فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

بهترین سکانسی که «محمد صادقی» در «بی همگان» بازی کرد

  • کد خبر: ۱۳۶۶۳۳
  • ۰۵ آذر ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۲
بهترین سکانسی که «محمد صادقی» در «بی همگان» بازی کرد
محمد صادقی با سریال افرا به کارگردانی بهرنگ توفیقی بین بینندگان دیده شد و در دومین تجربه همکاری اش با توفیقی در بی همگان دومین بازی متفاوتی داشت.

به گزارش شهرآرانیوز؛ محمد صادقی در خصوص دومین تجربه همکاری با بهرنگ توفیقی این بار در نقش امیرعلی و تاکتیک و شیوه هایی که برای ایفای این نقش به کار برده است به نکات جالبی اشاره کرد که در ذیل از نظر می گذرانیم.

این بازیگر جوان در سریال بی همگان می گوید؛ امیرعلی برای من  اولین چالشی که داشت تا سریع بپذیرمش، این بود با تجربه‌ای که داشتم شخصیتی بود که حداقل یک یا دو نسل از چیزهایی که تا‌کنون بازی کردم و حتی در زندگی تجربه‌اش کردم، بالاتر بود؛ من خیلی از تجربه های زندگی امیرعلی را نداشتم مثل زندان رفتنش، ازدواج کردنش، بچه داشتنش و پدر بودنش و اینها چالش‌های بزرگ من برای این نقش بود ‌چالش اصلی نقش برایم چیزهایی بود که در زندگی اصلی و واقعی خودم تجربه نکرده ‌بودم، ولی باید آن را می‌فهمیدم، حس می‌کردم و باید آن حس را درست منتقل می‌کردم.

بازیکن سریال مانکن می گوید؛ کاراکتر را می‌گذارم تا اوج بروز احساساتش برود و بعد کنترلش می‌کنم. کنترل این بلوغ و قلیان احساسات از جنس دیگری است؛ یعنی کنترلش یک کنترل کودکانه نیست و یک کنترل با تعمق و تعقل بیشتری است و این در جنس بازی تاثیرگذار است.

او در خصوص نظر مخاطبان معتقد است برخی به من گفتند که امیرعلی را دوست دارند با این‌که کاراکتری سرد است. این همان کنترلی است که درباره‌اش می‌گویم. خیلی‌ها این سرما را حس کردند اما با این‌حال کاراکتر را دوست داشتند و این نقطه ‌قوت نقش بود و آن را متفاوت می‌کرد با همه نقش‌های مشابهی که بازی داشتم و این چالشی برای کار ما بود.

وی در خصوص چالش های نقش می گوید؛ در جاهایی آقای مهام به من تذکر می‌داد و می‌گفت فلان اتفاق افتاده اما چرا واکنش‌ام نسبت به آن اتفاق کم است!؟

ولی من برایش چیدمانی داشتم و می‌دانستم که این سمپات در نهایت اتفاق می‌افتد؛ یعنی این کاراکتر با نقاط‌عطفی که برایش قرار دادم سمپات می‌شود؛ یعنی در همان جایی که در ذهن شما مانده و از پایین داد می‌زند و می‌گوید، می‌آیم می‌کشمت، کافی است؛ چون می‌تواند در ذهن مخاطب سمپات شود. اگر قرار بود سه یا چهار بار این اتفاق بیفتد، دیگر این‌گونه در ذهن مخاطب نمی‌نشست.

صادقی در خصوص بهترین سکانسی در که در سریال بی همگان تجربه کرده است می گوید؛ بهترین سکانسی که در این سریال خیلی دوست داشتم، صحنه‌ای بود که میثم و امیرعلی دوتایی پشت در بودند. واقعیت این است میثم را خیلی می‌فهمیدم و می‌دانستم چطور باید با میثم این چنینی رفتار کرد، چون خودم هفت ساله بودم که پدرم فوت کرد و حس میثم را می‌دانستم؛ یعنی شخصیتی از میثم را در خودم از کودکی حس می‌کردم که با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند، نصیحت می‌شنود، مرتبا بار روی دوشش گذاشته و برداشته می‌شود، آزار و اذیت دارد و در جاهایی کمک‌های عجیب و غریب و در جاهایی کارهای عجیب و غریب می‌کند؛ به خاطر این که در موقعیت عجیبی است و موقعیت ساده‌ای نیست. هر فرد در زندگی یک پدر و مادر بیشتر ندارد و موردی نیست بتوانیم دوباره تجربه‌اش کنیم. شاید بتوانیم کسی را به عنوان پدر یا مادر بپذیریم ولی آن پدر و مادر با هر شخصیت و عقیده یک بار هستند و این روی بچه تاثیرگذار است و بوی پدر و مادر است که از کودکی استشمام می‌شود. با توجه به این‌که این اتفاق برای خودم افتاده‌بود، می‌دانستم این مسیر را چطور طی کنم.

این بازیگر برای ارتباط با بازیگران مقابلش ایده ای جدید دارد و معتقد است :وقتی با پارتنرم سکانسی دارم، همان سلام و علیک پشت صحنه کافی است و نیاز به تمرین نیست. با میثم هم تمرین نکردیم، برای این‌که می‌دانستم باید چطور مسیر را پیش ببرم. بازیگر، بازیگر را می‌فهمد و می‌داند چرا الان این کار را می‌کند و می‌داند باید به احساس، سردی، سلام و علیک و معاشرت نکردن تن دهد. من و آقای سلطانی در اکثر کارها در نقش‌ها رو‌به‌روی هم بودیم و همیشه با هم یک جنگ فکری و روانی داشتیم. به نظرم حس‌های این شکلی نیاز به تمرین ندارد و اگر فرد بازیگر باشد متوجه می‌شود به چیز دیگری نیاز دارد.

منبع: برنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->