ملیحه ابراهیمییزدی| امان از آن دسته شهروندان که همیشه از عالم و آدم طلبکارند و احساس میکنند حق و حقوقشان پایمال شده است. جالب است که این دسته افراد بسیار حقبهجانب هستند، اما وقتی صحبت از حقوق متقابل پیش میآید، زیر کاسه و کوزه صورتمسئله میزنند. خدا نکند با این قبیل افراد از مسائلی صحبت کنیم که تمایل به شنیدنش نداشته باشند مثل حقوق کوچکترها؛ ابرویی بالا میاندازند و غرغرکنان با حالتی تمسخرآمیز میگویند: «از کی تا حالا بچهها دارای حق شدهاند؟»
قرار است از حقوق آدم کوچولوها در شهر بگوییم؛ همانهایی که آینده شهر و کشورمان در دستان کوچکشان است و ما راحت از کنار این اتفاق بزرگ میگذریم. متأسفانه در کشور ما کمتر حقوقی شامل حال کودکان میشود، از نادیده گرفتن حق کودکی که قصد دارد از عرض خیابان عبور کند با آنکه روی خط کشی عابر پیاده منتظر است، تا مهیا نبودن بسترها و زیرساختهای شهری برای سنین پایه اعم از مکان های آموزشی، تفریحی، فرهنگی و... بد نیست نمونهای از نادیدهگرفتهشدن این حقوق را با هم بخوانیم.
وقتی کودکی در فضای تاریک شهر گم میشود
«چرا شهر رنگیرنگی نیست؟ تا کی قرار است تابلوهایی را ببینیم که هدف و مخاطبشان بزرگترها هستند؟» این جملات را علیرضای یازدهساله میگوید، وقتی با او درباره حقوقش در شهر صحبت میکنیم.
الحق که بیراه نمیگوید. تا حالا شده شما هم کمی دقیقتر به این موضوع بیندیشید که چرا فضای بصری شهر به علایق و سلایق کودکان توجه نکرده است؟ البته دلیل نمیشود که به چند تا نقاشی دیواری اکتفا کنیم. بسیاری از کارشناسان بر این باورند استفاده از رنگهای تیره در سیمای شهری، تأثیر منفی در افکار عمومی بهویژه کودکان دارد.
شخصیتش را نادیده نگیرید
تقصیر خودتان است که برای فرزندتان کم میگذارید. چرا به بچه شخصیت نمیدهید؟ هربار که سوار وسیله نقلیه عمومی میشود بهبهانه آنکه بچه است، از پرداخت کرایه او شانه خالی میکنید. مورد داشتهایم طرف دوتا پلاستیک خرید را بهاضافه بچه دوازدهسالهاش روی پایش در تاکسی گذاشته است تا مبادا کرایه دو نفر را حساب کند!
خواهش میکنیم بیخیال مسائل اقتصادی شوید. وقتی با فرزندتان سوار اتوبوس یا قطار شهری میشوید، به او آموزش دهید که برای استفاده از وسایل حملونقل عمومی باید مبلغی را بپردازد. با این کار، شما او را با وظایف شهروندیاش برای آینده و زمانیکه حضورش در جامعه پررنگتر است، آماده میکنید.
رعایت قانون حتی برای والدین
خیلی از والدین از سنین پایین، کودکشان را به کارهایی وامیدارند که سنخیتی با سن و سال او ندارد، اما معتقدند بچه خودساخته بار میآید. برای نمونه میتوان به کودکان کار اشاره کرد؛ غافلاز آنکه در این مسئله حقوق کودکان از اساس نادیده گرفته میشود. برخی مواقع هم شاید کار پدر و مادر، لطف به کودک به نظر برسد، اما درواقع با آن کار، حقوق او ضایع شود؛ مثل بهنمایشگذاشتن تصاویر و فیلمهای خصوصی کودک در فضاهای مجازی برای گرفتن تعداد لایک بیشتر.!
برنامه ریزی کنید
چرا فصل تابستان که شروع میشود، تصور میکنید بچهتان از هفتدولت آزاد است و میتواند صبح تا غروب در کوچه فوتبال بازی و دوچرخهسواری کند و خانهپرش به گیمنت برود، اما حاضر نیستید برای سه ماه تعطیلی او برنامهای تدوین کنید؟ ما هم قبول داریم که تفریح در شهری چون مشهد علاوهبر آنکه بسیار محدود است، پرهزینه است، اما با همین امکانات موجود، میتوانید خاطرات خوبی برای تابستان امسال او رقم بزنید.مثلا می توانید او را به مراکز بازی و کلوپ های تفریحی ببرید.
