دکتر رجبعلی لبافخانیکی | شهرآرانیوز؛ واقعهای که باید آن را مهمترین و تلخترین رویداد آن روزگار دانست، بهویژه برای شیعیان و دوستداران امامرضا (ع) و مجموعه معماری حرم مطهر.
ماجرای این اتفاق از آنجا کلید خورد که، روسیه تزاری که بر اساس قرارداد ۱۹۰۷میلادی (حدود ۱۲۸۵ خورشیدی) شمال ایران را منطقه تحت نفوذ خود میدانست، شماری از واحدهای نظامی خود را به شمال ایران و خراسان اعزام کرد و این اقدام روسها موجب تحریک و قیام مردم شهرهای مختلف کشور از جمله مشهد علیه آنها شد. این موضوع سبب شد، «کنیتاژ دابیژا» کنسول روسیه در مشهد که منافع خود را در خطر میدید، خواستار اعزام سپاهیان بیشتری به مشهد شود.
همین شد که قشون روس در اوایل محرم سال۱۳۳۰هجری قمری (۱۲۹۰ خورشیدی) به بهانه حفظ اتباع خود با توپخانه و تجهیزات کامل وارد مشهد شدند و رکنالدوله، والی خراسان، نسبت به پذیرایی و اسکان آنها اقدام کرد. سپس دابیژا در حمایت از محمدعلیشاه اقدام به تحریک چند تن از عوامل خود بر ضد مشروطهخواهان کرد. در نتیجه تحریکات این افراد بهتدریج عدهای از مردم جمع شدند و مراکز فعالیت خود را از میادین شهر به داخل حرم مطهر رضوی انتقال دادند. دستهای مسجد جامع گوهرشاد و صحن کهنه را در اختیار گرفتند و دستهای دیگر به فرمان یوسف خان هراتی، صحن نو را متصرف شدند. تفنگداران هم میان مسجد جامع و اطراف بست بالاخیابان و پایینخیابان و بازار بزرگ متفرق شدند و بر ناامنی شهر افزودند.
از اوایل ماه ربیعالثانی امنیت و آسایش به کلی از مردم مشهد سلب شد و دولت روسیه که هدفش مداخله در امور شهر مشهد بود، زدوخورد میان سربازان دولتی و افراد متحصن در حرم مطهر رضوی را دستمایه اشغال شهر قرار داد و به بهانه حفظ جان اتباع خود، نیروهایش را در نقاط مختلف شهر مستقر کرد.
در روز چهارم ربیعالثانی یوسف خان هراتی، با افراد همراه خود رئیس کمیسری نوغان را به قتل رساندند و بعدازظهر همان روز نیز با حمله به کمیسریهای پایینخیابان، عیدگاه و سرشور جمع دیگری را کشتند. پس از آن واقعه جمعی به کنسولگری روسیه رفتند و امنیت شهر را خواستار شدند.
در پی این حوادث، اما رکنالدوله استعفا کرد و فرمانده قشون روس مأمور انتظامات شهر شد و با خلع سلاح قوای نظمیه، اداره کل شهر را به دست گرفت. در روز دهم ماه ربیعالثانی، دو ساعتونیم مانده به غروب روسها که پیشتر در مواضع خود مستقر شده بودند، به روایتی از «باغ خونی» بمباران حرم مطهر را آغاز کردند که تا نیم ساعت از شب رفته، ادامه یافت و طی این حمله، ۹۲ گلوله توپ «شربنلی» و ۲۰۰عدد گلوله توپ بزرگ به حرم مطهر شلیک شد. سپس با تصرف صحن کهنه و مسجد گوهرشاد وارد روضه منوره شدند و به کشتار مردم و زوار پرداختند تا اینکه با فریاد امانخواهی مردم، شلیک را متوقف کردند.
بعد از آن جنایت صحن کهنه را محل گردآوری اسیران قرار داده و دستور به جمعآوری کشتهها دادند. روز بعد اسیران را آزاد و در شهر اعلامیه منتشر کردند مبنی بر اینکه هدف قوای روس سرکوب متجاوزان و برقراری امنیت بوده است.
از سران شورشی، سید محمد طالبالحق دستگیر شد و باقی متواری شدند، اما یوسف هراتی، بعدها در قهوهخانهای دیده شد که از سوی روسها پذیرایی میشود.
حرم مطهر تا چهار روز در تصرف قوای روس بود، روز چهارم متولی را حاضر کردند و از او دستخط گرفتند که چیزی از اسباب حرم کاسته نشده و مقصود، از میان بردن مفسدان بوده است.
در آن حمله دهشتناک که از آن به عنوان «آشوب آخرالزمان» و «عاشورای ثانی» یاد شده، خسارات فراوانی به اماکن متبرکه بهویژه گنبد مطهر، گلدستهها و مسجد گوهرشاد وارد میآید. بعضی از اشیای نفیس و کتابهای کتابخانه آستان قدس نیز مفقود میشوند. برخی منابع تعداد کشتهشدگان را ۸۰۰ تن ذکر کردهاند و وزارت خارجه در نامهای تعداد کشتهشدگان را ۵۵۰ نفر گزارش کرده است.
بعد از این وقایع حسین میرزا نیرالدوله که در سال۱۳۳۰ هجری قمری (۱۲۹۰ خورشیدی) به عنوان والی خراسان تعیین شده بود، اعیان، اشراف مشهد و مسئولان آستانه را به جلسهای دعوت کرد و در آن مجلس اظهار کرد که باید خرابیهای آستانه به فوریت تعمیر شود و حضار و دیگران باید کمک کنند. نیرالدوله خود نیز ۳۰ هزارتومان اهدا و از دعوتشدگان هم ۱۰۰ تا ۱۱۰ هزارتومان جمعآوری کرد.
روایت است که نیرالدوله روز شروع به کار در آستانه حاضر شده، به پشتبام حرم رفته و نخستین خشت و گچ را به دست خود کار گذاشته است. ترمیم خرابیهای حاصل از بمباران به این صورت مرمت میشوند. (ادامه دارد...)
نکته: برای آگاهی بیشتر درباره این موضوع به «دایرهالمعارف آستان قدس رضوی» و کتاب «سالشمار وقایع مشهد» از محمدتقی مدرس رضوی مراجعه شود