خادم | شهرآرانیوز؛ پرفروشها با ما حرف میزنند، با زبانی ساده. جایگاه پرفروشها بسیار متزلزل و موقتی است. مدام دست به دست میشود؛ دورهای کتابهای سیاسی، دورهای کتابهای تاریخی یا ملی گرایانه، دورهای کتابهای مذهبی، دورهای کتابهای روان شناسی زرد... جایگاه در دورهای خبر از افسردگی جامعه میدهد، در دورهای خبر از هیجان و شور. گاهی زندگی و راههای آسان زیستن، گاهی مرگ و مهابت تعریف ناپذیر آن. با نگاهی به محتوای کلی کتابهای پرفروش میشود حال عمومی جامعه را تاحدودی فهمید.
جایگاه پرفروشها در مهرماه سال ۱۴۰۱ در تصرف کتابهای عمومی حوزه علوم سیاسی بوده است؛ «قدرت بی قدرتان»، «شکستن طلسم وحشت»، «ایران بین دو انقلاب»، «افسانه فردگرایی» و کتابهایی از این خانواده براساس آماری که از برخی کتاب فروشیها به دست آمده، بیشترین سهم را در سبد کتاب خوانها داشته اند. واضح است که اوضاع فعلی کشور دلیل استقبال از این کتاب هاست. با دکتر روح ا... اسلامی، استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، درباره دلایل استقبال از این گونه آثار و سیر ذائقه سیاسی مردم در انتخاب کتابهای سیاسی در دورههای مختلف گفت وگویی داشته ایم.
این استاد دانشگاه معتقد است با تغییر جامعه و نیازهای آن، میل به مطالعه در حوزههای مختلف در شهروندان نیز تغییر مسیر میدهد. در عصر مشروطه قانون و دموکراسی و پارلمان، از ۱۳۴۲ تا دهه ۶۰، اسلام و حکومت اسلامی، پس از تشکیل حکومت جمهوری اسلامی، بحث تفکیک قوا، قانون اساسی، روشنفکری دینی و پس از آن و تا امروز فردگرایی، مسائل مربوط به زنان، آزادیهای فردی و ... موضوعهای محوری کتابها بوده اند.
تحولاتی اتفاق میافتد و مردم خواستههایی را مطرح میکنند. این خواستهها برخی اوقات از طریق انتخابات یا از احزاب به شیوههای رسمی پیگیری میشود و بعضی وقتها هم به شیوههای غیر رسمی از طریق تحصن و تظاهرات و اعتراضات مختلف پیگیری میشود که اینها جو جامعه را سیاسی میکند. پس موقع انتخابات یا تظاهرات، جو جامعه سیاسی میشود.
به ویژه وقتی که رادیو و تلویزیون و روزنامهها و نخبگان در این باره صحبت میکنند که راهکار مسائل سیاسی، وقتی صحبت از سیاست میشود، یعنی وقتی درباره حکومت، درباره کیفیت حکمرانی، نقش و نظارت مردم در حکومت و نحوه تأمین خواستههای متعارض و متفاوتی که دارند صحبت میشود، مردم کنجکاو میشوند که ببینند کشورهای دیگر چه کار میکنند، چطور خواسته هایشان را دنبال میکنند، جنبشهای اجتماعی چه هستند، جنبشهای سیاسی چه هستند، چطور میتوانند مطالبات خودشان را مطرح کنند، انقلابها چطوری به وجود میآید، چگونه میتوانند قانون اساسی را تغییر دهند، قانون اساسی چه هست اصلا و... اینها همه پرسشهایی است در باب قدرت، سازوکارهای توزیعش و سازوکارهایی که به خشونت منتهی نشود تا بتوانند از راههای مسالمت آمیزی که کشورهای دیگر دنبال کرده اند به خواسته هایشان برسند. الان هم از کتاب فروشیها بپرسید، علاوه بر کتابهای پرفروشی که در حوزه روان شناسی و ادبیات داستانی و مذهبی که همیشه پرفروش بودند، کتابهای سیاسی هم فروشش بالا رفته است و این به دلیل نیازهایی است که شهروندان احساس و به سمتش حرکت میکنند.
