زمانی - ابزار کارش را در دست میگیرد تا جواهری بسازد که از نمادهای ایرانی الهام گرفته است. جواهراتی که ساخته دست یک هنرمند جوان ایرانی است و نهتنها در کشور بلکه در خارج از کشور نیز به نمایش گذاشته شده و هنر ایرانی را معرفی کرده است. بر روی این جواهرات سنگها خودنمایی میکنند و به هر بخشی از آن چشم بیندازی به جز نماد فرهنگ و هنر ایرانی، چیزی نخواهی یافت.
آیلین ابریشمی، ساکن محله گوهرشاد، هنرمندی است که در یک نگارخانه و کارگاه جواهرسازی در محله سجاد فعالیت دارد.
این طراح و سازنده جواهرات سالهاست که با توجه به نمادهای ایرانی جواهراتی از جنس طلا، نقره، مس و... ساخته است و اکنون در حوزه بینالمللی نیز فعالیت دارد و در نمایشگاههای داخلی و خارجی مختلفی بهطور انفرادی و گروهی شرکت کرده است. با او که دارای مدرک فوقلیسانس پژوهش هنر و کارشناسی صنایعدستی با گرایش تخصصی جواهرسازی بوده و مدارک لازم در این حوزه را نیز اخذ کرده است همکلام شدیم تا از سبک کاری خاص خود بگوید.
خلق ایدهها بر روی فلز
سال ۷۰ در محله احمدآباد به دنیا آمده است. محلهای که ارتباطات همسایگان و درختان آن صفای خاصی به محل بخشیده بود و هنوز آن خوبی و صفا در ذهن خانم ابریشمی ماندگار است. او از کودکی خود اینگونه یاد میکند: از دوران کودکی علاقه خاصی به هنر داشتم و احساسی در من وجود داشت که من را به این سمت میکشاند. به همین دلیل در همان دوران به کلاس طراحی و نقاشی رفتم.
من در مدرسه تیزهوشان درس میخواندم و بهدلیل فضای حاکم در آن زمان بیشک من هم باید مانند بسیاری دانشآموزان در رشته تحصیلی مانند ریاضی تحصیل میکردم. خانوادهام نیز بر این مورد تأکید داشتند، اما علاقهام را تشخیص داده و هدفم را تعیین کرده بودم؛ بنابراین با وجود تمام مخالفتها در دوران دبیرستان رشته گرافیک را انتخاب کردم و وارد این حوزه شدم. در این سالها توانستم مقام سوم در رشته تئاتر صحنهای در بیست و هفتمین دوره مسابقات فرهنگی و هنری استان، مقام اول در رشته تئاتر و همچنین تصویرسازی در بیست و هشتمین جشنواره مسابقات فرهنگی هنری کشور (یادواره سال اصلاح الگوی مصرف) و مقام سوم رشته تصویرسازی در مسابقات هنرهایدستی و تجسمی خراسانرضوی را دریافت کنم. پیشدانشگاهی هنر را گذراندم و کنکور دادم و درنهایت با رتبه ۳ رقمی در رشته صنایعدستی دانشگاه دولتی بیرجند قبول شدم. صنایعدستی دنیایی از هنر است که تخصصها و هنرهای بسیاری را در دل خود جای داده است. در آنجا امکانات زیادی وجود نداشت با این حال استادان بافرهنگ و تحصیلکردهای در آنجا حضور داشتند که من را راهنمایی میکردند.
سال آخر دانشگاه بنابر اصول درسیای که وجود داشت، باید یک گرایش از صنایعدستی را انتخاب میکردم. از آنجایی که طی مدتی که آموزش دیده بودم، در میان هنرها به کار با فلز و زیورآلات علاقهمند شده و احساس خوبی از چکشکاریها بر روی فلز دریافت کرده بودم، کارگاه فلز را انتخاب کردم و از سال ۹۲ همزمان با سال آخر مقطع کارشناسی فعالیت هنری خود را در این شاخه بهطور جدی شروع کردم. کار با فلز با شخصیت و علایق من بسیار همخوانی داشت و میتوانستم ایدههایی را که برای طراحی در سر داشتم اجرا کنم.
