سرخط خبرها

به نام قلم

  • کد خبر: ۱۴۰۸
  • ۱۶ تير ۱۳۹۸ - ۰۶:۰۳
به نام قلم
زهرا زاهدی نویسنده و شاعر

به نام قلم‌، قسم به قلم‌، چه زیباست خداوندگار قلم. می‌نویسد و قسم می‌خورد‌.‌ او خود بهترین‌ها را نوشته است‌. ماندگارترین جوهره‌‌ وجود چیزی است که ثبت می‌شود و نوشتن، آغاز رویش است. آغاز خواستن، توانستن و بودن، زیباترین و خواندنی‌ترین قصه‌ها‌، تلخ‌ترین و شیرین‌ترین رویداد‌ها، عمیق‌ترین فریاد‌ها از زخمی‌ترین حنجره‌ها‌، حرف‌های ناگفته‌، نفس‌هایی از جا افتاده‌، حقوق پایمال شده‌، خون‌دل‌های فرو خورده شده‌، آرزوهای ناتمام‌، سرنوشت‌های نافرجام، ترنم احساس‌ها‌، مردمان جا مانده در غبار تاریخ، چشم‌های منتظر مانده، آرمان‌های از یاد رفته، بغض‌های مانده در گلو‌، حسرت‌های نامعلوم‌، جنگ‌های نابرابر‌، آرزوهای محال‌، روزگار‌های غریب،‌ چشم‌های وجدان‌، بیداری‌های زمان‌، خسته‌های بیدار‌، بیدار‌های خسته، کلام‌های نا‌منعقد، قلم‌های خستگی‌ناپذیر و ... در‌  دوره ایران باستان تیرگان(سیزدهم تیر) به نام پاس‌داشت قلم و یکی از مهم‌ترین جشن‌‌های ایران باستان بوده است.‌
پس از انقلاب نیز چهاردهم تیرماه از طرف انجمن قلم ایران به‌عنوان روز قلم نام‌گذاری شده است. قلم به‌‌واقع زبان دوم نویسنده است تا آنچه را در افکار و اندیشه خود دارد به صورت نوشتن آشکار‌ کند.
روز قلم، آرمان‌خواهی از تمام انگیزه‌های انسانی است. روز رسالت مدرن است با حرف‌های مدرن و‌ تاکتیک‌های به‌روزرسانی شده. رسالتی که به دوش هر انسان فرهیخته و اهل قلمی هست. کسانی که می‌توانند ایده‌ها و افکار خود را به رشته تحریر درآورند نویسنده‌اند؛ اما باید به سبکی نوشت که مخاطب داشته باشد. قابل فهم و درک باشد که البته هر مطلب مخاطب خاص خود را دارد. نکته مهم اینجاست که ابتدا مخاطب و موضوع نوشتن و هدف مشخص شود تا این سه نقطه مثلث نویسندگی کامل گردد.
نوشتن از؛ آه مظلومی از پی ظالمی که زیر هجمه‌های سنگین استبداد و زیاده‌خواهی کشیده می‌شود و دیده نمی‌شود، زخم‌هایی که مرهمی ندارد جز با سنگ صبوری‌‌، آرزوی ملت‌هایی که در انتظار منجی فریادشان در نطفه می‌میرد، دلاوری‌ها و شجاعت‌های مردمانی که در عبور زمان درخشیدند و دل به بیگانه نسپرده‌اند، احساس‌های فوران یافته که از ضمیر بیدار سرازیر می‌شود و در شریان‌های جامعه جاری می‌گردد‌، آرمان‌هایی که سرلوحه وجود دل قرار می‌گیرد تا راه‌های نرفته هموار گردد‌، مجرمانی که دلایل بی‌گناهی‌شان تا پای طناب‌دار می‌رود؛ اما سرشان نه‌! حسرت‌هایی که در زیر چنگال‌های فقر دست و پا می‌زنند و پیروز نگردیده‌اند‌، دردهایی که در پی درمان، دارویی شفابخش پیدا نکرده‌اند و بی‌درمان و لاعلاج ماندند، خواب‌هایی که به تعبیر نرسیدند و کابوس ماندند، لحظه‌های شکاری که دیگر رخ داد‌نشان محال است‌، جنگ‌های بی‌امانی که تحمیل می‌شود بر گرده‌های مردمان مظلوم‌، زیبایی‌های بی‌نظیر، شادی‌های وصف ناشدنی و ... چگونه می‌توان همه این‌ها را به تصویر کشید جز با چرخش قلم و نوشتن و نوشتن و نوشتن...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->