سخنگوی فدراسیون فوتبال اعلام کرده است هیچ مذاکرهای با دی بیاسی، مربی ایتالیایی، برای هدایت تیم ملی نداشته است و او اصلا گزینه سرمربیگری تیم ملی ایران نیست، ولی پیرمرد شصتوسهساله ایتالیایی در مصاحبه با رسانههای کشورش ادعا میکند: «تنها توافق بر سر برخی جزئیات باقی مانده، اما به هر حال، تا زمانی که قرارداد امضا نشود، هیچ کاری انجام نشده است.» اگر شما هم مثل ما از این همه تناقضگویی تعجب نکنید، اصلا عجیب نیست. به هر حال، تجربه به ما نشان داده است گاهی مدیریت فدراسیون فوتبال سرمربی تیم ملی را با تصمیمات خلقالساعه یک نفر انتخاب کرده است. خب، حالا چگونه باید به خبرهای رسیده از این مرجع رسمی اعتماد کنیم؟
۸۶۰ روز از آخرین حضور دی بیاسی روی نیمکت مربیگری فوتبال گذشته، ولی نام او در ۲ ماه اخیر چند بار در رسانههای داخلی مطرح شده است، اول به عنوان گزینه جانشینی استراماچونی در استقلال و حالا هم برای حضور روی نیمکت تیم ملی کشورمان. به این ۲ مورد، پیشنهاد حضورش به عنوان یکی از گزینههای جانشینی برانکو در تابستان امسال برای هدایت پرسپولیس را هم باید اضافه کنیم! پیرمرد شصتوسهساله ایتالیایی بعد از کسب ۳ پیروزی و ۶ شکست با آلاوس اسپانیا در سال ۲۰۱۷، از این تیم اخراج شد و تا امروز بدون تیم مانده است. البته این روزها به کمک دلالها و جریان رسانهای که بدجور به دنبال حضورش در ایران هستند، در رسانههای ایرانی اسم و رسم پیدا کرده است.
بارها در رسانههای مختلف مطرح شده است که با توجه به مشکلات بسیار زیاد مالیِ این روزهای فدراسیون فوتبال و دستهگل مالیای که با قرارداد ویلموتس به آب دادند، گزینه خارجی برای هدایت تیم ملی بسیار بعید است. تنها گزینه احتمالی سرمربی خارجی برای هدایت تیم ملی اسکوچیچ، مربی کروات موفق صنعت نفت آبادان، است. نام او هم فعلا در حد یک گمانهزنی رسانهای مطرح میشود و کسی بیش از این دربارهاش حرف نزده است.
دو سه روز هم از چهار پنج روزی که بهاروند در برنامه «فوتبال برتر» برای معرفی سرمربی تیم ملی مهلت خواست گذشته است، ولی انگار برای مدیران فدراسیونی که با رفتن تاج دیگر هیچ چیز آن سر جایش نیست، نشستن روی صندلی ریاست و رأی آوردن در مجمع ۲۵ اسفند مهمتر از هر چیز است. برانکو با عمان بست، ولی ما هنوز دایی و قلعهنوعی را برای خالی نبودن عریضه در رسانهها مطرح میکنیم! فعلا همین.
ماجراهای اخیر فوتبالی چند هفته گذشته را مرور کنید. ما یک نمونه ساده و البته مهمش را در بالا برایتان آوردیم. ماجرای دنبالهدار انتخاب یک نام برای جانشینی ویلموتس در حالی که تیم ملی فوتبال برای رسیدن به مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ کار بسیار سختی پیش رو دارد. سوءمدیریت این روزهای ورزش کشورمان که با بحرانهای مختلفی از جمله مهاجرت پرتعداد ورزشکاران همراه بود، حالا یکی از دلخوشیهای همیشگی مردم کشورمان را هم به تلخی کشانده است. اصلا مگر قرار بود وزارت ورزش با صدها میلیارد تومان بودجه سالانهاش چیزی جز نشاط اجتماعی در جامعه ایجاد کند که حالا در انجام وظایف اولیه خودش هم ناتوان مانده است؟ شاید روزی به شوخی میگفتند: «لطفا یک فوتبال را سیاسی نکنید. بگذارید ما دلمان به همین فوتبال خوش باشد.»، ولی حالا باید جدی بگوییم که آقایان مدیر، لطفا همین یک فوتبال را مدیریت نکنید. بگذارید تبعات سوءمدیریتتان به همین یک مورد سرایت نکند!