زبان و ادبیات زنده است؛ نویسندگان باید خود را به‌روز نگه دارند انجمن موسیقی تئاتر به دنبال آثار نو + فراخوان حضور «باشو، غریبه کوچک» در پنجاهمین جشنواره فیلم تورنتو «محمد رسول‌الله»؛ فیلمی با مخاطب جهانی «فاتحه‌ای در کمین یک سکته»؛ رونمایی از کتاب جدید محمد دانشور در نگارخانه آسمان مشهد تتلو عفو‌ رهبری می‌گیرد؟ | ولادت پیامبر (ص) و‌ روز سرنوشت ساز برای آقای خواننده رقابت سریال‌سازان بزرگ در نمایش خانگی «اپرای عروسکی حافظ» با صدای علیرضا قربانی روی صحنه می‌رود ویدئو | درخواست جناب‌خان از رئیس‌جمهور | بیمارستان سوختگی چه شد؟ پژوهشگران برجسته در هیئت انتخاب سمینار تئاتر آیینی قرار گرفتند وقتی سریال‌ها در تلویزیون امن‌اند، اما در تلوبیون خطرناک! بهنام تشکر در نمایش «بار هستی» به روی صحنه می‌رود گزارشی از نمایشگاه شعر و نقاشی «و خون هنوز زنده است» در هنرخانه درخت | فریاد کلمات در تلفیق شعر و نقاشی آموزش داستان نویسی | گسل‌های آدمیزادی (بخش پنجم) درباره حسن عمید مؤلف پرفروش ترین لغت نامه فارسی | فرهنگِ ۱۵۰هزاردلاری زمان پخش «مسابقه بزرگ ۱۰۰» با اجرای هادی حجازی‌فر آمیتاب باچان و شاهرخ خان در فیلم «دون» هم‌بازی شدند
سرخط خبرها

نگاهی به کتاب شعر «بریل‌های ناگزیر» اثر موسی عصمتی

  • کد خبر: ۱۳۴۰۳۱
  • ۱۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۱
نگاهی به کتاب شعر «بریل‌های ناگزیر» اثر موسی عصمتی
مجموعه «بریل‌های ناگزیر» با یاد لویی بریل شروع می‌شود و با رودکی پایان می‌پذیرد. درآمیختگی لامسه و عاطفه. دست کشیدن و بوییدن و شنیدن.

گروه فرهنگ | شهرآرانیوز؛ کبری موسوی قهفرخی، شاعر «غروب پا به ماه» با نگاهی به  کتاب شعر «بریل‌های ناگزیر» اثر موسی عصمتی مطلبی را نوشته است که به شرح زیر است: 

خودبودگی و بی‌نقاب بودن؛ زیستن در جهانی واژگانی با هدف ارائه تصویری واقعی از خود. هرچند در تعریف شعر گفته‌اند و شنیده‌ایم که احسنه اکذبه، به‌طور مشخصی در بریل‌های ناگزیر چنین نیست. دروغی در کار نیست. آنچه پیش روی ماست دنیای شاعری‌ست روشن و بی‌آلایش.

مجموعه با یاد لویی بریل شروع می‌شود و با رودکی پایان می‌پذیرد. درآمیختگی لامسه و عاطفه. دست کشیدن و بوییدن و شنیدن. و سپس تلفیق این حواس را به واژه کشیدن. زیستن در دنیای صداها، صداها و صداها:

صدا که زیره‌ی اندوه در خودش دم داشت...

و قدم زدن در دنیای بوها و عطرها:

همیشه بوی علف داشت، بوی آویشن...
و در سطری دیگر «بوی غریب پونه»

مقاربت شهودناک سرانگشت با پیرامون وسیع، در جغرافیایی به گستردگی ذهن. جایی که هیچ مرزی نمی‌شناسد. زندگی در اقلیمی فراگیر:

او آمده‌ست ساز و دهل را به پا کند
در دره‌های توس و سمرقند و پنجشیر

همه‌جا را وطن پنداشتن و برای رنج مردمان همه‌جا دل‌نگران بودن.
نفس کشیدن در هوایی متکثر و در عین حال واحد

بریل‌های ناگزیر، هرچند از سویی مقهور ناچاری و جبر است، اختیار را نادیده نمی‌انگارد. اختیار دیدن‌های دقیق و ریزبینانه از ورای دود عینکی همیشگی. و به تعویق انداختن رنج آن:

این روزها که دود شدم پشت عینکم
در خلوتی نمور، بماند برای بعد

مهلت دادن به خود برای لذت بردن از آن‌چه هست و بوده. ارزشمندیِ خود را درک کردن و بیان کردن. و ارزشمندی زیستن را. حتی اگر در پوششی از حسرت، خزیده باشد. حتی اگر غبارگرفته باشد. نگاهی رمانتیک به هستی. به بودگی. و بسامد افعال ماضی:

این دشت‌های پرعلف، این دامن کوه
یک ایل کولی‌های شاعر داشت روزی

یا

صدا به روشنی روزهای پیش از این
صدا به روشنی کوچه‌های معدن بود

یا... «یا» همیشه فرصت انتخاب نیست. یا، گاهی مباینت دو پدیده نیست. همراستایی آن‌هاست. و تلاش برای گریختن از دیوارهای موازی و برهم زدن نظم ریل‌ها. ریل‌های ناگزیر. بریل‌های ناگزیر. تلاش برای فریاد زدن در این‌جا:

این‌جا به نور و رنگ و صدا گیر می‌دهند
این‌جا به هرچه غیرخدا گیر می‌دهند

شاعر، متکلم مع‌الغیر است. با دیگران است و برای دیگران. صدایی است که باید اوج بگیرد و دربند بستگی نماند. صدا نباید مظلوم باشد. باید رونده باشد و بی‌قید. شاعر می‌داند که « یک کلت سرخ در دهنش تیر می‌کشد»؛ پس چرا سکوت کند؟!

شاعر همه‌کس است و صدای همه‌کس؛ از کارگر معدن گرفته تا عطار و راننده‌ی وانت و دکتر و کولی و مهاجر افغان، ... . او می‌داند که «جهان حکایت این روزها نخواهد ماند». و این مصراعی است که در میان تمام دریغ‌یادها و حسرت‌های پررنگ شاعر، روشنایی ویژه‌ای دارد زیرا آگاهی شاعر، امیدی است که باید منتشر شود.


گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->