حمیده صفایی | شهرآرانیوز؛ ۳۸ سال از شکل گیری سپاه حفاظت هواپیمایی میگذرد؛ ۳۸ سالی که در طول آن ۱۷۴ مورد هواپیماربایی نافرجام رخ داد و سبب شد «گارد آهنین» -لقبی که دنیا به حفاظت هواپیمایی ما داده است- همچنان استوار باقی بماند. از همان ۵ دی ماه ۱۳۶۳ که فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل سپاه حفاظت هواپیمایی صادر و به سپاه محول شد، این افتخار در کارنامه کاری اش ثبت شد. پنجم دی ماه بهانهای شد که به سرهنگ حسین باقرزاده، فرمانده یگان حفاظت هواپیمایی استان خراسان رضوی، سری بزنیم و با فرمانده گردان خواهران در یگان حفاظت هواپیمایی استان خراسان رضوی -که قرار شد نامش در این گزارش ذکر نشود- به گفتگو بنشینیم تا از فراز و نشیبهای کارشان برایمان بگویند.
وقتی میگوییم امنیت پرواز، بعضیها فقط به هیجانات این حرفه و لذت پروازش فکر میکنند، غافل از این موضوع که این کار سختیهای زیاد خودش را دارد و مأموران باید در هوشیاری تمام به دور از چشم اطرافیان مراقب هر چیزی باشند. شاید بد نباشد بدانید در یک ساعت پرواز سیستم گوارش، بینایی، استخوان، معده و دیگر اعضای بدن تحت فشار بسیار قرار میگیرد. در هیچ شغلی قد کوتاه نمیشود، ولی در پرواز هر ۱۰ سال دو سانتی متر قد کوتاه میشود که به خاطر فشردگی استخوان هاست؛ همچنین فشارهای پرواز سبب میشود در گذر زمان مویرگهای بدن آسیب ببیند.
با وجود این سختیها وقتی از سرهنگ باقرزاده میپرسیم که کارشان جزو مشاغل سخت است یا نه، لبخندی بر لبانش مینشیند و میگوید: ما نظامی هستیم و سختی کار برای ما معنا ندارد. یک مأمور امنیت پرواز مانند خلبان و میهمان دار در هواپیماست و شرایط دشوار کاری را تحمل میکند و حتی استرسش بیشتر از آن هاست؛ چون جدا از استرس پرواز و هواپیما باید حواسش به امنیت مسافران هم باشد؛ به طورمثال در پروازهای دور که گاهی ۱۰ تا ۱۴ ساعت طول میکشد کروی پرواز (میهمان داران و سایر نیروهای داخل پرواز) میتوانند نوبتی در مکانهای مشخص شده بخوابند و استراحت کنند، اما مأموران امنیت باید با هوشیاری کامل حواسشان به امنیت پرواز باشد.
او توضیح میدهد: یکی از دغدغههای اصلی ما امنیت بر روی زمین است. از ۵ دی ماه ۱۳۶۳ تاکنون ۱۷۴ مورد هواپیماربایی داشته ایم که از این تعداد ۱۰۱ مورد در زمین و ۷۳ مورد در هوا توسط همکاران ما خنثی شده است. او در ادامه یک مورد از آنها را که همان پرواز بندرعباس بود توضیح میدهد و میگوید: هواپیما ربایان هجده نفر بودند و پس از درگیری در آسمان که بنا بود به خواسته آنان هواپیما به خارج از کشور برده شود، پرواز به سلامت در شهر بندرعباس به زمین نشست و تعدادی از همکاران مجروح و جانباز شدند. او ادامه میدهد: عدهای از همکاران ما هستند که در کنار دستگاه اشعه ایکس نشسته اند. آنها مانند یک رادیولوژیست حق اشعه ایکس دریافت نمیکنند و زودتر از موعد هم بازنشسته نمیشوند و همه افراد شاغل در این حوزه مانند دیگر نظامیان پس از سی سال بازنشسته میشوند.
