به گزارش شهرآرانیوز؛ مراسم اسکار ۲۰۲۳ شب گذشته به وقت محلی برگزار شد و فیلم «همه چیز همه جا به یکباره» برنده جوایز اصلی اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی و ۵ بخش دیگر شد.
فیلمی که سرگرمکننده است، اما بدون شک چیزی که باعث شده تا بتواند این همه اسکار مهم را بدست آورد ظرافتهای هنری و ارزشهای والای فرهنگی نداشته فیلم نیست بلکه تمرکز روی موضوع اقلیتها خصوصاً اقلیتهای جنسی است که بیشتر از دیگر مصادیق اقلیتها در کانون فیلم دیده میشود. آیا این سرنوشت اسکاری است که میخواهد توجه بیشتری را به خود جلب کند؟ در گزارشهایی که پیش از این نوشتیم به این موضوع به تفصیل اشاره شد که اسکار بعد از ریزش بیسابقه مخاطبینش به خاطر فیلمهای هنری و روشنفکری و فاصله از سینمای حماسی، سرگرمکننده و بیگ پروداکشن، امسال تلاش کرده با افزایش نامزدیها به ۱۰ فیلم و توجه به فیلمهای سرگرمکننده و محتوامحور آمریکایی، چون تاپگان، آواتار و فابلمنها مخاطبین خود را افزایش دهد. فیلم "همه چیز همه جا به یکباره" نیز به جنس فیلمهای اخیر نزدیکتر است، زیرا سرگرمکننده و دارای محتوای روشن و بین است. اما اینها دلیل اهدای اسکارهای مهم امسال به این فیلم نیست بلکه همان مسأله اقلیتها است. چیزی که در سالهای اخیر در اسکار دیده میشود و حتی جایزه بهترین فیلمها را به آن فیلمها میدهند، مانند نور مهتاب.
این روند نشان میدهد که بیش از قبل سیاستها و ایدئولوژیهای جدید در خط و ربط دادن به اسکار نقشآفرین شدهاند و همین باعث میشود که سینمای جهان سمت و سوی روشن و جهتداری نسبت به قبل بگیرد، چیزی که بدون شک به ضرر سینما است.
حسین معززی نیا منتقد سینما نیز در این باره معقتد است که اسکار از روزهای خوبش فاصله گرفته است. او در یادداشتی با اشاره به اینکه اتفاقاً امسال فیلمهای خوشریتمتر و بهتری نسبت به سالهای قبل داشتیم، جوایز به صورت ابلهانهای اهدا شده است. او علت اصلی این رویکرد را در عضویت اعضای جدید آکادمی اسکار میداند که رویکردهای اقلیتگرایانهای مانند همجنسخواهی دارند: نتیجهی به عضویت درآوردن سالی هشتصد سینماگر اجق وجق در آکادمی و گسترده کردن دامنهی اعضا با دعوت از «اقلیتها» همین است که هر برندهای میرود روی سن، خودش هم حیرتزده است، اظهار شگفتی میکند، دائم بالا و پایین میپرد و میگوید ببینید، رؤیای من تحقق پیدا کرد. بله، خانم و آقای عزیز؛ اینها جمع شدهاند رؤیای تو را تحقق ببخشند نه اینکه بفهمند فیلمی که تعداد برشهای بیشتری دارد لزوماً تدوین ماهرانهتری ندارد. (اشاره به اسکار بهترین تدوین فیلم برای همه چیز، همه جا، به یکباره)
این مدرس سینما نیز به تغییر رویکردهای اسکار از گذشته تا امروز اشاره میکند؛ چیزی که روزگاری به تعبیر ما حمایت از فیلمهای حماسی و قهرمانی بود و او نام آن را حمایت از صنعت سینما میگذارد که حالا فراموش شده: خود برندهها هم باورشان نمیشود مراسم اسکار به مضحکهای تبدیل شده که نه قدردان جیمز کامرون (برای فیلم آواتار) و تام کروز (برای فیلم تاپگان) است تا دلمان خوش باشد از صنعت سینما حمایت شده، نه به فیلمهایی مثل تار و بنشیهای اینیشرین اعتنا میکند که بگوییم ظرافتهای این فیلمها را درک کردهاند.
مضمونگرایی به عقیده او نیز آکادمی اسکار، جایگاه مهمتری به جای ظرافتهای هنری پیدا کرده است و این را میشود در انتخابها دید، زیرا به جای آنکه به بازیگرها جایزه بدهند به کاراکترهایی که پیامها و اهداف غیرسینمایی را دنبال میکنند: از جماعتی که اعضای فعلی آکادمی را تشکیل دادهاند انتظار نداشته باشید بتوانند برایتان دو خط دربارهی تفاوت کلاس بازیگری کیت بلانشت و میشل یو صحبت کنند یا درک کنند اهمیت کار آستین باتلر در ساختن کاراکتر الویس چه بوده.
کارگردان مستند "مرتضی و ما" در پایان نوشته کوتاهش با اشاره به اینکه قبول دارد که اسکار تعیینکننده نیست، اهمیت و ضریب نفوذ اسکار را در الگوسازی و جهتدهی به سینمای جهان را انکار نمیکند و همین را دلیلی برای توجه به اسکار میداند: با اینکه هیچوقت قرار نبوده مراسمهایی مثل اسکار تعیینکننده باشد، اما این جایزهها به سینمادوستان دنیا جهت میدهد، الگو میسازد و بخشی قابل توجهی از سینماگران را بیش از پیش به ساختن فیلمهای ریاکارانهی سفارشی تشویق میکند. حلقهی محاصرهی مضمونپرستهای سینمانفهم که دلتنگ بوق و شعارند روز به روز تنگتر میشود. دارند خفهمان میکنند.
با این حساب البته نمیتوان گفت که این موارد باعث شود که میزان بینندههای اسکار بار دیگر کم شود شاید حضور نامزهای بیشتر در مسیر جذب مخاطب موفق عمل کرده باشد. اما آنچیزی که روشن است اینکه با این روند اسکار که نه به فیلمهای صنعتی و بیگ پروداکشن توجه میکند و نه به ظرافت و نصابهای عالی هنری، بعید است که هالیوود به روزهای طلایی گذشته بازگردد، زیرا مجسمه طلایی مسیر دیگری را برای آن کمپانیها و استودیوهای هالیوود نشان میدهد.
منبع: تسنیم