در واقع اینکار با روحیات من سازگار بود. در نتیجه از آن پس با نگاه نو و جدیدی که خاص من بود فعالیتم را در حوزه جواهرات شروع کردم.
سبک جدید در جواهرسازیاز آنجایی که امکانات در بیرجند محدود و هدف من نامحدود بود، تصمیم گرفتم از ظرفیتهایی که در مشهد وجود داشت استفاده کنم. به همین دلیل به مدت یک سال زیرنظر استادان مشهد آموزش دیدم و در کارگاههای مختلفی فعالیت کردم. این شغل سختیهای خاص خودش را دارد از جمله اینکه حضور بانوان در کارگاهها بهراحتی امکانپذیر نیست گرچه من با تمام آن سختیها در کارگاهها کار میکردم.
حتی در یکی از کارگاههای نزدیک بازار رضا کار کردم تا ریزهکاریهای بازاری دستم بیاید و همچنین به کارگاه ریختهگری رفتم و چند دوره آموزشی هم در خانه ملک گذراندم. با این حال این آموزشها مرا قانع نکرد در نتیجه به تهران رفتم و به مدت دو سال نیز در آنجا آموزش دیدم. تصمیم گرفتم با توجه به خلاقیت و ایده خودم کار کنم و موضوعاتی را که در ذهنم بود در ساخت جواهرات به کار ببرم و در واقع کاری متفاوت انجام دهم. از این رو با موضوعات ادبی، شاهنامه بایسنقری و موضوعات دیگر مانند باغهای ایرانی، موضوعات تاریخی یا مجموعههای دوران ساسانی تصویرسازی کرده و براساس آن جواهرسازی کردم.
سال ۹۳ فعالیت جدی خود در این زمینه را در استودیو شخصی طراحی و ساخت جواهرات هنری تحت برند آیلین ابریشمی را شروع کردم. اکنون سبک خاص خود را دارم، سبکی جدید و خلاقانه که با تکیه بر هنر و ادبیات غنی پارسی به دست آمده است. نقشمایههایی که با تکیه بر ظرافتهای فنی و هنری نگارههای تصویری و نوشتاری از ترکیببندی منسجم برخوردار هستند.
من توانستهام با تکیه بر ادبیات حماسی و هنر فرمسازی و جواهرسازی در راستای حفظ، احیا و تقویت فضایل ملی و فرهنگی قدم بردارم و همیشه در تلاش بودم تا با الهامگرفتن از نقوش سنتی و هنر گذشته ایران با رویکردی نوین در طراحیهای خود گامی نو در جواهرسازی هنری بردارم.
کسب رتبههای برتر
این طراح و جواهرساز، در مسابقات و جشنوارههای متعددی شرکت کرده و افتخارات زیادی در پرونده کاری و تجربی خود ثبت کرده است.
او در اینباره بیان میکند: سال ۹۰ در همایش ملی هنر اسلامی دانشگاه بیرجند شرکت کردم و در سال ۹۱ توانستم عنوان اثر برگزیده را در جشنواره ملی مجسمههای نمکی نهبندان دریافت کنم و در شهر بیرجند هم فعالیتهایی داشته باشم که از آن میتوان به دریافت عنوان برگزیده عکس جشنواره نگاه دانشگاه بیرجند، برگزاری چند نمایشگاه در نگارخانه آن شهر و کسب عنوان چهارمین عکس منتخب جشنواره عکسهای عاشورایی در دانشگاه و کسب عنوان برگزیده دو عکس منتخب در جشنواره عکس فرش دستباف اشاره کرد. سال ۹۴ در اولین نمایشگاه گروهی خود در مشهد با ۳۰ اثر مزین به مس و برنج شرکت کردم.
