الهام ظریفیان | شهرآرانیوز - «کتوُمن» به تازگی جایزه بهترین فیلم داستانی جشنواره فیلم فیفاک تونس را که قدیمیترین جشنواره فیلم در قاره آفریقا به شمار میرود، به دست آورده است.
همچنین در دورههای اخیر جشنوارههای فیلم مولیزه ایتالیا، فرفیلم کوزوو، جهان زنان آلمان، مونته کاتیتی ایتالیا (قدیمیترین جشنواره فیلم کوتاه دنیا)، اکسگراند آلمان، کانبرای استرالیا، کورتودینو ایتالیا، دالماتیای کرواسی، سازمان عفو بین الملل فرانسه و جکسون ویل آمریکا به نمایش درآمده است.
شیبانی متولد ۱۳۷۲ و دانش آموخته کاردانی تدوین فیلم و کارشناسی مترجمی هم زمان انگلیسی از دانشگاه فرهنگ و هنر یک مشهد است. او دوره فیلم سازی را در انجمن سینمای جوانان مشهد گذراند و در سال ۱۳۹۸ به عنوان تنهانماینده ایران در آکادمی فیلم آسیا در کره جنوبی شرکت کرد.
او همچنین به تازگی مهمان افتخاری فدراسیون بین المللی تدوینگران فیلم آلمان به عنوان اولین و تنها ایرانی بود که بورسیه اقامت هنری و عضویت این انجمن را دریافت کرده است. «کت ومن» یک فیلم کوتاه هفت دقیقهای با موضوع خشونت خانگی علیه زنان است که سعی دارد با زبانی جهانی توجه مخاطبان در کشورهای مختلف را جلب کند. با هادی شیبانی، فیلم ساز جوان مشهدی، گفت وگویی داشتیم که در ادامه میتوانید بخوانید.
بله، تا حدودی دغدغه ام بوده است. در فیلم کوتاه نازپری نیز که ساخته محمدرضا محمدی و مرتبط با مسائل زنان بوده ا ست، به عنوان تدوینگر حاضر بودم. فکر میکنم در مشهد فضا برای کارهای مرتبط با حقوق زنان محدود است و کارهای چندانی در این حوزه انجام نشده است. برای همه ما پیش آمده است که صدای دعوای زن و مرد همسایه را بشنویم، اما اینکه واکنشمان در این مواقع چیست، برای من همیشه جالب بوده است. برای خود من یک بار وقتی خانه خواهرم در حال شام خوردن بودم، چنین موقعیتی پیش آمد و هیچ کدام از ما واکنشی نشان ندادیم. این ایده برای من پیش آمد که چرا ما هیچ واکنشی نداشتیم؟
بعد درباره این موضوع تحقیق کردم و مصاحبههای زیادی خواندم درباره زنانی که در سراسر دنیا مورد خشونت خانگی قرار گرفته بودند. بیشترشان گفته بودند در آن لحظهای که دارند کتک میخورند، تنها آرزویشان این است که یک نفر زنگ در را بزند و به کمکشان برود.
شاید وضعیت تولید در فیلمهای مرتبط با مسائل زنان در مشهد محدودتر باشد، ولی من فکر میکنم بیشتر به نگاه خود فیلم سازان برمی گردد. ساخت فیلم زنانه با فیلمی که مرتبط با حقوق زنان باشد، متفاوت است. درباره زنان فیلمهای زیادی داشتیم، اما برایندشان کاملا ضدزن بوده است. من سعی کردم در فیلمم زن نقش منفعل نداشته باشد.
من همچنان مصمم هستم که فیلم را در شهر خودم اکران کنم، اما متأسفانه اکنون بستر آن وجود ندارد. قرار بود پیش از سفر اخیرم به آلمان در اوایل مهر فیلم در مشهد نمایش داده شود، ولی به علت ناآرامیهای اخیر و محدودشدن فضای مجازی، این اتفاق نیفتاد. از سویی، فیلم من زودتر از جشنواره فیلم کوتاه تولید شده بود و من نمیتوانستم ریسک کنم و یک سال صبر کنم تا در این جشنواره آن را نمایش بدهم. ضمن اینکه فیلم در جشنواره فیلم کوتاه پذیرفته نشد. برای خیلی فیلم سازها این اتفاق میافتد که فیلم هایشان در کشور خودشان دیده نمیشود، اما من مصمم هستم که در مشهد اکران داشته باشم.
بله، میتواند این اتفاق بیفتد، ولی به دلایلی باید به فیلم سازها حق داد. فیلم کوتاه جز جشنواره هیچ جایی برای عرضه ندارد. نه مانند فیلم بلند در سینما اکران میشود و نه پلت فرمی در کشور وجود دارد که از فیلم کوتاه حمایت کند. جشنوارهها از این نظر مهم اند، چون اگر همین جشنوارههایی که من رفتم نبودند، فیلمم اصلا دیده نمیشد. در جشنواره کشور خودم این فیلم مانند خیلی فیلمهای دیگر رد شد. جشنواره برلین، آن طور که خودشان میگویند، ۴ هزار بیننده دارد. یعنی ۴ هزار نفر این فیلم را دیدند. دست کم پانصد نفر در ایتالیا و هزار نفر در تونس این فیلم را دیدند. این در حالی است که من از آنچه در سینمای ما سیاه نمایی خوانده میشود، کاملا دوری کردم.
