دستگیری شکارچیان آهو قبل از شکار در سمنان (۱۹ مهر ۱۴۰۴) مهلت ثبت نام مقطع کارشناسی ارشد ناپیوسته دانشگاه پیام نور آغاز شد + جزئیات روند نزولی ولادت‌ها در خراسان رضوی ادامه دارد خروج موفقیت‌آمیز جنین مومیایی‌شده پس از ۳۵ سال از بدن مادر ۷۱ساله در مشهد (۱۹ مهر ۱۴۰۴) پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (شنبه، ۱۹ مهر ۱۴۰۴) | مشهدی‌ها تا اواسط هفته، نفس عمیق نکشند  اهدای اعضای بانوی مرگ مغزی در مشهد، به ۵ بیمار زندگی دوباره بخشید (۱۹ مهر ۱۴۰۴) وضعیت شیر خشک در بازدید خبرنگار شهرآرا از داروخانه های مشهد | وضعیت عادی شیرخشک‌های معمولی مشارکت ۶۱ درصدی خانم‌ها در آزمون مشاوران خانواده قوه قضائیه | نتایج آزمون در نیمه اول آذر ۱۴۰۴ اعلام می‌شود دفاع سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی از پیش دبستانی اجباری | الگوی «۳-۳-۵-۱» بهتر از «۳-۳-۶» سامانه «سو» مسیر مطالبه‌گری مردمی را شفاف، امن و قابل‌پیگیری می‌کند | ۸۶ درصد گزارش‌های مردمی در یک سال اخیر به نتیجه رسیده است توضیحات نماینده مجلس درباره کاهش سن بازنشستگی مادران شاغل توضیحاتی درباره پرداخت مطالبات تأمین اجتماعی از سوی دولت (۱۹ مهرماه ۱۴۰۴) ایجاد مزاحمت و  درخواست‌های نامشروع  با گرفتن عکس‌های خصوصی | دستگیری عمه خانم آموزش و پرورش شایعات کمبود کتب درسی را تکذیب کرد | تحویل همه سفارشات ثبت شده در سایت پیگیری آموزش و پرورش برای اجباری‌کردن پیش‌دبستانی ۲ | دریافت ابلاغیه شهریه به معنی مجوز فعالیت مرکز است تنها ۱۵ درصد دانشجویان از طریق کنکور وارد دانشگاه می‌شوند سامانه «سو» زبان مردم در بیان دغدغه‌ها و دیده‌بان رفع مشکلات شهری است ظرفیت ۲ برابری کاروان عمره دانشگاهیان در سال ۱۴۰۴ | مهلت ثبت‌نام فردا (یکشنبه، ۲۰ مهر) به پایان می‌رسد اعلام نتایج نهایی کنکور ۱۴۰۴ به تعویق افتاد | زمان جدید انتشار نتایج اقداماتی برای کاهش آمار طلاق در مجتمع قضایی شهید مطهری مشهد | میانجیگری برای حفظ خانواده معجزه هنردرمانی در مراکز توانبخشی | ۱۰۶۱ «خانه هنر» در مراکز بهزیستی کشور برگزار می‌شود آغاز تورهای گردشگری در تربت‌حیدریه با آغاز فصل برداشت زعفران سرنوشت توله خرس گمشده پارک پردیسان در هاله‌ای از ابهام قامتی: مشکلات اقتصادی خراسان رضوی با راهکارهای تسهیلگرانه برطرف می‌شود درمان آب مروارید در مشهد، هم‌سطح کشور‌های پیشرفته پرونده «شهید سلامت» دکتر رهام مهدوی‌نیا در مشهد پس از پیگیری‌های مداوم تأیید شد ۳ رکن اساسی سلامت کودکان را بشناسید ۴ دلیل شیوع سرطان در استان‌های شمالی | مراقب ماهی شور باشید پرداخت معوقات حقوق فروردین‌ماه بازنشستگان تأمین اجتماعی از دوشنبه (۲۱ مهرماه ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

فانوسی روشن در گردنه کوه‌های آذربایجان

  • کد خبر: ۱۳۷۶۵۷
  • ۱۰ آذر ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۴
فانوسی روشن در گردنه کوه‌های آذربایجان
یادی از ریزعلی خواجوی که دهقان فداکار کتاب‌های درسی مان بود و ۱۱ آذر ۹۶ بدرود حیات گفت.