همچنین در همان سال توانستم رتبه اول در جشنواره ملی «بهشت ایرانی مرکز مطالعات هنر اسلامی تهران» را کسب کرده و نمایشگاهی در فرهنگستان هنر برگزار کنم. در این جشنواره به پیشنهاد یکی از استادان شرکت کردم. برای آن ۳ ماه زمان گذاشتم و در نهایت ۴ تابلو با تلفیق جواهر و چوب بهطور تزئینی ارائه دادم و با کسب رتبه اول در آنجا و دریافت مبلغی به عنوان جایزه توانستم ابزار جواهرسازی بخرم و به این وسیله کارم را جدیتر دنبال کنم. اینکار برایم انگیزهای شد تا در مسابقات و نمایشگاههای دیگر هم شرکت کنم. به دنبال آن در چهارمین نمایشگاه بینالمللی تهران نیز هنرمند برتر زیورآلات سنتی از نظر طراحی محصول، کیفیت مناسب و ارائه خوب محصولات شدم.
کسب عنوان هنرمند جوان برتر
او ادامه میدهد: برگزاری نمایشگاههای انفرادی و گروهی در بعضی شهرهای ایران از جمله تهران، مشهد، شیراز و...، شرکت در مسابقات و جشنوارههای مرتبط و کسب افتخارات باعث شد تا راهم را با جدیت و تلاش بیشتری ادامه دهم. دریافت نشان ملی و مرغوبیت کالا از سوی سازمان میراث فرهنگی کشور، شرکت در بخش طراحی مد، بخش جواهرات در هشتمین دوره جهانی behance portfolio reviews تهران، شرکت در مسابقه هفته طراحی جواهر تهران و برگزیده اثر، حضور و ارائه اثر در نمایشگاه آثار منتخب هنرمندان در سومین برنامه نشان ملی مرغوبیت صنایعدستی تهران و موزه ملی فرش ایران گوشهای از این افتخارات است.
مشهد در سال ۹۵ از سمت شورای جهانی صنایعدستی به عنوان شهر جهانی گوهرسنگها انتخاب شد و پیرو آن سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان به من پیشنهاد ساخت جوایز اهدایی را داد تا به مهمانانی که قرار بود از شهرهای ایران و کشورهای دیگر به آن مراسم بیایند اهدا شود. این موضوع برای من حس خوبی داشت و به همین دلیل قبول کردم. برای این هدیه از نمادهای ایرانی استفاده کردم و از آنجاییکه فیروزه با ارزشترین سنگی است که در نماد ایرانی به کار میرود، تعداد ۸ سرویس جواهر فیروزه با نقره ساختم.
در این سرویسها ۳۵۰ فیروزه هماندازه استفاده شد. برای ساخت با این ابعاد و تراش آن خیلی زحمت کشیدم و کار به مدت ۳ ماه طول کشید. مهمانان از جوایز بسیار خوششان آمد و به همین دلیل در همایش «مشهد، شهر جهانی صنایعدستی گوهرسنگها» مورد تقدیر و تجلیل قرار گرفتم و بهعنوان هنرمند جوان برتر از سمت شورای جهانی گوهرسنگها انتخاب شدم و از رئیس شورای جهانی صنایعدستی و میراثفرهنگی کشور لوح سپاس و تندیس گرفتم که حس خوبی در من ایجاد کرد.
نمایش آثار در خارج از کشوردر سال ۹۵ یکی از محصولاتی که ساخته بودم، نشان ملی، مرغوبیت و اصالت کالا را دریافت کرد، زیرا تمام کارهایم دستساز بود و معیارهای لازم را داشت. پس از آنکار صاحب سبک شدم و فضای مجازی در معرفی کارهایم خیلی به من کمک کرد و توانستم در نمایشگاه گروهی جواهرات «ایران درخشان» در موزه شهر کازالمجوره در ایتالیا شرکت کنم و عکس آثارم نیز در مجله karati به چاپ رسید. به موجب آن بسیاری از پیشکسوتان هنر در خارج از کشور از هنر من حمایت کرده و به معرفی من در حوزه بینالملل کمک کردند.
