شریف شیرزاد - شهرآرانیوز؛ سریال سعید آقاخانی که در نوروز ۱۴۰۲ به فصل چهارم رسیده است قوتهای بسیار دارد، اما ضعفی هم دارد که خیلی چشمگیر است و ممکن است بر آن قوتها چیره شود. شاید با یک مقایسه این مسئله را بهتر بشود توضیح داد: اگر بخواهیم «نون خ» را با یک سریال قیاس کنیم، آن سریال، بیحرف، «پایتخت» است که البته بر کار آقاخانی فضل تقدم دارد. هر دوِ این سریالها کمدی هستند، پربازیگرند، صبغهٔ محلی دارند، دربارهٔ افراد «معمولی»اند،....
ادامهیافتن این دو سریال دلایل زیادی دارد که قطعاً یکی از آنها، وای بسا «دلیلِ کافی»، استقبال بینندگان است؛ اغلب، اگر مردم از سریالی استقبال نکنند، دهها «دلیلِ لازم» هم به ادامهیافتن آن نخواهند انجامید. (البته این درست است که در ساخت سریالهای تلویزیونی ما، گاه، پشتوانهٔ دولتی نقش دلیل کافی را ایفا میکند، اما من این را، دستکم دربارهٔ این دو سریال، صادق نمیدانم.) تلویزیونبینها «پایتخت» و «نون خ» را دوست داشتهاند، چندانکه ظاهراً اِشکال عمدهٔ آنها را ندیدهاند، ولی سازندگان این سریالها نمیبایست از این مسئله غافل میشدند. ضعف فیلمنامه را ــ که البته بیشتر «نون خ» به آن گرفتار است ــ تا ابد نمیشود پشت گوش انداخت و نادیده گرفت؛ دیر یا زود رو میشود و کار دست فیلمساز میدهد.
محسن تنابنده و گروهش، ۱۰-۱۲ سال پیش، برای سریالسازی در تلویزیون نسخهای پیچیدند که افاقه کرد؛ اما این نسخه شامل ترکیبات و ترتیبات غریبی بود که هر کسی از آنها سر درنمیآورد و، در نتیجه، داشت باطل میشد که شبکهٔ یک آن را، با تغییراتی، تجدید کرد. سعید آقاخانی ــ که خودش کمدیساز موفقی بود و، با کارهایش، در تجویز آن نسخه هم سهمی داشت ــ در وقفهٔ بین «پایتخت ۵» و «پایتخت ۶»، یعنی در سال ۱۳۹۸، «نون خ» را برای این شبکه ساخت و بعد از پایان نافرجام «پایتخت ۶» هم کار خودش را ادامه داد، تا امروز که ــ پس از یک سال دوری بهدلیل ساخت «راز بقا» برای یکی از شبکههای نمایش خانگی ــ با فصل چهارم آن برگشته است. الآن که من این سطرها را مینویسم، چهار قسمت از این فصل پخش شده است و میشود گفت که متأسفانه این فصل «نون خ» هم فیلمنامهٔ درستودرمانی ندارد و از این حیث حتی پسرفت هم کرده است، آنقدر که هیچ قوتی نمیتواند آن را بپوشاند و پنهان کند، اگر اصلاً قوتی در کار باشد: گرگ تیزدندانی به مالهای اهل روستا زده است که هیچکس حریفش نمیشود و نمیتواند شکارش کند، جوری که روستاییان روزهاست گرفتارند و بینندگان، فعلاً، ۲۰۰ دقیقه است سر کارند!
من بر آنم که «نون خ»، پس از «پایتخت»، گامی رو به پیش بوده است، اما همواره فیلمنامهٔ ضعیفتری داشته است که در این فصل بیش از پیش رخ نمایانده است. سازندگان این سریال، با ساخت و پرداخت کاراکترهای بامزه، با شوخیهای بکر و بهروز، با التفات به سنتها و عناصر بومی، با مراعات دغدغههای ملی و حتی انسانی، کاری عرضه کردهاند که ــ بهویژه بهسبب دو ویژگی آخرش ــ از «پایتخت» ارزندهتر است، اما از نظر فیلمنامه اصلاً در حد آن نیست، آن هم در حالی که تنابنده و همکارانش هم در این زمینه کار خاصی نکرده بودند. فصل چهارم «نون خ» داستان پراشکالی دارد که بدبختانه کشدار هم هست. طرفه اینکه این فصل، لابد بهدلیل تقارن روزهای نوروز و ایام رمضان، ۳۰قسمتی است. تا آنجا که من میدانم، اصلاً فیلمنامه را برای این سریالی مینویسند که داستان مفصل و پرجزئیاتی را تعریف کنند؛ حتی سریالهای اپیزودیک و سیتکامها هم معمولاً یک داستان پایه دارند. اگر این شروط را در نظر نگیریم، میتوانیم یک سریال را تا هر وقت شد ادامه بدهیم، ولی، از جایی به بعد، دیگر نمیتوانیم بیننده را نگه داریم. هیچکسی هم نمیتواند برخی سریالهای ترکی یا اسپانیولی را بهعنوان مثال نقض طرح کند ــ آنها بیننده را با ابزارهای دیگری نگه میدارند که ما نمیتوانیم ازشان استفاده کنیم.