آیا قاتل الهه حسین نژاد راننده اسنپ بوده است؟ قالیباف: سیاست‌های آمریکا در اجلاس بریکس به چالش کشیده شد ۳ کشته در پی تصادف در مسیر مشهد به سرخس اطلاعیه پلیس درباره بازسازی صحنه قتل الهه حسین نژاد ویدئو | آغاز ثبت‌نام آزمون‌های استخدامی دستگاه‌های دولتی از هفته آینده جاده هراز یک طرفه شد (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) پیش‌بینی هوای مشهد و خراسان رضوی | تداوم هوای خنک در مشهد و بارش باران در سطح استان (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) ممنوعیت سگ‌گردانی با خودرو در تهران (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) تعطیلی تمامی تفرجگاه‌ها در خراسان رضوی تا روز یکشنبه (۱۸ خرداد ۱۴۰۴) تردد خودرو‌های سنگین در محور کلات-مشهد ممنوع شد (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) ورود دانشگاه علوم پزشکی سبزوار به حادثه مرگ کودک جوینی حین «ختنه» واکنش پزشکی قانونی به شایعۀ تجاوز به مرحوم الهه‌حسین‌نژاد ۱۸۰ هزار نفر طی سه روز گذشته از مرز‌های کشور راهی عتبات عالیات شدند هشدار نارنجی وقوع سیلاب برای برخی از نقاط کشور صادر شد (۱۵ خرداد ۱۴۰۴) آموزش و پرورش به دنبال عدالت آموزشی و کیفیت‌بخشی هشدار خودمراقبتی برای شهروندان مشهد صادر شد دستگیری قاتل محیط‌بان خائیز در بهبهان ویدئو| قاتل الهه حسین‌نژاد اعتراف کرد| جنایت سارقی شیطان‌صفت پیمانکار مقصر در حادثه مرگ دلخراش ۱۴ مسافر قطار مشهد-یزد ۲۰۰ میلیون تومان جریمه شد فروش اینترنتی مکمل‌های غذایی تعیین تکلیف شد مبلغ متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان چقدر است؟ آیا مصرف مغزدانه‌ها در دوران بارداری ممنوع است؟  چند توصیه غذایی برای پیشگیری از سنگ کلیه آیا مصرف جگر خام باعث رفع کم‌خونی می‌شود؟ قرص ضدبارداری خطر حملات آسم را در زنان جوان افزایش می‌دهد اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۲ بیمار زندگی دوباره بخشید (۱۵ خرداد ۱۴۰۴) هوای مشهد در شرایط ناسالم برای تمام گروه‌ها| شاخص کیفیت هوا به ۱۵۴ رسید (۱۵ خرداد ۱۴۰۴) تمدید اعتبار کارت‌های هوشمند ملی تا پایان سال ۱۴۰۵
سرخط خبرها

زندگی تلخ زن مطلقه مشهدی پس از آشنایی با یک مرد خشن

  • کد خبر: ۱۵۴۸۶۹
  • ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۷
زندگی تلخ زن مطلقه مشهدی پس از آشنایی با یک مرد خشن
زن جوان مشهدی می‌گوید اعتیاد مادرش باعث شد زندگی او سیاه شود.

به گزارش شهرآرانیوز، در واقع من هیچ نقشی در تعیین سرنوشت خودم نداشتم چرا که اعتیاد مادرم روزگار و آینده مرا نیز تباه کرد. اگرچه او دو سال قبل با مرخصی یک هفته‌ای از زندان بیرون آمد و با «ایست قلبی» از دنیا رفت، اما اشتباهات او در مسیر زندگی، همه خانواده‌ام را تحت تاثیر قرار داد به گونه‌ای که ...

