نزاع و درگیری بر سر یک دختر خون به پا کرد بازداشت مرد شیطان صفت به دلیل اغفال و فراری دادن دخترجوان آیا ادارات تهران فردا سه‌شنبه (۹ مرداد ۱۴۰۳) تعطیل است؟ هشدار فروش پاستیل‌های خوکی در بازار بلع مواد مخدر جوان را تا یک قدمی مرگ کشاند قتل یک جوان بر اثر نزاع و درگیری در رشتخوار خراسان رضوی کشف ۱۲ هزار نخ سیگار قاچاق در مشهد (۸ مرداد ۱۴۰۳) طرز تهیه کوکی شکلاتی ترک‌دار در خانه + فیلم ویدئو | پل سیاهکلرود گیلان براثر سیل مسدود شد (۸ مرداد ۱۴۰۳) رگبار باران در ۱۷ استان ایران همراه با وزش باد شدید در جنوب کشور طرح ملی حقوق یاران برای خدمت رسانی تخصصی حقوقی و قضایی به جامعه تدوین شد انفجار مرگ‌بار در خانه‌ای ویلایی در بابلسر | فوت ۶ نفر از اعضای خانواده ایجاد پارلمان محیط زیست یک ضرورت برای نجات آب در دولت چهاردهم باشد بنی صدر و رجوی چگونه از ایران فرار کردند؟ دستگیری متهمان جنایت در مقابل آرامگاه فردوسی + عکس چهار میوه را شب‌ها نخورید آموزش دستور العمل‌های بهداشتی به بیش از ۵ هزار نفر از موکب‌داران در مشهد توزیع ۱۵۶ میلیون جلد کتاب درسی در سال تحصیلی جاری | دریافت وجه از والدین در مدارس دولتی در صدر شکایت ها
سرخط خبرها

روزی که برچسب‌ها را پاره کردم

  • کد خبر: ۱۳۸۱۱۰
  • ۰۳ دی ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۶
روزی که برچسب‌ها را پاره کردم
شاید خیلی هایمان بار‌ها برای دلسوزی در حق هم به کسی برچسبی زده باشیم؛ برچسب‌های ناحقی که نه فقط ممکن است ما را مدیون دیگران کند که با ایجاد ذهنیت منفی، زمینه ساز تخریب دیگران باشد.

چند سال پیش در مدرسه‌ای تدریس می‌کردم. خوشنویسی درس می‌دادم و معمولا کلاس‌های هنر برای بچه‌ها جنبه اوقات فراغت داشت. یکی از کلاس‌ها برایم جدید بود. یکی از معلم ها، قبل از اینکه سر کلاس بروم، صدایم زد و درباره یکی دونفر از بچه‌ها شروع کرد به صحبت کردن و گفت: «این یکی دو نفر، خیلی بچه‌های شلوغی هستند. بیشتر شیطنت‌های کلاس هم زیر سر همین دو نفر است و خلاصه این دوتا را تذکر بدهی، کل کلاس را ساکت کرده ای.»

پس از تشکرکلاس را شروع کردم. ناخواسته تمام مدت حواسم به همان دو نفر بود. خودم را آماده کرده بودم که اگر شیطنتی دیدم، همان اول گربه را دم حجله بکشم و کلاس را توی مشتم بگیرم. کلاس روز اول تمام شد و چند جلسه‌ای که گذشت، اتفاقا متوجه شدم چقدر این دو دانش آموز خلاق و باهوش هستند و شیطنتی که دارند، اصلا خارج از عرف کلاس نیست.

کمی متفاوت‌تر از بچه‌های دیگر بودند و این طبیعت هر دوتای آن‌ها بود؛ چون باهوش‌تر بودند. آن سال‌ها معلمی که همکارم بود، جز دلسوزی هدفی نداشت و می‌خواست کمکم کند تا کلاس را بهتر مدیریت کنم. اما ازسوی دیگر دقت نکرده بود این برچسب، ساختن ذهنیتی برای من است که ممکن است برحق نباشد؛ اتفاقی که در جامعه هم کم رخ نمی‌دهد.

شاید خیلی هایمان بار‌ها برای دلسوزی در حق هم به کسی برچسبی زده باشیم؛ مثلا فلانی کنجکاو است یا فلانی خیلی اهل رفاقت نیست یا فلانی آدم خسیسی است یا... آنچه در ذهن ما از دیگران نقش می‌بندد، صرفا یک برداشت شخصی است که ممکن است مبتنی بر واقعیت نباشد؛ برچسب‌های ناحقی که نه فقط ممکن است ما را مدیون دیگران کند که با ایجاد ذهنیت منفی، زمینه ساز تخریب دیگران باشد.

به خودمان، به دیگران، به آدم‌های دوروبرمان، فرصت شناخت بدهیم. هیچ آدمی لزوما همان تصویر ساخته شده و واگویه شده از ذهن دیگری نیست.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->