تعدادی از آثارم نیز در شماره چهارم مجله هنری گارلند مگزین نیز به چاپ رسید. همان سال در نمایشگاه گروهی جواهرات مفهومی در تهران شرکت کردم. همچنین در اولین همایش طراحی جواهرات کلاسیک در مشهد عنوان اولین طراح برگزیده را کسب کردم. سال ۹۶ در رشته تحصیلی پژوهش هنر مشهد در مقطع کارشناسیارشد قبول شدم. ضمن اینکه مدارک جواهرسازی و ساخت زیورآلات مقدماتی و پیشرفته را از سوی دانشگاه تهران و اداره فنی و حرفهای کشور اخذ کردم.
در همان سال با همسرم نیز آشنا شدم و با او ازدواج کردم. او در حوزه عکس و فیلم فعالیت داشت و علاوه بر این به من کمک کرد تا کارم را در فضای مجازی گسترش دهم. در نمایشگاه جواهرات هنری «پریان درّه گُلمرگ» در نگارخانه سهراب تهران نیز من را همراهی کرد و با عکاسی خود و چاپ عکسهایش بر روی پارچه مخملی و همچنین قرار دادن جواهرات دستساخته من بر روی آن با یکدیگر ۲۵ اثر را در نمایشگاه به نمایش گذاشتیم که به دلیل جدید بودن نحوه ارائه، استقبال خوبی از آن شد. فکرهایمان به هم خیلی نزدیک است و ایدههای خوبی داریم.
به پیشنهاد یکی از گالریگردانها دو نمونه از کارهایمان را برای شرکت در نمایشگاه گروهی «جواهرات معاصر از آثار هنرمندان ایرانی» در نگارخانه «لیندا فارل» پاریس فرستادیم و هردو کار برگزیده و فروخته شد. علاوه براین در همان سال در نمایشگاه جواهرات هنری با موضوع «زنان نیلوفری و گلهای کبود» در نگارخانه شخصی خود در مشهد، سومین رویداد معرفی طراحان برتر مٌدامد تهران، جشنواره «صلح و زیور» به مناسبت هفته جهانی صلح و نمایشگاهی در موزه آبگینه تهران شرکت کردم.
در سال ۹۷ نیز در نمایشگاه گروهی طراحان معاصر در نگارخانه طاووسخانه، رویداد مد و سامیت_سالانه مد و کسب وکار ایران در بخش جواهرات نیز به ارائه اثر پرداختم. سال گذشته هم عنوان بانوی کارآفرین را از اداره کار مشهد دریافت کردم. آخرین نمایشگاه خود را چند هفته گذشته در نمایشگاه جواهرات دستساز نگارخانه فام لندن با عنوان «نقشمایههای ایرانی» به نمایش گذاشتم. در آنجا هم برگزیده شدم و نشان طلای فام را دریافت کردم.
توجه به فرهنگ و هنر ایران
اردیبهشت امسال همه مجموعهای بر اساس باغهای ایرانی که در یونسکو ثبت جهانی شده، طراحی کرده است. او درباره آن میگوید: به نظر من باغها و حیاطهای ایرانی را باید در مقیاسی بسیار کوچکتر از اندازه واقعی به همراه داشت و به همین دلیل باید باغها را از نو ساخت طوری که بتوان آنها را به همراه داشت. از این رو دست به طراحی و ساخت مجموعهای باعنوان «پالیزبان» زدم. پالیزبان، فردی است که از باغ و بوستان نگهداری و حفاظت میکند و من تصمیم گرفتم با الهام از باغهای ایرانی زیورآلاتی را طرحی کنم و بسازم.
من در این مجموعه با ارجاعی به باغهای مهم و مشهور ایرانی مانند چهلستون اصفهان، فین کاشان، شازده ماهان، اکبریه بیرجند، دولتآباد یزد و پهلوانپور مهریز؛ سعی در بازیابی هویت گمشده ایرانی داشتم؛ بنابراین زیورنگارههایی طراحی کردم که هویت آنها به باغهای ایرانی متکی است.
