ازجمله مواردی که به ما شیعیان در عصر غیبت دستور داده شده و از وظایف ما شمرده شده، ارتباطداشتن با امامزمان (عج) و یادکردن ایشان و دعاکردن برای ایشان است. این اعمال موجب تقویت اعتقاد ما به ایشان و بازشدن گره از کارهای ما میشود و از عبادات بزرگ ما محسوب خواهد شد.
یکی از کتب مرجع درباره معرفت امامزمان (عج)، کتاب شریف «مکیالالمکارم» است که با عنایت مستقیم و ذیل توجهات خود حضرتحجت (عج) بهدست آیتا... اصفهانی نوشته شده است.
یکی از سرفصلهایی که در این کتاب مرحوم آیتا... اصفهانی به آن پرداخته است، فواید دعاکردن برای امامزمان (عج) است که گاهی ما دنبال عاشقانهخواندن آن و یادکردن ایشان نیستیم، بلکه دنبال این هستیم که بدانیم دعاکردن برای امامزمان (عج) چه سودی میتواند برای ما داشته باشد. مؤلف در این کتاب گرانسنگ ماجرایی را در این جهت نقل میکند که گروهی از مردم اصفهان در زمانی که در آن شهر از ولایت و امامت خبری نبود، نزد شخصی بهنام عبدالرحمن که عاشق امامت و ولایت بود، رفتند و از او پرسیدند: جریان شیعهشدن شما چیست؟
او در جواب آنها گفت: من با گروهی از مردم این شهر به کنار خانه متوکل رفته بودم. هدف ما تظلم و درخواست کمک از خلیفه عباسی بود. جمع زیادی در آنجا ایستاده بودند. ناگاه فرمان متوکل صادر شد که علیبنمحمد را دستگیر کنید. من از بعضی حاضران پرسیدم: علیبنمحمد کیست؟ جواب دادند: او امام شیعههاست و بهاحتمال زیاد متوکل او را به قتل میرساند. من با خودم گفتم: از اینجا نمیروم تا چهره او را ببینم و از نتیجه کار او آگاه شوم. ناگهان دیدم او را سوار بر اسب آوردند و مردم برای دیدن او صف کشیدند. عبدالرحمان میگوید: من از دیدن آن حضرت دگرگونی در خودم احساس کردم و قلبم پر از عشق و محبت شد. بنابراین، مرتب دعا میکردم که از ناحیه متوکل به او آسیبی نرسد.
مأموران همچنان آن حضرت را در میان صفوف جمعیت میآوردند، ولی او با متانت و وقار بر مرکبش قرار گرفته بود و به جایی نگاه نمیکرد و به کسی توجه نمیکرد تا اینکه مقابل من رسید، صورتش را به سوی من گردانید و فرمود: خداوند دعایت را مستجاب کرده است و به تو عمر طولانی و مال زیاد و فرزندان متعدد مرحمت میفرماید. من از شنیدن این سخنان به خودم لرزیدم و همراهان و حاضران از من سؤال میکردند: شما کیستی و چه کار داری و او به تو چه گفت؟ جواب دادم: خیر است؛ و راز گفتهشده را به آنها نگفتم. تا زمانی که به اصفهان برگشتم و خداوند گشایشی در روزی من ایجاد کرد و علاوه بر مال زیاد، عمرم نیز از هفتاد گذشت و دارای دو فرزند شدم. بنابراین، به امامت او معتقد و از شیعیان او شدم.
باید توجه کنیم که عبدالرحمن در آن زمان که برای امام دعا کرد، یعنی لحظهای در دلش گذشت که برای امام دعا کند، حتی از شیعیان حضرت نبود و از اهلسنت بود، اما امام این دعای خالصانه او را پاسخ گفتند و سه دعای مقبول برای او کردند. حالا سؤال این است که آیا اگر ما برای امامزمان (عج) با اخلاص و ایمان دعا کنیم، ایشان برای ما دعا نمیکنند؟ از خداوند بزرگ میخواهیم که به برکت دعاها و یادکردنهای ما از امامزمان (عج)، دعای مقبول حضرتش را شامل حال ما و خانواده ما قرار بدهد.
انشاءا...