آزاده چشمه سنگی | شهرآرانیوز؛ سال ۱۳۳۶ خورشیدی بود که در کوی کلم اصفهان متولد شد و سال ۵۵ زمانی که تحصیلات خود را تمام کرد برای انجام خدمت سربازی راهی مشهد شد. در لباس خدمت بود که برای عملیا ت ظفار به کشور عمان فرستاده شد. هم سفرهایش روایت میکنند نمازش را در این سفر شکسته نمیخواند چرا که اعتقاد داشت این یک سفر برای جنگی حرام است. پس از بازگشت از عمان در حالی که انقلاب ایران به روزهای اوج خود رسیده بود، با فرمان امام (ره) در زمره اولین کسانی قرار گرفت که در صفوف مقدم انقلاب حاضر میشدند.
با خبر آشوب ضدانقلابها در غرب، به یاری سنندج و پاوه شتافت و در کارنامه درخشان خود نقش مؤثری در فرونشاندن غائله گنبد و ترکمن صحرا داشت. شهرهای دیوان دره، سقز، بانه، مریوان و سردشت نیز هرگز یاد رشادتهای او را از خاطر نخواهند برد. جنگ تحمیلی که آغاز شد نخستین خط دفاعی منطقه را در حاشیه کارون (خط شیر) برای هدایت عملیاتها در منطقه خوزستان ایجاد کرد و در طول دوران جنگ در عملیاتهایی نظیر فتح المبین، بیت المقدس، خیبر، والفجر ۸ و کربلای ۴ و ۵ حضور داشت.
با شروع عملیات کربلای ۴ کمتر از دوازده ساعت چیزی قریب به هزار نفر شهید، ۲ هزار نفر مفقود و ۸ هزار نفر از نیروهای ایرانی مجروح شدند. اگر رادارهای آمریکایی، جزئیات طرح عملیات را به عراقیها مخابره نکرده بودند، محال بود چنان عملیات گستردهای که با تاکتیکهای غافل گیرانه و تهاجمی بود، شکست بخورد. سوم دی ۶۵ قرار بود نیروهای ایرانی علاوه بر بازپس گیری مناطق اشغال شده، زمینه را برای فتح بصره آماده کنند. بنا بود همه چیز در تاریکی شب و به شکلی ناگهانی اتفاق بیفتد.
اما عراقیها نه با بهره مندی از هوش نظامی خود که با کمک رادارهای آمریکایی خود را برابر جزئیات عملیات آماده کردند. پنج حلقه دفاعی اطراف بصره را با استفاده از مین، سیم خاردار زیرآبی، الکترود و سیستم توپخانهای راداری محافظت میکرد و نیروهای هوایی و هلی کوپترهای تهاجمی با قابلیت استفاده از گازهای شیمیایی از مواضع آنها پشتیبانی میکردند.
غواصهای ایرانی پیش از شروع عملیات خود را به آب زدند. همان غواصهای که حکایت رجعت پیکرهایشان با دستهای بسته به وطن در سال ۹۴ در تاریخ وقایع تراژیک جنگ ایران ثبت شد و قلب هر ایرانی را به درد آورد. هدایت عالی گردان خط شکن حضرت یونس به عهده حسین خرازی بود که لشکر ۱۴ امام حسین (ع) را فرماندهی میکرد.
غواصها را با تمرینهای سخت و حساب شده تربیت کرده بود و شاید هرگز گمان نمیکرد جوانان غیور و رشیدش در ظلمات نیمه شب اروند رود، زیر بارش منورها پدیدار شوند و ناجوانمردانه در معرض آماج تیربار عراقیها یک به یک پرپر شوند. شهید حسین خرازی دو هفته پس از عملیات کربلای ۴ در عملیات کربلای ۵ شهید شد و تا همیشه در مقام شهیدی شجاع و مقاوم در یادها زنده ماند چنان که در فرازی از وصیت نامه اش چنین آرزو میکند: «از خدا میخواهم ادامه دهنده راه آنهایی باشم که بودنشان درس مقاومت و رفتنشان درس عشق را به ما آموخت.»