محمدجواد ابوعطا | شهرآرانیوز؛ چندمیلیارد تومان سرمایه در سیسالگی، چیزی نیست که خیلیها حتی خوابش را ببینند. وقتی خودرو اپتیمای میلیاردی زیر پایت باشد و در خانهای چندمیلیاردی در یکی از نقاط خوب شهر زندگی کنی، هیچگاه به روزی فکر نمیکنی که بدون داشتن این امکانات، تنها نگهبان یک مجموعه باغی بشوی؛ همسرت از خانه رفته باشد و پسر چهارسالهات با لکنت زبان و تیک عصبی، هر شب برای دیدن مادرش بیتابی کند. اینها بخشی از یک فیلمنامه نیست، بلکه سرگذشت مرد جوان مشهدی است که آرزو میکند کاش همهچیز به دوسالونیم قبل برگردد تا او زندگی مرفه بیدردسرش را به دست یک طوفان خودخواسته نمیسپرد. مرد جوان با تشویق یک نارفیق، وارد سایتهای شرطبندی شده بود و حالا تنها با کمک یک روانپزشک و البته باوجود از دست دادن تمام داشتههایش، توانسته است خودش را از این بنبست بیرون بکشد. با جواد در حاشیه طرح شکایتش در مرکز پلیس فتای خراسانرضوی به گفتگو نشستهایم که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
من در یک مجموعه مذهبی بهصورت افتخاری فعالیت میکنم. یکی از همکارانم (رضا) که مثل خودم افتخاری در این مجموعه کار میکرد، هربار که مرا میدید، چون میدانست که به فوتبال علاقهمندم و بازیهای باشگاهی کشورهای دیگر را پیگیری میکنم، هربار نظرم را درباره نتیجه بازیها میپرسید. من هم بدون کنجکاوی جوابش را میدادم. این همکارم که از من بزرگتر بود، یک روز پیشنهاد داد با هم به کافیشاپ برویم و با یکدیگر صحبت کنیم. من هم که کنجکاو شده بودم، همراهیاش کردم. رضا بعد از کمی مقدمهچینی درباره شرایط شرطبندیهای فوتبال که خودش در این زمینه فعال است، گفت که تو پیشبینیهایت خیلی دقیق است و بعد هم پیشنهاد عضویت در این سایتها را به من داد.
من بسیار به حلال و حرام مقید هستم، حتی هرساله خمس مالم را تمام وکمال میدهم. به همکارم گفتم که شرطبندی و قمار حرام است و من حاضر به این کار نیستم. اما دوستم که انگار از قبل جوابم را میدانست، مدعی شد اشتباه میکنم و پیشبینیها شامل قمار نمیشود. او در گوشی تلفنهمراهش چندین فتوا و اظهارنظر از مراجع مختلف، نشانم داد که، چون در پیشبینی از آلات قمار مثل کارت استفاده نمیشود، شرکت در این پیشبینیها اشکال شرعی ندارد.
به نظرم حرفهایش منطقی بود و این روش، حرمت شرعی نداشت. بعد هم او بلافاصله برایم در یکی از همین سایتها حساب کاربری ایجاد کرد و روش پیشبینیها را آموزش داد. با راهنمایی رضا ابتدا حسابم را ۱۰ میلیون تومان شارژ کردم و همان روز ۱۰ میلیون تومان برنده شدم. این پول بادآورده خیلی به من چسبید و باعث شد حسابم را ۲۰ میلیون دیگر شارژ کنم. وقتی حسابم به ۵۰ میلیون تومان رسید، ناگهان تمام پولم را از دست دادم. از اینجا به بعد، من دیگر همان فرد قبلی نبودم و باید باختم را جبران میکردم.
هرچه پول داشتم، حتی ۸۰۰ میلیون سرمایهای که با یک نفر دیگر در زمینه لوازمیدکی شریک بودم، بیرون کشیدم و همه را از دست دادم. پولم تمام شده بود، اما با خودم میگفتم نباید صحنه را خالی کنم و همین شد که اول خانه ۱۷۰ متریام را در خیابان یاران به قیمت یکمیلیاردو۳۰۰ میلیون فروختم. بعد هم نوبت به خودرو اپتیمایم رسید که مدل ۲۰۱۴ بود و آن زمان، یکمیلیاردو ۲۸۰ میلیون تومان فروختمش.
هرچه در سالهای گذشته با سختی و مشقت جمع کرده بودم، از دست دادم. حالا هم در یک مجموعه باغی، نگهبانی میکنم.