شهری برای کودکان
اهمیتدادن به حقوق کودکان میتواند به شیوههای مختلف در فضای شهری بهمعرض نمایش گذاشته شود. یکی از شیوههای ترویج این قضیه لابهلای فضای شهری زمخت و بزرگانهای که غالب است، طراحی و تدارک یک فضای متناسب با سن و سال و روحیه کودکان است. برای مثال همین چندوقت پیش در نیشابور، طرحی آزمایشی با عنوان«کوچههای بازی؛ فرصتی برای بازی آزادانه کودکان و احیای روابط همسایگی» برگزار شد. این طرح عنوان پایاننامه ارشد فرناز محسنآبادی بود و بهطور ویژه سعی داشت ازطریق ترویج بازیهای خیابانی و ایجاد فرصتی برای بازی آزادانه کودکان، احیای روابط همسایگی و درکنار این نکات، توجهبه فضاهای بدون استفاده در محیط شهری، موضوع احترام به حقوق کودک و توجه به سهم او از بودن در فضای اجتماعی را نشان دهد. این طرح میتواند در شرایط مناسب اجرا شود و اتفاقاتی خوب در کوچهپسکوچههای شهرمان رقم زند.
کودکی زیر ذرهبین قوانین جهانی
برخی از حمایتگران، حق انتخاب و تصمیمگیری کودکان را به تمسخر میگیرند و با آن به مخالفت میپردازند. اما کارشناسان بر این باورند که آزادی، بهتناسب مرحله رشد کودک، درجات متفاوتی خواهد داشت. بهطورمثال یک کودک ششساله میتواند تصمیم بگیرد که از کدام مدادرنگی برای رنگکردن نقاشی خود استفاده کند یا غذایی را که بیشتر دوست دارد، برای وعدهی ناهار انتخاب کند. بنابراین کودکان به تناسب آمادگیشان، میتوانند در مواجهه با مهارتها و مسئولیتهای مختلف، حق انتخاب داشته باشند و بهعنوان افرادی مستقل تصمیمگیری کنند. در ادامه با اسکن این کد، تاریخ شکلگیری حقوق کودکان، اولین بیانیه حقوق کودک، اعلامیه جهانی حقوق بشر، سیر پیشرفت قوانین کودک، پیماننامه حقوق کودک و مصادیقی از رعایت حقوق کودکان بهویژه در کشورهای پیشرفته را مطالعه کنید.
مترجم: هدی جاودانی
از مچ گیری تا مستند سازی!
عبدالله مقدمی| مطلب امروزمان درباره حقوق کودکان است. البته احتمالا همین الان همه با خودتان میگویید: دیگر این نیموجبیها چه حقی داشتهاند که از حلقوم ما بزرگترها بیرون نکشیدهاند؟ ما که بچه بودیم حق نداشتیم جلو بزرگترها پایمان را دراز کنیم. اما حالا چه؟ بچه درازبهدراز میخوابد و میگوید: «بابا! مامان! برایم آب بیاور.» اما خب واقعیت این است که همه حقها هم که اینطوری نیستند؛ مثلا شما به همین عکس بالا نگاه کنید. آخر آن بزرگتر بیرحم چطور دلش آمده است عکس این کوچولو را حین ارتکاب جرم بگیرد؟ یکی نیست بگوید: مچ بچه را گرفتی، عکسش را چرا میگیری؟ عکسش را گرفتی، چرا همهجا پخش میکنی؟ نمیگویی این بچه فردا چطور میتواند جلو همسنوسالانش قپی بیاید و بگوید: «آره! ما که بچه بودیم، یخچال رو خالی میکردیم و هیشکی متوجه نمیشد جون تو!» اینطوری که تا آن طفلک زبان باز کند، همه رفیقانش برمیگردند و میگویند: «آره جون کلیه بستگان سببی و نسبیات!»
