از منظر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و حرفهای و از نظر اثرگذاری بر مردم میتوان قضاوت کرد که حال رسانههای ما خوب نیست.
نظر مسئولان نیز همین است. اگر بخواهیم به یکی دو نمونه اشاره کنیم، رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم به روشنی اشاره میکنند که کشور در محاصره تبلیغاتی است و از جوانان دعوت میکنند که در شکستن این محاصره پیشگام باشند.
بعدها در مناسبتهای مختلف ایشان با صراحت بیشتری به ضرورت جهاد تبیین اشاره کردند؛ از جمله در دیدار مجازی که در اربعین سال گذشته با دانشحویان داشتند. بعدها ایشان ضرورت مقابله با جریان تحریف را مطرح کردند و گفتند که اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم نیز شکست خواهد خورد.
در مراسم تحلیف آقای رئیس جمهور هم فرمودند که تحرکات تبلیغاتی دشمن بیش از تحرکات امنیتی و اقتصادی آن است و ضرورت بازسازی انقلابی فرهنگ و رسانه را مطرح کردند و همین تأکید را در اولین دیدار با اعضای هیئت دولت جدید تکرار کردند؛ بنابراین میتوان جمع بندی کرد به دلایل مختلف رسانههای داخلی نتوانستند در قبال تعرض لشکر رسانهای غرب بازدارنده باشند.
با تأسف میتوان گفت افکار عمومی بی پناه هستند و دشمن تا حدود زیادی موفق شده است ناامیدی را در کشور جا بیندازد و کشور را به بیماری وارونگی افکار عمومی مبتلا کند. البته بخش زیادی از بیماری وارونگی افکار عمومی تقصیر رسانههای غربی و بخش دیگرش متوجه رسانههای داخلی ماست که نتوانستند آن طور که باید نیازهای تحلیلی و خبری مردم را تأمین کنند و اخبار دوجانبه منتشر کنند. ضرورت بازسازی در عرصه رسانههای داخلی برای بازدارندگی رسانهای و جلوگیری از تعرض و تهاجم خبری و رسانهای غرب و مقابله با جریان جنگ شناختی کاملا محرز است.
بازسازی یک راهبرد است. وقتی ما یک راهبرد را مطرح میکنیم، باید هدف معلوم باشد.
در اینجا هدف ما خروج از محاصره تبلیغاتی غرب، ایجاد بازدارندگی رسانه ای، واقع نمایی، امید دادن و جلب مشارکت مردم است. یعنی ما نمیتوانیم به این اهداف برسیم، مگر با بازسازی و بازآرایی رسانه ها؛ اگر اتفاق بیفتد. وقتی از بازسازی و بازآرایی رسانهای صحبت میکنیم، این موضوع قوانین، ساختار، فرایندها، آموزش، توانمند سازی نیروهای رسانهای و اقتصاد رسانه را در بر میگیرد و همه اینها با هم باید اتفاق بیفتد.
بسیاری از قوانین حوزه رسانه قدیمی است. مثلا قوانین صدا و سیما یا قوانین مطبوعات به سالهای خیلی قبل برمی گردد؛ در حالی که آرایش رسانهای تغییر پیدا کرده و ما با پدیده ارتباط جمعی شخصی مواجه هستیم. یعنی هر فردی میتواند در عین حالی که مصرف کننده رسانههای مختلف است، خودش تولید کننده و توزیع کننده باشد.