جمعهای که گذشت، دقایقی کوتاه به اتفاق دانشجویان دانشگاه شهیدمنتظری و جمع زیادی از رفقای هم محلهای اش، میهمان خانواده شهید دانیال رضازاده بودیم. همه ساکت بودند و شانه هایشان تکان میخورد. تصور نمیکردند که دانیال آنها را تنها بگذارد.
عموی شهید که خودش بیش از صد ماه در جبهههای نبرد حضور داشته است، به نمایندگی از این خانواده برایمان کمی صحبت کرد. او درحالی که مشتش را گره کرده بود، با صدای کوبنده خطاب به آشوبگران گفت: «دشمنان ما بدانند ما را اگر بکشید، منسجمتر میشویم. محکمتر میشویم. اگر امروز دانیال ما را به شهادت رساندید، بدانید که صدها دانیال دیگر زنده میشوند و راهش را با قدرت ادامه میدهند.»
این چند جمله عموی شهید را دیروز درحالی که پیکر مطهر دانیال و حسین را تشییع میکردیم، لمس کردم. در این مراسم باشکوه همه آمده بودند. آمده بودند تا با شهدای امنیت شهرمان، تجدیدمیثاق کنند. بیان عاشقانههایی که مردم در کنار پیکر شهدا آفریدند، توصیف ناپذیر است. آنها سنگ تمام گذاشتند. به مردم شهیدپرور شهرمان افتخار میکنم؛ به همت والایشان، به عزم راسخشان، به اتحاد و همدلی شان.
آنها دیروز باری دیگر ثابت کردند با همه کم وکاستی ها، پای آرمانهای امام و انقلابمان ایستاده اند و راه دانیال و همه شهدا را ادامه خواهند داد.