«بچهها» از ساکنان مهم شهرها هستند و بخش درخورتوجهی از شادمانی، امید و طراوت شهر به حضور آنها بستگی دارد. بر این اساس چگونگی آموزش، پرورش و تربیت بچهها آینده شهر و کیفیت زندگی فردا را رقم میزند. امروزه یکی از پدیدههای مهم شهرنشینی «مدرسهها» هستند که در آن آیندهسازان شهر برای پذیرش مسئولیتهای مهم اجتماعی به کسب دانش و مهارت میپردازند.
همه جمله «مدرسه خانه دوم است» را بارها شنیدهایم. اما آیا واقعا در زمان تحصیل مدرسه را خانه دوم میدانستیم؟ دانشآموزان ما تا چه اندازه مدرسه را دوست دارند و آن را خانه دوم میپندارند؟ مدارس در این میان چه وظیفهای دارند و چگونه باید به خانه دوم دانشآموزان تبدیل شوند؟ بیگمان ایجاد محیطی مطلوب در کنار آموزش یکی از وظایف مهم مدارس است؛ محیطی که دانشآموزان آن را دوست داشته باشند و از حضور در آن لذت ببرند.
ضرورت دارد در طلیعه پاییز و شروع ماه مهر و بازگشایی مدارس پاسخ مناسبی برای این پرسشها و اینکه «آیا باید بچهها را برای مدرسه ساخت یا مدرسه را برای بچهها؟» داشته باشیم. یعنی این بچهها هستند که باید خود را با شرایط مدرسه وفق دهند یا مدرسه باید به گونهای باشد که بچهها آن را بپسندند؟ در بیشتر مدارس این شیوه وجود دارد که دانشآموز وقتی وارد محیط جدید میشود، ناچار است با شرایط آن کنار بیاید! کمتر این تفکر حاکم است که مدارس باید زمینهای فراهم سازند تا دانشآموزان خود را به آن محیط وابسته بدانند و حضور در آن را مایه پیشرفت خود قلمداد کنند.
جذب دانشآموزان به مدرسه، ارتقای کیفیت آموزش و افزایش رغبت فراگیری راهکارهایی دارد که باید برای دستیابی به آنها برنامهریزی ویژهای انجام دهیم. افزایش زیبایی و جذابیت ظاهری مدرسه، بهرهمندی از فضای فیزیکی مناسب (آموزشی، کارگاهی، ورزشی، پرورشی و...)، بهکارگیری تجهیزات مدرن آموزشی و آزمایشگاهی، برگزاری اردوهای تفریحی و آموزشی، برخورد مهربانانه و متعهدانه معلمها و کادر آموزشی، مشارکت دانشآموزان در مدیریت مدرسه و فرایندهای آموزشی، توسعه رویکرد مهارتمحوری در مدارس و... از راهکارهای مهم افزایش نشاط و رغبت دانشآموزان و ارتقای کیفیت آموزشی است. بنا به تأکید امام راحل «باید مدارس را دریابیم که دانشگاه دیر است».
اگر میخواهیم با سرعت فزاینده فناوری و تغییرات گسترده اخلاقی و اجتماعی در جامعه امروزی مطابق با پیشنیازهای الگوی اسلامی ایران پیشرفت و حرکت کنیم، باید به ارتقای آموزش و پرورش در کشور اهتمام ویژه داشته باشیم. فرزندان ما زندگیکردن را در خانه و مدرسه میآموزند و بر اساس نظریه «یادگیری اجتماعی» شهر و جامعه از نتیجه رفتار آنها متأثر میشود و بر آن تأثیر میگذارد.
پس تحقق «نظام شهروندی فعال، مسئولیتپذیر، کرامتمحور، مشارکتجو و توسعهیافته» فقط در سایه نظام آموزشوپرورش متعالی امکانپذیر خواهد بود. پس شایسته است اکنون در ابتدای سال تحصیلی این رویکرد بیش از پیش توسط رسانهها و مسئولان ذیربط از نهادهای متولی مطالبه شود.