از موضوعهایی که جا دارد بیشتر درباره اش فکر و تأمل کنیم، این است که یادکردن خدا چه تأثیری بر انسان میگذارد و با دل و جان او چه میکند؟ ما با توجه کردن به خدایی که اعتقاد داریم ما را میبیند و صدای ما را میشنود و صاحب همه قدرتها و کمالات است، چه تغییری میکنیم و چه اتفاقی در درون ما میافتد؟ اما خداوند بزرگ میفرماید: انا جلیس من ذکرنی. من هم نشین کسی هستم که مرا یاد میکند و چه هم نشینی بهتر از خداوند؟!
ما هنگامی که نماز میخوانیم، هم نشین خداوند زمین و آسمان میشویم، اما هرچه نماز ما از معنا و عمق سرشار شود، تأثیر این هم نشینی بیشتر در ما و زندگی ما آشکار میشود.
هر مسلمانی در شبانه روز پنج وعده نماز میخواند که به اصطلاح به آن نمازهای یومیه واجب میگویند؛ اما تصور همه مسلمانان از نماز و حال آنها در این نماز و بعد از این عمل به هیچ وجه مثل هم نیست. از پیامبر خدا (ص) روایت شده است: دو نفر از امت من به نماز میایستند و رکوع و سجودشان یکی است، حال آنکه تفاوت بین نمازشان برابر با فاصله آسمان و زمین است.
وقتی دنبال سرّ این تفاوت میگردیم، به موضوعات مختلفی برمی خوریم که برخی از آنها از جنس معرفت و شناخت هستند؛ چیزی که ارزش عمل دو نفر و تأثیر عمل آنها را در خودشان و دیگران متفاوت میکند.
حتما این طور است که اولین چیزی که موجب میشود نماز و عمل ما و تأثیرش متفاوت باشد، میزان ایمان ما به خداوند و درجه یقین ما به عالم نادیدنی هاست که اختلاف در این موضوع به اندازه تعداد افراد است. اما بعد از مسئله مهم ایمان به خداوند و وجود و احاطه او به ما، باید دنبال اصلاح تصور ذهنی خودمان از نماز باشیم.
از اولین مسائلی که مانع رسیدن ما به آن نماز عرشی است، تصورات ذهنی اشتباه و ناقص از این عملی است که بناست انسان را به عرش برساند.
وقتی روزگار برای پیامبر سخت میشد و به پیامبر خدا (ص) فشار میآورد، بلال را صدا میزدند و به او میگفتند: ارحنا یا بلال!ای بلال، راحتی را برای ما بیاور. راحت پیامبر وقتی فرامی رسید که به مناجات و نجوا با حضرت محبوب مینشست و انگار آن لحظات اصلا در این دنیا نبود و جزو عمر دنیایی او محسوب نمیشد.
حال آنکه بهترینهای ما که اهل نماز و انجام دستورات دینی هستیم، وقتی نمازمان تمام میشود، میگوییم راحت شدم! یعنی پیامبر خدا (ص) با نماز راحت میشد و ما از نماز راحت میشویم؛ این فرق ما با اوست.
تصویر ما از نماز، همان تکلیف سنگینی است که البته اهمیت دارد، نه اینکه نماز را یک فرصت بدانیم، فرصتی برای رسیدن به محضر ارباب همه اربابان و رئیس همه رئیسان، خدایی که در عین مهربانی بی نهایت، قدرت بی نهایت دارد و این فرصت را در نماز به ما داده است تا با او سخن بگوییم و از او چیزی بخواهیم.
این همان تصوری است که باید ما از نماز داشته باشیم. آیت ا... بهجت میفرمود: اگر سلاطین عالم لذت دو رکعت نمازخواندن را درمی یافتند، دنیای خودشان را رها میکردند. مشکل آن است که ما تا پشت در خانه این محبوب ازلی میرویم، اما دق الباب نمیکنیم و در نمیزنیم. شاید در هم بزنیم، اما وارد نمیشویم. حتی ممکن است وارد خانه او هم شده باشیم، اما به جمال بی مثال او نگاه نمیکنیم تا جان ما سراسر حظ شود.
از خداوند بزرگ میخواهیم که توفیق توجه خالصانه به خودش در نماز را روزی همه ما بگرداند. ان شاءا...