فیلم من جز حجاب بازیگر و زبان فیلم هیچ عنصر ایرانی دیگری ندارد که بخواهیم بگوییم این فیلم خشونت علیه زنان در ایران را نشان داده است؛ بنابراین فیلم من خیلی طبق سلیقه جشنوارههای خارجی نبوده است. خواستم فیلمم زبان بین المللی داشته باشد. این فیلم میتواند عربی یا فرانسوی هم باشد، چون به مسئلهای جهانی میپردازد.
خیلی علاقه مندم که بتوانم درباره سینمای بومی و مشهد یا خراسان کار کنم، ولی متأسفانه سازمانهایی که میتوانند تهیه کننده چنین کارهایی باشند، کم کاری کرده اند. مشهد ظرفیتهای زیادی برای کار دارد، ولی در فیلمهایی که من تاکنون از سینماگران مشهدی دیده ام، عناصر بومی خیلی بازنمایی نشده اند. تولید فیلم خیلی هزینه بر است. تولید فیلم کوتاه در همین مشهد خودمان روزی ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان هزینه دارد. نهادها معمولا یک موضوع را مشخص میکنند و دست وپای فیلم ساز را میبندند.
برای تهیه کننده خارجی جذابیتی ندارد. متأسفانه تهیه کننده داخلی هم پس از کرونا خیلی کم شده است. فیلم سازهای خیلی بزرگتر نتوانسته اند برای کارهایشان تهیه کننده پیدا کنند، من که خیلی کوچکتر از آنها هستم. سازمانها هم گاهی به دنبال گل درشت کارکردن هستند؛ درصورتی که اگر میخواهیم مشهد را نشان بدهیم، باید اجازه بدهند با فرم سینمایی نشان بدهیم.
فیلم کوتاه گاهی میتواند تجربهای برای فیلم سازانی باشد که میخواهند وارد حوزه فیلم بلند شوند، اما به طور کلی در سراسر دنیا فیلم کوتاه کاملا مستقل از فیلم بلند است. در فیلم کوتاه من داستان در هفت دقیقه روایت میشود. لازم است هنرجویان جدیتر به فیلم کوتاه نگاه کنند. از نظر مالی شاید چرخهای نداشته باشد، اما بعضی جشنوارههای سراسر دنیا هستند که مارکتهای فیلم کوتاه دارند و بعضی شرکتهای پخش، تهیه کنندهها و شبکههای تلویزیونی فیلمها را از طریق این مارکتها میخرند. از آن گذشته، فیلم کوتاه را به دلیل کوتاه بودنش میتوان در شبکههای مجازی به نمایش گذاشت. در یوتیوب فیلمهای کوتاهی هستند که بیش از یک میلیون بازدید داشته اند. این میتواند تهیه کنندهها را ترغیب کند که با شما همکاری کنند.
متأسفانه این مسئله خیلی بغرنج است. بسیاری شبکههای بین المللی باکسهای فیلم کوتاه دارند. مثلا شبکه آرته فرانسه پارسال باکسی برای فیلمهای کوتاه مرتبط با خشونت خانگی داشت که هم زمان هزینهای را نیز به فیلم ساز میداد. من فیلمم را روی پلت فرمی کرهای گذاشته ام که برای هر نمایش یک دلار از بیننده میگیرد و ۷۰ درصد آن را به فیلم ساز میدهد.
متأسفانه تلویزیون ما تا جایی که من میدانم، هیچ حمایتی از فیلم کوتاه نمیکند. چرا شبکه خراسان رضوی فیلمهایی را که با مضامین مدنظرشان سازگاری دارد، نمایش نمیدهد؟ میتواند با این کار، حتی در حد یک هدیه، حمایت کوچکی از فیلم سازان کوتاه بکند. باور کنید باعث افتخارم است که همشهریانم فیلمم را ببینند و حتی حاضرم رایگان از شبکه خراسان رضوی اکران شود.
هم زمان دارم برای طرح فیلم نامه یک فیلم کوتاه و یک فیلم نامه بلند کار میکنم. یکی دو تهیه کننده بین المللی برای آنها پیدا کرده ام. غیر از اینها تصمیم دارم در حوزه تدوین ادامه تحصیل بدهم. در حوزه مسائل فنی تدوین، کمی از فضای کار حرفهای دور هستیم. من از سال ۱۳۹۵ حدود ۲۲ مقاله برای نشریه صنعت صدا و تصویر نوشته ام. کانالی هم به نام علم تدوین راه اندازی کرده ام و ترجمهها و نوشته هایم را به اشتراک میگذارم. هدفم از ابتدای ورود به سینما این بوده است که به گسترش علم تدوین بین مخاطبان فارسی زبان کمک کنم.
منتظر بودم که یک نفر از نشریات مشهد تماس بگیرد و نه تنها با من که با فیلم سازانی که در این شهر فعالیت میکنند، به ویژه فیلم سازان کوتاه صحبت کند. من خیلی امکان مهاجرت به تهران داشتم و همچنان هم دارم. تهیه کنندگان و دوستان زیادی در تهران همچنان پیشنهاد میدهند که بروم، اما همیشه جلو این وسوسه ایستاده ام. میخواهم در شهرم بمانم و فیلم بسازم و حتی اگر تجربه بین المللی کسب کنم، دوباره به شهر خودم برگردم. این را از استادانم مانند آقای سهیلی و بزرگانی که مهاجرت نکردند و در این شهر ماندند تا سینمای این شهر را رشد بدهند، یاد گرفتم.