درست است. سؤال برایشان پیش میآید که حکومتها چطور کار میکنند، نقش مردم در حکومتها چیست، جنبشهای اجتماعی چه هستند، تاریخ ما چه بوده و در تاریخ معاصر ما سیاست داخلی و خارجی چگونه بوده و چه اشتباهاتی داشته ایم، الان کاستیها و کمبودها چه هستند، سیاستهای کشورهای دیگر در منطقه یا دنیا چگونه است و... برای یافتن پاسخها میروند به سمت کتابهایی که ماهیت سیاسی دارد، اما این هاکتابهای تخصصی نیستند و بیشتر کتابهای عمومی هستند.
کتابها با توجه به نیاز بازار تولید میشوند. اگر شما دوران مشروطه را در نظر بگیرید، مردم بیشتر روزنامه و مجله میخوانند و کتابهایی که درباره قانون، پارلمان، دموکراسی و نقش اصناف بود. البته تعداد باسوادها در دوران مشروطه، یعنی ۱۲۰، ۱۳۰ سال پیش حدود پنج درصد بود. همین طور که جلو بیاییم به دوره ملی شدن نفت میرسیم و میبینیم که کتابهایی درباره تاریخ ایران، کتابهای ملی گرایانه و همچنین کتابهایی درباره جنبشهای چپ گرایانه و مارکسیستی زیاد میشود.
کتابهایی که در آن به نفی استعمار و گرفتن حق ایرانیان پرداخته میشود. از سال ۱۳۴۲ تا حدود ۱۳۶۰ شما کتابهای اسلام گرایانه زیاد میبینید، یعنی کتابهایی که دارد درباره حکومت اسلامی، احکام اسلامی، زن در اسلام و. توضیح میدهد. این موضوع در مجلات و روزنامهها هم دیده میشد. نمونه آن دکتر شریعتی بود که کتاب هایش خیلی طرف دار داشت.
بعد از انقلاب اسلامی که حکومت مستقر شد، کتابها رفت به این سمت که حالا حکومت ایجاد شده، چه کم دارد، کجا کمبود هست. در دهه هفتاد و تا اوایل هشتاد کتابهای پرفروش درباره آزادیهای فردی، دموکراسی و تفکیک قوا بود. اینکه مردم در حکومت چه جایگاهی دارند، شهروندان چه کسانی هستند، سازوکارهای یک حکومت چیست، قانون اساسی چه معنی میدهد، بازنگریها در قانون اساسی بر چه اساسی است. شیوههای دموکراتیک و مسالمت آمیز مشارکت مردم در حکومت چست و... این موضوعها در قالب نمایشنامه و رمان هم منتشر شد.
کتابهایی که استبداد و حکومتهای بسته را نفی میکند. مثلا کارهای جورج اورول که خیلی هم پرفروش هستند. کتابهایی که از حوزه روشنفکری دینی دفاع میکردند از اینکه دین با آزادی و مدرنیته مشکلی ندارد و با حقوق بشر سازگاری دارد، مثلا کتابهای سروش و ملکیان هم در این دو دهه استقبال زیادی داشت. همچنین کتابهایی که زیست مدنی را توضیح میدهد با استقبال رو به رو شد.
مثلا کتابهایی در این باره که چطور به دیگران احترام بگذاریم، چطور روادار باشیم و مانند این، اما بعد از آن و در دهه نود فضای کتابها عوض میشود. یعنی فضای کتابها دیگر روشنفکری دینی نیست، علوم انسانیتر میشود و وجه دینی اش کم میشود. کم کم جو و ذائقه جامعه تغییر میکند و در این جو کتابهای فردگرایانه و کتابهایی درباره زنان، توانمندسازی زنان و حقوق زنان با توجه مواجه میشود.