او یادآور میشود: همواره قصد داشتهام کاری متفاوت از آثار دیگران ارائه دهم و از آنجایی که یک ایرانی هستم به نمادهای ایرانی توجه خاصی دارم و سعی کردهام در آثار خود به این موضوع توجه کنم و کارهایم را بر این اساس ارائه دهم. در واقع نماد اصلی در خلق آثار هنری من، هنر و ادبیات غنی پارسی و نمادهای ایرانی است.
من به هنر و فرهنگ ایران تعهد دارم و وظیفه خود میدانم تا در گسترش آن تلاش کنم و در انجام این امر مهم کوتاهی نکنم؛ بنابراین برای اجرای این تعهد تمام تلاش خود را خواهم کرد. از نظر من جواهرات هنری مانند یک تابلوی نقاشی است و در آن میتوان مفاهیم ارزشمندی را به دیگران انتقال داد.
به اعتقاد من این هنر قابلیت آن را دارد که به کمک آن و با خلاقیت و نوآوری آثار فوقالعادهای ارائه کرد در نتیجه میتواند در طراحی و ساخت جواهرات نقش مهمی ایفا کند که اینکار نیازمند توجه به طراحان خلاق و نوآور ایرانی است تا در بازار طلا و جواهر از آنها بهره ببرند. بیشتر کارهای من نسخه محدود است که خود آنها را طراحی میکنم و میسازم. با آنکه تجربه استفاده از فلزهایی مانند طلا، مس و برنج را دارم، اما بیشتر در ساخت کارهایم از نقره و سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی استفاده میکنم.
برگزاری نمایشگاه در مشهد
این طراح و جواهرساز ساکن منطقه فعالیت کاری خود را نیز در همین منطقه انجام میدهد.
او در این زمینه توضیح میدهد: زمانی که در مقطع دوم راهنمایی تحصیل میکردم به همراه خانواده برای سکونت به محله گوهرشاد در منطقه یک شهری مشهد نقل مکان کردیم و هنوز هم ساکن این محل هستیم. محله گوهرشاد نیز خوب است، اما نسبت به محله احمدآباد حس بهتری دارم و آنجا را بیشتر دوست داشتم. همانطور که هنوز صفای آن روزها و آن محله در ذهن و یادم نقش بسته است و هرگز به دست فراموشی سپرده نخواهد شد.
سال ۹۵ کارگاه بزرگی برای ساخت جواهرات در خیابان سناباد راهاندازی کردم و به آموزش در این زمینه نیز پرداختم، اما مدتی است که نگارخانه شخصی خود را در محله سجاد افتتاح کردهام و اکنون آن کارگاه بزرگ تبدیل به کارگاه کوچکی در این نگارخانه شده است. برگزاری نمایشگاه و به نمایش گذاشتن آثار میتواند در معرفی آن کار و حتی فروش نقش مهمی ایفا کند و چه بهتر که فرد در شهر خود فعالیت داشته باشد. برگزاری نمایشگاه در مشهد آنطور که باید مورد استقبال قرار نمیگیرد و اگر مردم این شهر استقبال هم کنند تمایلی به خرید ندارند. در تهران استقبال بیشتر است و به همین دلیل بیشتر در تهران به برگزاری نمایشگاه پرداختم.
این موضوع همچنین باعث شده است تا برای کسب درآمد و فروش کارهایم مجبور شوم با گروههای مختلف در تهران و خارج از مشهد همکاری کنم؛ بنابراین از سال ۹۷ به بعد برای کارم، در چند شهر داخل کشور و چند کشور خارجی نمایندگی گرفتم. گرچه این موضوع در ظاهر خوب است و میتواند نقش یاریدهندهای داشته باشد، اما مشکلاتی هم دارد. برخی از افراد مبلغی از فروش را به عنوان درصد میگرفتند و تسویه آثار فروختهشده را هر ۴۰ روز یکبار یا هر دو ماه یکبار میپرداختند. این اتفاق برای هنرمند نمیارزد و کار را برای او سخت میکند.
