رسانه را رکن چهارم دموکراسی دانسته و میدانند. رکنی که وظیفه آن حمایت از اصل و پایه دموکراسی یا همان مردمسالاری یا به عبارت صریحتر خود مردم است. بر همین اساس فعالان این عرصه موظفاند که راه و بیراه را برای تعالی زندگی مردم به آنان معرفی کنند و هرگاه دیدند مسئولی به بیراهه میرود، آن را گوشزد کنند تا مبادا که جامعه از مسیر صلاح خارج شود و به سویی رود که پایان آن ناکجاآباد است.
اما اگر بخشی از خانواده بزرگ تشکیلدهنده این رکن به بیراهه رفت، نخستین وظیفه سایر اعضا اعلام این بیراهه به مردم و پوزش از قرار دادن آنان در این راه است، هرچند که این بیراهه رفتن به اجبارِ نبود منابع خبری مستقل و پنهان کردن واقعیت از اهل رسانه توسط سایر ارکان دموکراسی باشد. بر همین اساس به عنوان عضو کوچکی از این خانواده بزرگ به دلیل منحرف کردن ذهن یکایک شما عزیزان مخاطب و سایر هموطنانم از واقعیتهای مرتبط با فاجعه سقوط هواپیمای بوئینگ صمیمانه پوزش میطلبم. پوزش میطلبم از اینکه بخشی از خانواده بزرگ اهل رسانه به جای روشنگری درباره نکات مغفول مانده فاجعه سقوط هواپیما به اطلاعات منابع خبری رسمی بسنده کرده و تلاش کردند تا با توجیهات گوناگون پا بر روی واقعیات گذاشته و افکار عمومی را از آنچه رخ داده به سویی دیگر منحرف کنند. پوزش میطلبم از آنکه برخی از اهالی رکن چهارم دموکراسی به جای همدلی با مصیبتدیدگان این فاجعه بهگونهای عمل کردند که بر زخم جانکاه آنان و البته بهتر است بگویم زخم جانکاه مردم نمک پاشیده شود. پوزش میطلبم از اینکه بسیاری از همکاران من در رسانههای کوچک و بزرگ دیداری و شنیداری و مکتوب در بازتاب این فاجعه نمره منفی گرفتند و بدینگونه جایگاه چهارمین رکن رکین دموکراسی دچار خدشه شد. پوزش میطلبم از اینکه کارنامه اهل رسانه در ماجرای مواجهه با فاجعه سقوط بوئینگ هواپیمایی اوکراین پر از نمرات منفی است. پوزش میطلبم از اینکه عملکرد ما رکن چهارمیها در جریان این فاجعه، چه آنان که اظهارنظر درست کردند و چه آنان که اظهارنظر غلط، به گونهای بود که ذهنیت بسیاری از مردم درباره رسانههای داخلی تغییر کرد و لقب شرمانگیز «دروغگو» در کنار نام ما قرار گرفت؛ و سرانجام پوزش میطلبم از یکایک ملت فهیم ایران که ما مدعیان فرهیختگی و اهل رسانه تلاش کردیم آنان را و احساس آنان را به سخره بگیریم و در راستای منافع خود تغییر دهیم. ما را ببخشید.