تازه فقط همینها نیست که؛ مثلا وقتی ماشینت را صاف وسط زمین گلکوچیک بچهها پارک میکنی، توقع نداری که آنها چهارگوشه زمین را ببوسند و بروند؟ معلوم است که چهارگوشه ماشینت میشود بوسهگاه توپ و لگد و فحش و چهبسا چیزهای بدتر. باز هم فقط اینها نیست. شما دوست عزیزی که لپ بچه کوچک را که میبینی عینهو جاروبرقی میکشیاش تو و اگر فرصت دست داد و چشم مامان بچه را دور دیدی، چند تا گاز هم از آن بیچاره میگیری؛ بله با خود شما هستم! آیا دوست داری سیمخاردار بوست کند؟ یا جوجهتیغی بغلت کند؟ یا روی صورتت سنباده زبر نمره صد بکشند؟
حکومت بچهها در خانوادههای امروزی
تربیت درست و اصولی فرزند دغدغه همه والدین است. آنچه این روزها بیشتر از همه به چشم میآید، حاکمیت فرزندان در خانوادههاست. براساس آمارها در 70درصد خانوادههای ایرانی، فرزندسالاری حاکم و این موضوع رو به گسترش است. بسیاری از والدین تصور میکنند این نوع تربیت، احترام به حقوق کودکانشان است، درحالیکه برعکس تصور آنها فرزندسالاری، احترام به حقوق کودک نیست و حتی میتوان گفت ضایعکردن حقوق کودک است. این نوع تربیت که با نام «سندروم نازپروری» شناخته میشود، در دهههای اخیر بسیار گسترده شده است؛ دلیل آن، این است که والدین در کودکی خود محدودیت و ممنوعیت دیدهاند و حال نمیخواهند فرزندانشان چنین کمبودهایی را احساس کنند. فرزندسالاری آسیبهای بسیاری، چه به کودک و چه به والدین، وارد میکند. میتوان گفت اولین آسیبی که فرزندسالاری ایجاد میکند، متوجه والدین است؛ زیرا هرقدر سطح انتظارات کودک از والدین بیشتر باشد، سبب فشار بیشتر به والدین میشود و این فشارها نهتنها از لحاظ روانی، بلکه از نظر جسمی نیز آثار نامطلوبی بر جای میگذارد و این شرایط بهتدریج سبب ایجاد فاصله بین کودک و والدین میشود. از سوی دیگر، فرزندسالاری آسیبهایی جدی برای کودک بهدنبال دارد؛ شکلگیری اعتمادبهنفس کاذب در کودک، یکی از این آسیبهاست. وقتی والدین همه خواستهها و نیازهای کودک را برآورده میکنند، او به حس رضایت خواهد رسید، اما اگر همین کودک در جامعه و شرایطی قرار بگیرد که خواستهها و نیازهایش برآورده نشود، دو حالت سراغ او میآید؛ حالت اول خشم و حالت دوم ناتوانی و احساس ضعف درباره تواناییهای خود.
یک پیشنهاد: والدین باید بهصورت منطقی و بجا نیازهای کودک را برآورده کنند. نکته دیگری که والدین باید به آن توجه کنند، ایجاد رابطه صمیمانه اما درعینحال مقتدرانه با فرزند است. اگر والدین بتوانند جذابیت و اقتدار خود را حفظ کنند و رابطهای صمیمانه با فرزندان داشته باشند، میتوانند نقش مهمی در افزایش اعتمادبهنفس کودکان هنگام رویارویی با شرایط و موقعیتهای مختلف پیرامون ایفا کنند. والدین باید با فرزندان صداقت داشته باشند؛ یعنی اگر در شرایطی نتوانند خواسته فرزندشان را برآورده کنند، بهتر است روراست باشند و خود را دچار تنش و فشار نکنند. باید دانست که خانوادهای ایدهآل است که نه فضای فرزندسالاری در آن حاکم باشد و نه پدرسالاری یا مادرسالاری؛ بلکه در یک خانواده سالم تمام اعضای خانواده با یکدیگر تعامل دارند و اگر انتقاد و اعتراضی به یکدیگر داشته باشند، آن را بیان میکنند. در سایه صمیمیت و اقتدار والدین با بچههاست که اعتمادبهنفس در آنها تقویت میشود و خانواده میل به فرزندسالاری، پدرسالاری یا مادرسالاری نخواهد داشت.
دکتر سیدمحمدرضا ناظمی
مشاور کودک و نوجوان