ابلاغ بیش از ۶۱ هزار میلیارد ریال از اعتبارات سرمایه‌ای خراسان رضوی ماجرای نامه مخبر برای حداقل‌بگیران تامین اجتماعی چه بود؟ | سه میلیون تومان برای متناسب‌سازی نیست! راه اندازی چهارمین مرکز خدمات جامع سلامت آموزشی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد اعمال‌قانون ۱۸۳۷ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | توقیف ۴۴ خودروی متخلف (یکم مرداد ۱۴۰۳) آخرین وضعیت بانک‌ها در پرداخت وام ازدواج | ۲۷۰ هزار نفر در صف انتظار هستند (یکم مرداد ۱۴۰۳) چرا کمک هزینه معیشتی معلولان متوقف شده است؟ چرا قانون متناسب ‌سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی به درستی اجرا نمی‌شود؟ انتشار فایل کتاب‌های درس دانش آموزان مدارس از امروز (یکم مرداد ۱۴۰۳) یک‌میلیون تومان متناسب‌سازی به حساب بازنشستگان کشوری واریز می‌شود، اما برای بازنشستگان تأمین اجتماعی، نه (یکم مرداد ۱۴۰۳) چند راهکار مناسب برای تحمل راحت گرمای شدید این روز‌ها تصادف دو خودرو سنگین در بزرگراه مشهد _ باغچه یک کشته برجای گذاشت (یکم مرداد ۱۴۰۳) تب، سردرد و بدن درد مهمترین علائم بیماری تب دنگی است چه عواملی زمینه‌ساز انسداد سینوس‌ها و ایجاد بیماری سینوزیت می‌شوند؟ فعالیت ۹۵ خانه نگهداری از فرزندان بی‌سرپرست در خراسان رضوی افزایش ۱۹ درصدی بارندگی‌ها در کشور نسبت به سال آبی گذشته اعترافات قاتل سنگدل به قتل نگهبان گاراژ با ضربات سنگ دستگیری فالگیر شیطان‌صفت به جرم آزار و اذیت زن جوان دستگیری متهم به قتل مسلحانه مدیرعامل شرکت ساختمانی در سهروردی
سرخط خبرها

دست به کاری زنم که غصه سرآید*

  • کد خبر: ۱۵۹۲۴۸
  • ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۴
دست به کاری زنم که غصه سرآید*
در ترافیک کار‌های ناتمام آخر سال رفتم مطب، مثل همیشه شلوغ بود. من عادت ندارم مثل دیگران بنشینم روی صندلی انتظار تا اسمم را صدا کنند و بروم برای معاینه.

آخرین روز‌های سال بود و من باید براساس نوبتی که داده شده بود برای ویزیت خدمت آقای دکتر می‌رسیدم. آقای دکتر و دو برادرش که هر کدامشان در یکی از رشته‌های پزشکی تخصص دارند، در گوشه‌ای از بولوار وکیل آباد مطبی در یکی از طبقه‌های یک ساختمان دارند. اولین بار که به سفارش دوستم خسته از ویزیت سرعتی پزشک قبلی رو در روی ایشان نشستم تقریبا ۱۵ دقیقه با من حرف زدند و چنان آرام شدم که گویی دردی در جانم نمانده بعد از آن تا امروز دو سال است روند درمان من زیر نظر ایشان است.

در ترافیک کار‌های ناتمام آخر سال رفتم مطب، مثل همیشه شلوغ بود. من عادت ندارم مثل دیگران بنشینم روی صندلی انتظار تا اسمم را صدا کنند و بروم برای معاینه. به همین خاطر در سالن انتظار راه می‌روم. همین که داشتم می‌چرخیدم دیدم نزدیک پذیرش روی کاغذی نوشته شده است؛ اگر توانایی پرداخت حق ویزیت را ندارید با مسئول پذیرش هماهنگ کنید تا معاینه انجام شود.

اسمم را صدا زدند و رفتم داخل. بعد از معاینه و وسط حرف زدن هایمان دکتر گفت: کار‌هایی را انجام بده که حالت را خوب می‌کند و برایت انرژی مثبت دارد. من گفتم، خیلی خوب است که به فکر بیمارانی هستید که توانایی مالی برای پرداخت حق ویزیت ندارند. دکتر گفت: من آن کاغذ را نوشته ام، چون با این کار حالم خوب می‌شود.

معمولا قبل از خداحافظی آقای دکتر آخرین تحولات افغانستان را جویا می‌شود و من هم مهم‌ترین اخبار را با او در میان می‌گذارم، او هم سری تکان می‌دهد و ابراز ناراحتی می‌کند، وقتی با آقای دکتر خداحافظی کردم و از مطب آمدم بیرون مدام به این جمله او فکر می‌کردم، به اینکه چقدر راحت می‌شود کاری کرد که هم خدا و هم خلق خدا از تو راضی باشند.

*مصرعی از غزل ۲۳۲ حافظ

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->