تولید خودرو‌های دوگانه سوز در ایران متوقف شد ضرر بیشتر واحد‌های صنفی تلفن همراه مشهد به دلیل طولانی شدن و عدم تخصیص ارز افزایش قیمت سکه تمام در مشهد(۲ مرداد ۱۴۰۳) پایان سبز بورس پس از ۳ روز منفی | گزارش وضعیت بازار سرمایه (۲ مرداد ۱۴۰۳) جزئیات دریافت ارز اربعین اعلام شد (۲ مرداد ۱۴۰۳) ریزش تا ۹۵ میلیون تومان قیمت خودرو‌های خارجی امروز (۲ مرداد ۱۴۰۳) مدیران‌خودرو: با مجوز گران کردیم | مابه‌التفاوت را اقساطی بپردازید قیمت امروز خودرو‌های داخلی (۲ مرداد ۱۴۰۳) | افت ۱ تا ۹ میلیون تومانی قیمت خودرو‌های داخلی معاملات غیر ریالی در بازار مسکن جریمه در پی دارد ارزش روز سهام عدالت چقدر است؟ افت دلار بازار آزاد به ۵۷ هزار تومان | قیمت امروز طلا، سکه، دلار و ارز دیجیتال (۲ مرداد ۱۴۰۳) وظیفه مهم هواداری از زائران و مجاوران صفر تا صد دهک‌بندی | دهک بندی خانوار‌ها براساس داده‌های ثبتی آن‌ها تا شهریور به روزرسانی می‌شود تعرفه جدید واردات موبایل اعلام شد | واردات آیفون ۱۴ ممنوع است گیلاس ۲۰ هزار تومان گرانتر شد | قیمت امروز میوه در مشهد (۲ مرداد ۱۴۰۳) گمرک: ۱۰ هزار خودرو طی ۴ ماه وارد کشور شد (یکم مرداد ۱۴۰۳) پیک‌سایی ۳۰۰ مگاواتی با همکاری مشترکین در شرکت توزیع برق خراسان رضوی اعلام نرخ‌نامه جدید خدمات دوخت اتحادیه خیاطان مردانه و تولیدکنندگان پوشاک مشهد (یکم مرداد ۱۴۰۳) پیش‌بینی افزایش پروازهای ایام اربعین در مشهد گوشی‌های سامسونگ و شیائومی در مشهد چند؟ (۱ مرداد ۱۴۰۳) هنوز قیمت بلیت‌های اتوبوس در مشهد برای اربعین اعلام نشده است نتایج قرعه‌کشی خودرو‌های وارداتی چه‌زمانی اعلام می‌شود؟ کاهش قیمت نسبتاً شدید خودرو‌های خارجی (یکم مرداد ۱۴۰۳) توزیع ۵ هزار تُن جو حمایتی ویژه دام بین عشایر خراسان‌رضوی طی ۳ ماه نخست امسال ریزش قیمت خودرو‌های داخلی (یکم مرداد ۱۴۰۳) | افت ۰.۵ تا ۲ درصدی قیمت‌ها
سرخط خبرها

وقتی اسکناس، برای خرید لباس نیست

  • کد خبر: ۱۵۳۲۳۳
  • ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۸
وقتی اسکناس، برای خرید لباس نیست
امروز که از جلو یک مغازه پوشاک رد شدم چشمم به مانکن پلاستیکی افتاد که لباس‌های قشنگی تنش بود.

امروز که از جلو یک مغازه پوشاک رد شدم چشمم به مانکن پلاستیکی افتاد که لباس‌های قشنگی تنش بود. ایستادم و نگاهش کردم. گفتم: خوش به حالت که لباس‌های به این شیکی تنت هست! برخلاف انتظارم مانکن شروع به سخن گفتن کرد و پرسید «چیه؟ از لباس هام خوشت اومد؟»

گفتم: آره، خیلی. هم این تی شرتی که تنت هست قشنگه، هم این شلوار. مانکن گفت: «خوب بیا، همین‌ها که من پوشیدم را بخر. اینجا پر از لباس‌های نو و قشنگ است تو این‌ها را بخر و ببر. فکر کنم اندازه ات باشد. آقای مغازه دار یک چیز دیگری تنم می‌کند.»

گفتم: اتفاقا لباس هام این قدر کهنه هستند که حتی به درد دستمال هم نمی‌خورند. دوست دارم همین لباس‌هایی که تن تو هست تن من باشد، ولی پولش رو ندارم. می‌دونی چیه؟ دوست داشتم جای تو باشم! مانکن خندید و گفت: «جای من! نه! اصلا فکر خوبی نیست. باید تمام بیست وچهار ساعت یک جا ایستاده باشی.» گفتم: کاش آن تی شرتم را مامانم تبدیل به دستمال نمی‌کرد

«حتما یکی دو سالی پوشیده بودی دیگه»

هفت هشت سال پوشیده بودمش.

«پس زمان دستمال شدنش رسیده بود دیگه.».

ولی هنوز می‌شد پوشیدش.

اون تیشرت الان بخشی از وجودش تبدیل به دستگیره قابلمه شده، بخش دیگری از وجودش تبدیل به دستمال تمیز کردن شیشه‌ها شده و یک قسمتش هم.

«حالا این طور بغض نکن. یک طوری داری درباره تکه تکه شدن تی شرتت حرفی می‌زنی، انگار وجود خودت رو تکه پاره کردن. اصلا فکر کنم با این وضعیت روحی که داری از اینجا بری بهتره تا به بعضی چیز‌ها فکر نکنی.»

نفس عمیقی کشیدم و از همان پشت شیشه به علامت خداحافظی برای مانکن دست تکان دادم و داشتم دور می‌شدم که صدایی از پشت سرم شنیدم. می‌گفت: «این آقای جلوی مونو ببین زن! ما پول نداریم بیایم یه دست لباس بخریم، بعد بعضی‌ها مثل این جلویی با پولشان از این لباس‌های جدید مد شده تنگ و کوتاه و پاره و پوره می‌خرند و آن قدر هم شیشه و کوکائین می‌کشند که به خاطر اثرات مخربش برای مانکن‌های پلاستیکی دست تکون می‌دن!»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->