به گزارش شهرآرانیوز، این زن جوان که راز ۱۲ میلیارد تومان طلا و اشیای گران قیمت را برای کارآگاهان پلیس آگاهی فاش کرد، درباره سرگذشت خود نیز گفت: سالها قبل با مردی ازدواج کردم که ۳ سال از من بزرگتر بود، اما شغل مناسبی نداشت و در روستا کارگری میکرد. او مدتی بعد به سوی اعتیاد کشیده شد و همین موضوع زمینه بدبختیهای مرا فراهم کرد به طوری که تصمیم گرفتم برای تامین مخارج زندگی در خانههای مردم کار کنم، ولی کسی به من اعتماد نمیکرد تا این که بالاخره از طریق یکی از آشنایان و با واسطه به مردی معرفی شدم که در منطقه مرفه نشین مشهد (بولوار سجاد) سکونت داشت و برای انجام امور خدماتی و نظافتی منزلش به دنبال زنی بود که بتواند به او اعتماد کند.
خلاصه این گونه بود که من به منزل آن مرد مسن رفتم و مشغول کار شدم. آقای مهندس سعی میکرد علاوه بر حقوق ماهانه، مبالغ دیگری نیز با عناوین مختلف یا به بهانه عیدی به من بپردازد. او حتی کالاهایی را نیز برایم میخرید و آرام آرام به من اعتماد کرد. من هم همه تلاشم را به کار گرفته بودم تا این اعتماد و اطمینان بیشتر شود.
با چرب زبانیهای فریبنده طوری رفتار میکردم که انگار خیلی برای نظافت منزل دلسوزی میکنم تا همه چیز تمیز و مرتب جلوه کند. بالاخره ۶ ماه بعد آن قدر آقای مهندس به من اعتماد کرد که مرا برای انجام امور نظافتی منزل برادرش نیز معرفی کرد، اما وقتی از ثروت و دارایی و زندگی مرفه آنها برای شوهرم تعریف کردم، او دچار وسوسههای شیطانی شد و مرا ترغیب کرد تا نقشه سرقت از منزل آنها را بکشم چرا که هر دو برادر اعتماد زیادی به من داشتند و هیچ گاه تصور نمیکردند که احتمال دارد سرقتها کار من باشد.
در این میان سرویسها و سکههای طلا بیشتر از هر چیزی توجه مرا به خود جلب کرده بود، به همین دلیل یک روز کلیدهای منزل مهندس را به کلیدسازی بردم و از روی آنها برای خودم کپی کردم. سپس اوایل مرداد در یک فرصت مناسب وارد منزل مهندس شدم و تعداد زیادی سکه را به همراه سرویس طلا و لوازم گران قیمت دیگر به سرقت بردم.
مهندس وقتی متوجه موضوع شد که من در منزل برادرش کار میکردم و، چون خودش مرا معرفی کرده بود، کسی به من مشکوک نشد تا این که چند ماه بعد باز وسوسه شدم تا از منزل برادر مهندس هم با همان شیوه سرقت کنم. این بار نیز کپی کلیدهای منزل را تهیه کردم و سپس صندوقچه زیورآلات را به همراه برخی از لوازم با ارزش به سرقت بردم و آنها را درون آغل گوسفندان در روستا و زیر فضولات حیوانی پنهان کردم تا سر فرصت به فروش برسانیم.
البته برای آن که کسی به من مشکوک نشود شوهرم و دو تن دیگر از بستگانم با من همکاری میکردند! اما نمیدانم با وجود این نقشه زیرکانه، کارآگاهان پلیس آگاهی چگونه متوجه ماجرا شدند و مرا دستگیر کردند و....
با اعترافات این زن جوان، دیگر اعضای باند نیز در یک عملیات ضربتی و هماهنگ به دام افتادند و بیش از ۱۲ میلیارد تومان طلا و اشیای گران قیمت نیز از زیر فضولات حیوانی در آغل گوسفندان کشف شد. تحقیقات در این باره همچنان ادامه دارد.
منبع: خراسان