به گزارش شهرآرانیوز، ظهر یکشنبه است و خورشید مانند همیشه از کرانه شرق سرش را به آرامی بلند میکند تا خیابانهای پایتخت اسپانیا را میهمان یک روز جدید نماید. هنوز رهگذری نیست و هیمنه شب گذشته قصد تسلیم شدن ندارد. تاریکی تمام تلاشش را میکند تا حداقل به آسانی میدان را در اختیار نور قرار ندهد، حتی اگر مطمئن باشد قرار است بازنده این نبرد نام بگیرد. سیاهی شب همچنین میداند که حتی اگر در این منازعه علیرغم تلاش فراوان تسلیم شود، باز هم در نوبت دیگری فرصت جبران شکست را خواهد داشت. به هر حال خیابانهای مادرید آماده خوشآمدگویی به خورشید صبح یکشنبه میشوند. او سر بلند میکند و بر خلاف روزهای گذشته اولین چیزی که میبیند چند رهگذر ساده، یا خودروی خدماتی شهرداری نیست. در حوالی خیابان مونچا اسپینا، گروهی با پیراهنهای آبی و اناری در حال نصب یک پرچم در مکانی هستند که با رونق شهر در ساعات آینده بیشتر مردم آن حوالی با آن مواجه شوند. بنر همرنگ پیراهن نصب کنندگان آن میباشد و روی آن به زبان کاتالونیایی نوشته شده؛ "مس کو اون کلوب". پلیس منطقه در حال گشت زنی در مونچا اسپایناست و ضمن مواجهه با این بنر از یکی از رهگذران سحرخیز در حال عبور میپرسد؛ شما میدانید معنی این نوشته چیست؟ رهگذر که به سمت سانتیاگو برنابئو در حرکت است، برای لحظهای فکور میشود، سپس لبخندی مرموز به چهره پلیس میزند، آرام و شیطنت آمیز و با همان لبخند مرموز زیپ هودی سفید خود را باز میکند و پیراهنی را نشان پلیس میدهد که آبی و اناری است و روی آن نوشته شده؛ «مس کو اون کلوب!» لبخند رهگذر طعنهآمیزتر میشود و چشم در چشم پلیس با صدا و لحنی تحکمآمیز و لهجهای متفاوت با ساکنین آن منطقه میگوید؛ «یعنی فراتر از یک باشگاه!» پلیس احساس خطر میکند و بهتزده به رهگذر عجیبی مینگرد که صبح آرامش را در هم شکسته و به سرعت به سمت ورزشگاه سانتیاگو برنابئو از او دور میشود. اندکی بعد با دستپاچگی جلوی چند جوان سفیدپوش را میگیرد و از آنها میپرسد که آیا افرادی با پیراهن آبی و اناری و آن شعار روی بنر و پیراهن رهگذر قبلی را جای دیگری هم دیدهاند؟ آنها ناگهان یک صدا میزنند زیر خنده و در حالی که تحیر پلیس شهر مادرید بیشتر و بیشتر میشود یکی از جوانان سفیدپوش به او میگوید اگر باز هم کسی را با این شعار کاتالونیایی دیدی در چشمهایش زل بزن و با صدای بلند بگو، (در این لحظه دوستانش یک صدا فریاد میزنند)؛ «هالا مادرید!»