ایجاد اشتغال در کشوردر این راه افراد زیادی به من کمک کردند تا موفق شوم. در ابتدا خانوادهام پشتیبانم بودند و اگر حمایتهای آنها نبود هرگز نمیتوانستم قدمهای بیشتری در این راه بردارم. در کنار آنها همسرم که خود هنرمند است به من دلگرمی داده و در این مسیر همراهیام کرده است. من هم از هیچ تلاشی دریغ نکردم و از آموزشهای زیادی در کارگاهها و کلاسهای آموزشی بهره گرفتم. این حرفه به گونهای است که میتواند به ایجاد اشتغال کمک بسیاری کند.
من با راهاندازی یک کارگاه و آموزش هنرجویان میتوانم نیروی کار وارد بازار کنم که هرکدام برای خود بتوانند به کسب درآمد بپردازند. ضمن اینکه کشور را در این زمینه به درجات بالا برسانند. برای انجام اینکار نیاز به سرمایه و پشتیبانی است، زیرا این حرفه مشکلات خاص خود را دارد. از آنجایی که با طلا و نقره سر و کار داریم هزینهها نیز با قیمت روز حساب میشود و نوسانات قیمت شدید است؛ بنابراین این موضوع کار را با مشکل همراه میکند.
علاوه براین وجود واسطهها برای فروش محصولات باعث شده است میزان فروش در مشهد کم باشد. ضمن اینکه آنطور که در تهران از این هنر استقبال میشود در مشهد چنین چیزی وجود ندارد و برای دیدن و خرید آثار هنرمندان در تهران استقبالکننده و علاقهمندان بیشتری وجود دارد درحالیکه باید جواهرسازی در این شهر هم رونق داشته باشد و هنرمندان در شهر خودشان فعالیت داشته باشند.
این جواهرساز از نبود حمایتها گله دارد و با اشاره بر موضوع حمایت از تولید ملی میگوید: اگر تولید ملی در کشور اهمیت دارد و باید از آن حمایت شود پس لازم است که هنرمندان این حرفهها به مردم معرفی شوند. در واقع در این امر فقط نباید به معرفی تولیدیهای بزرگ بسنده کرد، زیرا هر هنرمند در یک کارگاه کوچک هم نیاز به حمایت دارد تا بتواند کاری ایرانی تولید کند؛ بنابراین ضرورت دارد که مسئولان نگاه ویژهای به هنرمندان داشته باشند و آنها و کارهایشان را که تولید ملی است در شهر و کشور به مردم معرفی کنند.
با آنکه عضو فعال انجمن بانوان صنعت و کارآفرین گردشگری کشور هستم و قرار بود برای کمک به حوزه مشاغل خانگی تسهیلاتی به من بدهند تا بتوانم کارم را رونق دهم و به آموزش و جذب نیروی کار در این زمینه بپردازم، اما پس از گذشت مدتها و شرکت در چندین جلسه هنوز موفق به دریافت این تسهیلات نشدهام و به همین دلیل است که اکنون کارگاه بزرگم تبدیل به یک نگارخانه و کارگاه کوچک شده است. این موارد مانعی برای رسیدن به آن پیشرفتی است که در ذهن خود پروراندهام.
هنر میتواند نشانگر فرهنگ و معرفی یک کشور باشد. به همین دلیل باید از هنرمندان حمایت کرد به ویژه برای هنرمندان جوانی که بهتازگی وارد این عرصه میشوند باید شرایطی فراهم کرد که انگیزه پیدا کنند و با ارائه آثار ملی خود در راستای رونق و پیشرفت کشورشان قدم بردارند، زیرا یکی از ارزشمندترین سرمایههای یک کشور هنر و هنرمندان آن کشور محسوب میشوند. علاوه براین باید فضایی برای آنها فراهم شود تا بازاریابی خوبی برای معرفی آثار خود و فروش آن داشته باشند و با کمک و پشتیبانی از آنها زمینه ساخت و بازآفرینی آثار بیشتری از هنرمندان به وجود آید. با این حال من نیز در حرفه خود تمام تلاشم را خواهم کرد تا بتوانم تعهدی را که به کشور و ترویج فرهنگ و هنر آن دارم به ظهور برسانم.