یکی از مهمترین معایب حکومتداری در ایران شفاهی و غیرشفاف بودن آن است. اولینبار که توجهم به این مسئله جلب شد، دیدن و مطالعه گزارش «تاور» درباره قضیه ایران کنترا و مکفارلین در زمان رونالد ریگان بود. آن گزارش نشان داد هنگامی که دولت ایالات متحده با یک مسئله جدی مواجه میشود، کمیسیونی را مرکب از افراد بهنسبت موجه انتخاب میکند و مأموریت تهیه یک گزارش کامل اداری و قضایی را صادر میکند. این گزارش که تهیه آن چندماه طول کشید، بهصورت یک کتاب در ۲۰۰صفحه منتشر و در اختیار همه قرار داده شد و مبنای داوری افکار عمومی، رسانهها و نهادهای رسمی قرارگرفت.
بهتازگی نیز استیضاح ترامپ مطرح شده است. پس از رسیدگی به این مسئله، گزارشی حدود ۳۰۰صفحه از کل ماجرا تهیه و بهصورت کتاب در اختیار همه قرار گرفته است. ما نیز میتوانیم آن را بخوانیم، چه رسد به خود آمریکاییها.
چنین رفتاری نتایج مهمی دارد. مهمترین آن پایانبخش بودن در مناقشات است. البته بعید است که این گزارشها بتوانند همه حقیقت را کشف و در اختیار قرار دهند، ولی آنقدر هست که مناقشات عادی را خاتمه دهند یا به نحو روشنی تخفیف دهند و بهنوعی از تفاهم عمومی برسند.
اکنون ببینیم که ما در ایران چگونه رفتار میکنیم. کدام چالش مهم رخ داده است که با یک گزارش جامع آن را به سرانجام برسانیم و جامعه را از سردرگمی نجات دهیم؟ نمونهاش همین مسئله بنزین است. آیا ممکن است که یک گزارش ملی درباره صفر تا صد این ماجرا تهیه شود؟ اینکه چرا قانونِ مربوط به قیمت انرژی به اجرا درنمیآمد؟ چه کسانی در اجرا و در نظارت کوتاهی کردند؟ فرایند تصمیمگیری در مورد اخیر افزایش قیمت بنزین و دیدگاهها و نظرات افراد و سازمانها چگونه بود؟ اصولا جزئیات این تصمیم چگونه و مبتنی بر کدام گزارش کارشناسی و رسمی اتخاذ شد؟ شیوه اجرا چرا به اینگونه درآمد؟ مخالفتهای مردم و نیز نیروهای درون قدرت با ماجرا چگونه آغاز شد؟ واکنشها و سیاستهای مواجهه با آن کجا تصویب و اجرایی شد؟ فرایند اعتراضات از کجا آغاز شد و چگونه و کجاها اوج گرفت؟ ضعف و قوت نیروهای مسئول برای کنترل اعتراضات چه مواردی بود؟ خشونتها از کجا آغاز و دستورات مقابله از کجا صادر شد و بر چه منطقی استوار بود؟ تعداد مجروحان و کشتهها و علل بالا رفتن تعداد آنان چه بود؟ جزئیات ماجرا و خسارتهای وارده و نیز جزئیات بازداشتکنندگان چگونه است؟ آیا کسانی مسئولیت مستقیم، چه بهصورت قصور یا تقصیر در این بخش از ماجرا داشتهاند؟ وضعیت کنونی چگونه است؟ چه تعداد مشمول دستورات داده شده برای دلجویی قرار گرفتهاند؟ چه تعداد بازداشت هستند و چه تعداد آزاد شدهاند و ویژگیهای سیاسی و اجتماعی آنان چیست؟ دادگاه آنها کی و کجا تشکیل شده یا خواهدشد؟
اینها فقط بخشی از پرسشهایی است که میتوان حول یک رویداد البته مهم طرح کرد. بهطور قطع ابعاد این ماجرا خیلی وسیعتر از این پرسشهاست، ولی رسیدگی به این ماجرا میتواند نقطه آغازی برای جلوگیری از تکرار این اشتباهات و خسارتها باشد.