که دیدم درجا شناختم. دقیقاً همان کسی بود که من سوار ماشینش شدم. قشنگ چهره‌اش در یادم بود و هست. آن‌ها دنبال خانم‌ها بودند، ولی آن شب فکر می‌کردند می‌توانند از من دزدی کنند. چندی بعد هم او را اعدام کردند و یادم هست که چقدر ماجرا سر و صدا کرد. این خاطره را تا به حال جایی تعریف نکرده بودم.»
 
منبع: فارس
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->