سرهنگ باقرزاده ادامه میدهد: توجه به ارزشهای اخلاقی، استفاده از نیروهای جوان، مؤمن و تحصیل کرده، احترام به قوانین و اجرای دقیق آن ها، مسافرمحوری و تکریم مسافران -به ویژه زائران امام مهربانی ها-، استفاده از تجربیات و کسب آموزشهای لازم و همفکری و هماهنگی با دیگر ارگانها و شرکتهای موجود در صنعت حمل ونقل موجب درخشش و اقتدار جهانی سپاه حفاظت هواپیمایی شده است. او در ادامه از خضوع و خشوع برادران و خواهران گیت بازرسی نیز میگوید: برخی از مسافران داخل گیت نگران هستند پروازشان دیر شود یا اینکه هزینه پروازشان زیاد شده است و شاکی هستند.
آن وقت با استرس به مأمور ما میگویند: «دنبال چه میگردی؟» مأمور ما در کنار کارش میداند که باید صبور باشد. گاهی هم همین مسافران از سفر جا میمانند و مراجعه به مأموران ما را آخرین مأمن میدانند و میگویند من جا مانده ام، اینجا غریبم، پول ندارم و چه کار کنم؟ که در نهایت بچههای ما سعی میکنند به آنها کمک کنند و گاهی با همدلی یکدیگر برای مسافر بلیت نیز تهیه و او را راهی میکنند. وقتی درباره حفاظت هواپیمایی و امنیت پرواز سخن میگوییم شغل مردانه و سختی به نظر میرسد، اما حضور فرمانده گردان خواهران در جمع ما سبب شد متوجه این موضوع بشویم که خانمها حضور پررنگی در این حرفه دارند.
فرمانده خواهران درباره فعالیت خواهران در این حوزه میگوید: شیفتهای کاری ما شناور و به صورت دوازده یا ۲۴ ساعت کاری است. خانمها علاوه بر شغلشان همسر و مادر هم هستند. آنها نسبت به مردان مسئولیت بیشتری در خانه دارند، اما همه میدانند باید به درستی همه نقش هایشان را ایفا کنند. ما گاهی شب کار هستیم و گاهی روزکار. در هر شرایطی باید حواسمان به کار باشد و با برنامه ریزی درست به همه وظایفی که بر عهده داریم رسیدگی کنیم.
خانمهای شاغل در این بخش هم مانند بسیاری از مادران شاغل، در موقعیتهای سختی قرار میگیرند، اما میکوشند شرایط را مدیریت کنند و با برنامه ریزی مشکلات را به حداقل برسانند. سرهنگ باقرزاده در این باره میگوید: ما نظامی هستیم و کارمان میطلبد که همسرانمان این طور فکر کنند که زمان جنگ است و آنها هم دوشادوش ما مسئولیت زندگی را بپذیرند. زمانهایی بوده است که مدت زیادی به دوراز خانه بوده ام و همسرم خودش کارها را انجام داده است. او تأکید میکند: سختی کار ما بر دوش خانواده هایمان است.
باقرزاده درباره رفتار مردم با مأموران امنیت پرواز بر روی زمین یا حتی روی آسمان این طور میگوید: هیچ کس از مانع استقبال نمیکند. وقتی میخواهید وارد جایی شوید که شما را بازرسی کنند، همین که شما را میگردند برایتان ناخوشایند است؛ حتی هنگامی که مأموران دقت بیشتری داشته باشند، گلایه میکنید که «چه خبر است، مگر قرار است چه اتفاقی بیفتد.» حال این بازرسی با دقت بیشتر، زمانی معنای چندبرابر پیدا میکند که شما از امنیت پایدار و آرامش خاطر بسیار برخوردار شده اید و به عنوان مسافر پرواز موضوع استرسهای امنیتی برایتان حل شده است. اگر مردم دلیل این مانع را بدانند، قطعا در هنگام بازرسی شدن صبورتر برخورد میکنند.