این‌ها بخشی از اظهارات زن ۲۶ ساله‌ای است که دست دختر ۸ ساله‌ای را گرفته و برای شکایت از مردی وارد کلانتری شده بود که قصد ازدواج با او را داشت. این زن جوان با بیان این که دیگر نمی‌تواند این کتک کاری‌ها را تحمل کند درباره قصه زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت: ۴ ساله بودم که پدرم به ناچار از مادرم جدا شد و مرا که تنها فرزند آن‌ها بودم به مادرم سپرد، اما مادرم اعتیاد شدیدی به مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه داشت و پدرم به همین دلیل او را طلاق داد. در این شرایط من نزد مادربزرگ و دایی ام رفتم تا در کنار آن‌ها زندگی کنم، ولی مادر بزرگ و دایی ام نیز که در یک واحد آپارتمانی زندگی می‌کردند به مواد مخدر آلوده بودند. سرانجام دوسال بعد همسایگان وقتی شرایط تاسف بار زندگی مرا در کنار مادربزرگم دیدند با پلیس تماس گرفتند و بدین ترتیب من با دستور قضایی به عنوان کودک بدسرپرست تحویل بهزیستی شدم. در آنجا به تحصیل ادامه می‌دادم و روزگار آرامی داشتم تا این که ۱۰ سال بعد، مادرم به یاد من افتاد و در حالی که ۱۶ ساله بودم به سراغم آمد و مرا از بهزیستی تحویل گرفت و نزد خودش برد، ولی او اعتیادش را ترک نکرده بود و همچنان شیشه مصرف می‌کرد به طوری که در حالت خماری یا توهم به شدت مرا زیر مشت و لگد می‌گرفت و کتک می‌زد. او گاهی سیم داغ را چنان بر دستانم می‌چسباند که صدای فریاد‌های دلخراشم همسایگان را از خانه بیرون می‌کشید. او یک بار هنگام توهم ناگهان بالشت را روی صورتم گذاشت و چیزی نمانده بود که مرا خفه کند، ولی من به طور معجزه آسایی سرم را از زیر بالشت بیرون آوردم و نفس کشیدم!

خلاصه در این شرایط بود که «هومن» به خواستگاری ام آمد. او هم از بچه‌های بهزیستی بود که پدر و مادرش را نمی‌شناخت و از گذشته اش خبری نداشت. با این حال من و «هومن» با هم ازدواج کردیم که حاصل آن دختر زیبایی به نام «آرزو» است، اما همسرم نیز جوانی پرخاشگر و عصبی بود ومدام مرا کتک می‌زد به طوری که دیگر واقعا تحمل کتک کاری‌های او را نداشتم، به همین دلیل ۷ سال قبل زمانی که آرزو هنوز ۸ ماه بیشتر نداشت و شیرخواره بود از «هومن» طلاق گرفتم تا حداقل در آرامش روزگار بگذرانم چرا که او گاهی با چاقو خودزنی می‌کرد و من به شدت از رفتار‌های وحشتناکش می‌ترسیدم. در این شرایط خانه‌ای اجاره کردم تا دخترم را بزرگ کنم و دیگر به ازدواج نمی‌اندیشیدم. مادرم نیز مدام راهی زندان می‌شد و مدت کمی را در بیرون از زندان بود تا این که ۲ سال قبل مادرم وقتی برای مرخصی یک هفته‌ای از زندان بیرون آمده بود، دچار ایست قلبی شد و جان خود را از دست داد.

من هم ۲ ماه قبل با مردی آشنا شدم که به شدت به من ابراز علاقه می‌کرد و مدعی بود اگر با او ازدواج کنم مرا خوشبخت خواهد کرد. این بود که سرانجام خام چرب زبانی‌های «پدرام» شدم و ارتباطم را با او برای آشنایی بیشتر آغاز کردم، اما متاسفانه «پدرام» هم اوضاع روحی مناسبی ندارد و مدام مرا کتک می‌زند. این بود که به قانون پناه آوردم و از پدرام شکایت کردم تا حداقل برای یک بار هم شده از حق خودم دفاع کنم...

با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد امیررضا فعال (رئیس کلانتری معراج) بررسی‌های قانونی و روان شناختی درباره ادعا‌های زن جوان در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->