کلاس سوم که بودیم، توی کتاب فارسی مدرسه، زمانی که به درس «دهقان فداکار» می‌رسیدیم، خورشید پشت کوه‌های پربرف آذربایجان پایین می‌آمد. هوا سرد می‌شد و از لای پنجره کلاس طوری سوز می‌آمد که هر شعله فانوسی را خاموش می‌کرد. داستان جلو می‌رفت و هوا تاریک‌تر می‌شد و ریزعلی خواجوی در آستانه یک اتفاق ماندگار بود.

به ما گفته بودند دست از کار کشیده بود و داشت به ده برمی گشت. اما واقعیت این بود که باجناقش را تا رسیدن به راه آهن، همراهی کرده بود و داشت برمی گشت خانه. برای دانش آموز کلاس سوم چه فرقی می‌کند قهرمان داستان از کجا برمی گشت؟ برای دانش آموزها، آن صدای غرش ترسناک کوه و ریزش سنگ ها، قسمت دلهره آور ماجرا بود.

تصور نزدیک شدن قطار و برخورد با کوه و خرده سنگ ها، آن‌ها را به ادامه روایت ترغیب می‌کرد. قرار بود در این درس درکنار آشنایی با معنای کلمات «واژگون»، «اندیشه» و «مضطرب»، با مفهوم «فداکاری» هم آشنا شوند.

جوان سی ویکی دوساله‌ای را تصور کنند که لباس از تن می‌کند و با نفت فانوس، شعله‌ای دست وپا می‌کند تا لوکوموتیوران آگاه شود و ترمز قطار را بکشد و جان ده‌ها مسافر و کودک را نجات دهد. این تصویر یک قهرمان شجاع بود. اما نقطه که به آخر داستان نشست و رفتیم به سراغ درس بعدی، دیگر کسی سراغ ادامه داستان ریزعلی خواجوی را نگرفت. صفحات کتاب درسی، جای خوبی برای روایت مصائب زندگی او نبود. بعدها، وقتی خبرنگاران یکی یکی او را بیرون از کتاب‌ها پیدا کردند، دیگر یک جوان سی ویک ساله نبود.

پیرمرد رنجور، اما باعزتی بود که نامش با کتاب‌های فارسی بر سر زبان‌ها افتاده بود، اما یک کلمه فارسی حرف نمی‌زد. ترک زبان بود و با آن کلاه شاپوی معروف، از ناگفته‌های آن شب سرد پاییزی می‌گفت. ازبرعلی حاجوی که اول بار با اشتباه روزنامه اطلاعات در نشر خبر، با نام ریزعلی خواجوی شناخته شده بود، وقتی به مرور آن شب معروف می‌پردازد، تعریف می‌کند: «وقتی قطار متوقف شد، با حمله مأموران قطار از من استقبال شد!»

لبخند می‌زند و ادامه می‌دهد: «سوءتفاهم بود. خیال می‌کردند بی دلیل می‌خواستم قطار را متوقف کنم.» او با هزار مکافات، بالاخره مجال حرف زدن پیدا می‌کند تا ثابت کند راستی راستی کوه ریزش کرده است. بعد‌ها هم که در تصویر کتاب‌های درسی، بر تن عریانش یک زیرپیراهنی می‌پوشانند، غائله حواشی را ختم و اعلام می‌کند آن شب اصلا برهنه نبوده است.

کتش را آتش زده و یک لا پیراهن به تن داشته است، اما دیگر کسی نمی‌گوید بعد از آن دویدن‌های نفس گیر و تعریق بسیار و سرمای استخوان سوز، چطور سینه پهلو می‌کند و دوهفته‌ای تمام بدنش در اثر عفونت، او را روی تخت بیمارستان می‌اندازد و بهای فداکاری اش می‌شود فروختن گوسفندهایش برای هزینه‌های درمان.

سال ۸۵ در سومین همایش اعطای تندیس فداکاری، درحالی از او تجلیل می‌شود که قامت شریفش زیر بار هزینه‌های زندگی خم شده است و این بار حریف قطار مشکلات و مصائبی که با شتاب به سمتش می‌آید، نیست.

او که سال‌ها در معرض مصاحبه‌های گوناگون قرار گرفت، بار‌ها با زبان بی زبانی از شرایط دشوارش گلایه کرد، اما آنچه هربار بی تردید به آن اقرار می‌کرد، پشیمان نشدن از کاری بود که سال ۴۱ مسیر زندگی اش را عوض کرد و تا پایان عمر هشتادوشش ساله اش به آن افتخار می‌کرد. ۱۱ آذر ۹۶، ازبرعلی حاجوی بر اثر بیماری ریوی درگذشت، درحالی که شعله فانوسش همچنان در گردنه‌های کوه‌های آذربایجان روشن است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->