درکل با پول قرضی که از اطرافیان گرفتم، ۶ میلیاردو ۷۰۰ میلیون تومان حسابم را شارژ کردم و حالا هم ۲ میلیاردو ۱۱۰ میلیون تومان بدهکارم و نمیدانم با اینها چه کنم.
هفت ماه است که همسرم، ما را ترک کرده است و خانه پدرش زندگی میکند. پسر چهارسالهام دچار لکنت زبان و تیک عصبی شده است که چشمش میپرد و مدام بهانه مادرش را میگیرد. در این میان، پدرم که ۴۰ سال در کارخانه قند کار میکرد و هزارتومان، هزارتومان توانسته بود ۴۵ میلیون تومان پسانداز کند، تمام اندوختهاش را برای قرضهای من داد. برادرم با من قطع ارتباط کرده است و فامیل و آشنایانم هم دیگر جواب تلفنم را نمیدهند.
آخرینبار شش ماه قبل در همان مجموعهای که کار خدماتی میکنم، دیدمش. بعد از آن هم دیگر به آنجا نرفتهام. آن بندهخدا هم عروس و داماد دارد و فکر کنم با زنش به مشکل خورده است و از هم جدا شدهاند. یکبار که جلوی خانهاش بودم، زنش با کامیون آمده بود و داشتند وسایلش را جمع میکردند.
موقعی که به او گفتم چرا با من این کار را کردی، گفت که من سیگار دستت دادم، اما اینکه معتاد شدهای، دیگر تقصیر من نیست.
متأسفانه یکی از اتباع خارجی را تشویق کردم که وارد این سایتها بشود. او کارگر ساختمانی بود که با قرض کردن از عمه و خاله و دایی، ۱۵۳ میلیون تومان از دست داد، به این امید که درنهایت حتما برنده میشود. به خودم قول دادهام اگر روزی پول دستم آمد، حتما پولهای او را برگردانم؛ چون دینی به گردن من است.
من دیپلمه هستم و همراه خانواده مادریام توی کار لوازمیدکی خودرو بودم. داییهایم خیلی سرشناس هستند و سمت بولوار جمهوریاسلامی، شناختهشده هستند. اما الان از کل فامیل طرد شدهام.
نه، متأسفانه. شما وقتی یک ماه توی این سایتها باشید -چون الان قرص مصرف میکنم، میفهمم چه بلایی سرم آمده است- بهلحاظ روانشناسی، کاری کردهاند که مدام میخواهی ضررهایت را جبران کنی و برای این کار حتی حاضری تمام وسایل خانهات را بفروشی. من هم به همین روز افتاده بودم و چیزی نمیفهمیدم.
گردانندگان این سایتها به لحاظ روانشناسی، طوری کار میکنند که اگر همه دنیا بگویند روز است، تو میگویی شب است و همه کار میکنی تا ضررت را جبران کنی. بعد هم که در گود این کار افتادی، با خودت میگویی مثلا یوونتوس حتما با دو گل این بازی را میبرد و نمیتوانی دربرابر بازیها بی اعتنا باشی و در پیشبینی شرکت نکنی. با خودت میگویی من زیاد باخته و راهش را یاد گرفتهام و همینطوری زندگیات را به آتش میکشی.
یک ماه است که پیش روان پزشک میروم و دارو مصرف میکنم. دیگر وسوسه نمیشوم. اما اگر حالت قبل را داشتم، باتوجهبه جامجهانی فوتبال، نمیتوانستم خودم را کنترل کنم؛ چون دیگر دست خود آدم نیست و اگر شده از زیر زمین پول جور کنی، وارد پیشبینیها میشوی. ولی من حتی گوشی هوشمندم را گذاشتهام کنار و یک گوشی ساده، دستم گرفتهام و دیگر به هیچ عنوان نمیروم سمتش.
به نظر من این سایتها تشکیل شده است تا مردم بیایند و ببازند. هیچوقت هیچ سایتی نمیآید برای رضای خدا به مردم پول بدهد و من تابهحال کسی را ندیدهام که با پیشبینی فوتبال، برنده شده باشد. الان لالیگای اسپانیا را نگاه کنی، تلویزیونهای تبلیغاتی دور زمین، سایتهای شرطبندی را تبلیغ میکنند. مطمئن باشید اینها را ساختهاند تا امثال ما آدمهای طمعکار، کل زندگیمان را به باد بدهیم. دیگر به هیچ کسی حضور در این سایتها را پیشنهاد نمیکنم.