اولین تصاویری که نور خورشید صبحگاهی پیش چشم عابران شهر مادرید روشن میکند با روزهای دیگر متفاوت است، بنرها و پرچمها رنگ و بوی متفاوتی به خیابانها بخشیدهاند، رفتار پلیس و رهگذران و مردم متفاوت جلوه میکند و همه چیز در پایتخت اسپانیا با روزهای دیگر تفاوت دارد. اوضاع به گونهای است که گویا عده زیادی در مادرید منتظر این روز بودهاند. منتظر چشم در چشم شدن هزاران سفید پوش با عده کمتری که آبی و اناری پوشیدهاند و به سمت ورزشگاه بزرگ سانتیاگو برنابئو در حرکت هستند. منتظر گرم کردن بازیکنان ۲ ابر قدرت فوتبال اسپانیا، اروپا و جهان و چشم به راه حرکات همیشه جذاب دنی کارواخال پیش چشم هواداران خودی یا شیطنت مارک آندره تراشتگن در حمایت از سر و صدای سکوهایی که تیم میهمان را تشویق میکنند. بله؛ همه با همه وجود منتظر بودهاند. منتظر لحظههای حساس پیش از شروع مسابقه، خواندن اسامی بازیکنان رئال مادرید و تشویق یک به یک آنها در ورزشگاه خانگی و شنیدن فریادهایی از ژرفنای هنجره بارساییها وقتی گوینده ورزشگاه نام ستارههایشان را میگوید و آنها میخواهند با آخرین پردههای صدا حمایتشان را در میان هیاهوی رئالیها به گوش بازیکنان تیم برسانند. منتظر لحظهای که کریم بنزما در مراسم دست دادن بازیکنان ۲ تیم، آخرین نفری را که از نزدیک ملاقات میکند و با او دست میدهد رابرت لواندوفسکی است و منتظر چشم در چشم شدن ۲ فوق ستاره تیمهای مسابقه. این انتظار بالاخره به سرانجام خواهد رسید و داور مسابقه روز سختش را راس ساعت ۱۷:۴۵ دقیقه یکشنبه با سوتش شروع میکند. اکنون دیگر خوش و بشهای پیش از مسابقه در راهروی منتهی به زمین چمن میان بازیکنان ۲ تیم به پایان رسیده، آنها با یکدیگر دست دادهاند و از این به بعد قرار نیست هیچ چیزی در مدت ۹۰ دقیقه مسابقه رنگ و بوی آشتی داشته باشد. بنرهای بیرون ورزشگاه به میان سکوها آمده و در میان هیاهوی "هالا مادرید" گفتن پایتختنشینان سانتیاگو برنایئوی بزرگ "اوله اوله بارسا" هم شنیده میشود. چند دوربین به طور خاص حرکات لواندوفسکی، بنزما، رافینیا و وینیسوس را دنبال میکنند و نبردهای تن به تن میان بازیکنان حریف از همان ثانیههای نخست بازی شروع شده است. خوش و بش و لبخندها جای خود را به درگیری و نزاع دادهاند و فریادهای سرمربیان ۲ تیم از کنار زمین حساسیت مبارزه را به اوج خودش میرساند. رئال مادرید و بارسلونا در یکی از حساسترین الکلاسیکوهای چند سال اخیر با یکدیگر رقابت میکنند و جهان بزرگ فوتبال و جامعه میلیاردی این ورزش محبوب فقط به یک جا خیره شدهاند و آن هم برنابئوست. امتیازها برابر است، تعداد برد و باختها برابر و انگیزهها هم برابر میباشند و این برابری حرارت رویارویی را چندین برابر مینماید. هیچ یک از ۲ طرف حاضر نیستند لحظهای از تلاش برای برتری عقب بکشند و تساوی برای هر ۲ طرف منازعه در حکم شکست خواهد بود. خط دفاع مجروح بارسا کار سختی را مقابل مهاجمان آماده و مدعی میزبان دارند و البته کار خط دفاع مدافع عنوان قهرمانی لیگ هم آسانتر نخواهد بود. هر فرار، هر خطا، هر دریبل، هر قطع توپ و همه اتفاقاتی که در یک مسابقه فوتبال هزاران بار تکرار میشوند و رایج هستند با واکنش اغراق شده سکوها مواجه است و اولین اشتباه از هر بازیکنی فشار را روی او چندین برابر تمام اشتباهاتش در طول فصل خواهد کرد. برنده مسابقه به تنهایی صدر جدول را در اختیار خودش خواهد گرفت و این صدرنشینی تنهایی آن هم با غلبه بر دشمن قدیمی چقدر میتواند برای هر کدام از ۲ طرف این جنگ شیرین و لذتبخش باشد. پلیس شهر مادرید در گوشهای از ورزشگاه به علت تفاوت و اتفاقات عجیب صبح کاریاش پی برده و تصاویری که صبح رویت کرده را با مقیاسی چند صد برابری در موج جمعیت حاضر درون ورزشگاه تماشا میکند. رئال مادرید و بارسلونا جنگ خود را در پیش میگیرند. جنگی که برایشان کمتر از نبردهای آخرالزمانی نیست. اصلا الکلاسیکو یک آخرالزمان همیشگی برای ۲ غول فوتبال اسپانیا میباشد. هر کدام از طرفین، دیگری را به منزله همان شبی میبیند که حتی در لحظات طلوع و قطعیت برتری و استیلای خورشید بخت خود هم با مقاومت سوی مخالف درگیر است. برای بارسلونا رئال مادرید نماینده شرارت و برای رئال، بارسا ارتش شب میباشد. آنها تمام آرمانها و ارزشهای خود را در غلبه بر دیگری میبینند و این مسابقه به گواه تمام شواهد و قرائن و حواشی و اتفاقات و تاثیرات پس از آن، پدیدهای بسیار بزرگتر از یک مسابقه قلمداد میشود. یک نبرد بزرگ میان خیر و شرهایی که برای هر کدام از طرفین ماجرا تعریف خاص خودش را دارد. نبرد بزرگ میان تمام نیروهای خیر و تمام نیروهای شر، موسوم به آرماگدون! بله؛ الکلاسیکو بدون هیچ اغراقی آرماگدونِ لالیگاست و هر مبارزه این ۲ ابر قدرت به منزله آخرین نبرد است. آنها طوری در زمین گام بر میدارند و بر پیکره حریف میتازند که گویا پس از این فرصت دیگری برای تاختن نیست و گویا در حال انجام آخرین مبارزه زندگی خود هستند. آرماگدونی که باید در آن فقط و فقط پیروز شوند.