بله، درست است. جو جامعه ایران از یک جو چپ گرایانه و مارکسیستی که تا سالهای دهه هفتاد ادامه داشت به گرایشهای لیبرالیستی در پس از آن دهه تغییر کرد.
کتابهای چپ گرایانه مثلا میگویند دولت باید بیاید عدالت را برقرار کند، کارخانهها را در اختیار داشته باشد، اقتصاد در خدمت مردم باشد و ... که این نگاه و کتابهای مرتبط با آن هم در اقتصاد و هم در علوم سیاسی تا دهه هفتاد مخاطب بیشتری داشت. بعد از این دهه کتابهایی بیشتر با استقبال مواجه شد که گرایشهایی داشت به اقتصاد بازار آزاد، خصوصی سازی، فردگرایی، آزادی فرد و نقض حکومتهای توتالیتر مانند فاشیسم و کمونیسم و انتقاد از جوامع بسته. علتش هم این است که جامعه عوض میشود.
جامعهای که ۵۰ درصدش روستایی بود، الان ۲۵ درصدش روستایی است و ۷۰-۸۰ درصد شهری شده است. جامعهای که حدود ۵۰۰ هزار دانشجو داشته الان حدود چهار میلیون دانشجو و کلی دانش آموخته دارد. وضع مردم به نسبت ۳۰ سال پیش بهتر شده است، یعنی امکانات و شرایط زندگی مردم بهتر شده و عصر اطلاعات و گوشی همراه و رسانههای جدید هم کمک کرده است که مردم با جریانهای اصلی که در دنیا وجود دارد آشنا شوند. جریان اصلی در دنیا هم بیشتر سمت و سوی لیبرالیستی دارد. اینها در جامعه ایران هم رواج پیدا کرده است.
ما دو نوع کتاب داریم؛ کتابهای تخصصی و کتابهای عمومی. مثلا در حوزه فیزیک، کتابهای تخصصی این حوزه را مردم اگر هم بخوانند متوجه نمیشوند و فقط کسانی که فیزیک خوانده اند آنها را میفهمند. کتابهای تخصصی علوم سیاسی هم فهمش برای مردم سخت است و بیشتر انتشارات دانشگاهی آن را چاپ و منتشر میکند که زبان و ادبیات مخصوص به خودشان را دارند و کسانی که علوم سیاسی خوانده اند آن را میفهمند، اما کتابهایی که نشرهای عمومی مثل ثالث، نی، چشمه، مرکز و مانند اینها چاپ میکنند، عمومی است و مردم هم میتوانند بفهمند. حالا یک سلسله مراتبی دارد و شاید اگر ناگهانی شروع کنند به خواندن برایشان مشکل باشد. منتها کسانی که کتاب خوان هستند یا مشورت میگیرند یک سیر مطالعاتی برای خواندن انتخاب میکنند.
خیلی کار سختی است، منتها به نظرم کسانی که به علوم سیاسی یا حوزه سیاست علاقه دارند اگر ابتدا از دایره المعارف ها، فرهنگ واژگان تخصصی و مبانی و مفاهیم علم سیاست شروع کنند بهتر است. کتابهایی مانند «دانشنامه سیاسی» از داریوش آشوری، «بنیادهای علم سیاست» از عبدالرحمن عالم، «اصول علم سیاست» نوشته موریس دوورژه و مانند این ها. اگر با اینها شروع کنند با این علم و حوزههای گسترده اش آشنا میشوند و بعد خودشان براساس علاقه به سمت موضوعهای خاص میروند و دقیقتر انتخاب و جدیتر مطالعه میکنند. در انتها میخواهم بگویم که راهکار خیلی از مشکلات در علوم سیاسی هست و خیلی پیچیده نیست و در همه دنیا هم انجام میشود.