از شایعه درز کردن خبر برنده جایزه توپ طلا، از آمار لواندوفسکی و بنزما و عناوینی که در سال ۲۰۲۲ کسب کردهاند و از تمام حواشی میان رقابت این ۲ فوق ستاره که عبور کنیم، شاید الکلاسیکو حکم نهایی برنده توپ طلا باشد. کسی که ابتکار عمل را به اردوی تیم خودی بیاورد، در واقع برای مراسم فرداشب جایزه توپ طلای سال ۲۰۲۲ با اعتماد به نفس بیشتری آماده شده است و میتواند حتی در صورت برنده نشدن جایزه بهترین بازیکن سال فوتبال جهان، خودش را سزاوار بداند و حمایت هوادارانش را هم پشت سرش داشته باشد. الکلاسیکو همان مبارزهای است که برتری در آن تمام معادلات را تحت تاثیر قرار خواهد داد و دوئل کریم بنزما و رابرت لواندوفسکی به عنوان شوالیههای بزرگ تیمهای الکلاسیکو همان اتفاقی است که یک دنیا عاشق فوتبال مدتها برای آن چشمانتظار بودهاند. هیجان و حساسیت نبرد که به خودی خود بالا و غیر قابل کنترل مینماید با رقابت و یا پیشدرآمد مراسم بالون دور باز هم بیشتر خواهد شد. البته که رقابت رونالدو و مسی بدون جایگزین به نظر میرسد؛ اما رقابت بنزما و لوا هم در نوع خودش بدون جایگزین است و شاید در شرایط کنونی هیچ چیزی کمتر از تقابل ۲ فوق ستاره پیشین تیمها نداشته باشد.
بالاخره این نبرد بزرگ هم به پایان خواهد رسید. تیم برنده مسابقه حکم خورشید صبح شهر مادرید را خواهد داشت که میداند قرار است تمام لحظات هواداران یک سوی جدال را روشن کند و شب با تمام ظلمتش قادر نخواهد بود در مقابل این روشنایی بایستد. در عین حال شب و تاریکی علیرغم پذیرفتن شکست، تا آخرین ثانیهها مقاومت خواهد کرد و پس از برچیده شدن هیمنه و لشکرش کاملا مطمئن است که رقابت تمام نشده و باز هم فرصت برتری بر هر روز و هر خورشیدی را خواهد داشت. روز و روشنایی هم میدانند که کارشان همیشه رونق ندارد و باید یک بار دیگر متحمل برتری سوی دیگر آسمان سرنوشت باشند و فقط از تمام لحظات روشنایی نهایت استفاده را خواهند کرد. برنده بازی هر تیمی که باشد، رئال یا بارسا، روز خودش را شروع خواهد کرد، در حالی که میداند شب برتری حریف نیز از پیش در تاریخ ثبت شده است. چنانکه رئالیها پس از شکست ۶ گله مقابل بارسای پپ گواردیولا باز هم موفق به برتری شدند و باز هم چنانکه بارسلونا همین فصل گذشته پس از ۵ شکست متوالی مقابل رئال با برتری ۴ گله از این دشمن قدیمی انتقام گرفت. تا فوتبال هست و لالیگا و بارسا و رئال نفس میکشند، الکلاسیکو هر سال فقط زیباتر میشود و خاطرات بدیعی را به تاریخ مستطیل سبز اضافه خواهد کرد. برای یک عاشق فوتبال، شاید امروز هیچ اتفاق ورزشی مهمتر از تقابل رئال و بارسا نیست و خبر خوب در این باره این است که تا تقابل خیر و شرهای نسبی ۲ سوی الکلاسیکو، تا رقابت مستقیم کریم بنزما و رابرت لواندوفسکی درون یک میدان فوتبال، تا رویارویی تجربه کارلو آنچلوتی و انگیزه و روحیه ژاوی، تا جدالهای تن به تن ستارههای ۲ تیم، تا تعیین تکلیف صدرنشین تنهای لالیگا و در نهایت تا شروع آرماگدونِ فوتبال اسپانیا فقط چند ساعد دیگر باقی مانده است.
منبع: فوتبال ۳۶۰