در هیچ دورانی از عمر بشر، شاهد این اندازه عرضه یا بهتر است بگوییم بمباران اطلاعات نبوده ایم. کافی است انگشت سبابه تان را روی صفحه تلفن همراه به سمت چپ یا راست بکشید تا به آخرین اخبار دنیا و اطلاعات بدون منبع با تیترهای سرگرم کننده دسترسی پیدا کنید. از نام و عکس حیوان خانگی یک سلبریتی دست چندم بگیرید تا سایز کفشهای آقای پوتین، کلیپهای کوتاه جورواجور، اخبار تکراری و متناقض، مطالب به ظاهر علمی، اما سطحی، همین طور مطالبی که نویسنده گاهی با یک علامت سؤال در انتهای تیتر، از صحت آنها سلب مسئولیت میکند. این هم یک نمونه اش: باکو قصد دارد همین جمعه با همه توان به ارمنستان حمله کند؟ بیایید فرض کنیم درستی همه این اخبار و اطلاعات را به حکم الهی (آیه۶ سوره حجرات) بررسی و تأیید کرده ایم.
سؤال اینجاست که ایراد عرضه بیش از حد اخبار چیست و آیا ما به این اندازه از اطلاعات نیاز داریم؟ پاسخ نخست این است که مغز ما هم ظرفیتی دارد و هنگامی که با مطالب غیرضرور پر شود، از فراگیری مطالب مهمتر بازخواهدماند. یعنی به همین سادگی، پیمانه را به جای شیر با خاک پر کرده ایم. حضرت علی (ع) در «غررالحکم» میفرمایند: «مَن شَغَلَ نَفسَهُ بما لایَجِبُ، ضَیّعَ مِن أمرِهِ مایَجِبُ»؛ «هرکه خود را به آنچه ضرورت ندارد سرگرم سازد، آنچه را برایش ضرورت دارد ضایع گرداند.» ایراد بعدی این است که این اندازه از بمباران روزانه، باعث کاهش تمرکز به ویژه در نسل «گوشی به دست» شده است. بی گمان توجه بیش از حد به مطالب سطحی، باعث آشفتگی ذهن خواهد شد. ب
ماند که روزگاری خبرگفتن و خبرشنیدن هم برای خودش حرمتی داشت. از منظر آکادمیک، در روان شناسی اثری داریم به نام زیگارنیک. داستان این اصل به تلاشهای محقق روسی برمی گردد. او فهمید که پیشخدمتهای رستوران، تا پیش از اینکه سفارش غذای مشتری را تحویل دهند، به طور کامل از آن اطلاع داشته و به ذهن میسپارند و هرگز غذای میزهای مختلف را با هم اشتباه نمیکنند. این قضیه بلافاصله پس از تحویل غذای مشتریها تغییر میکند و پیشخدمتها غذای مشتریها را از یاد میبرند.
به بیان ساده تر، این اثر میگوید که کارها و مطالب نیمه تمام، ظرفیت بیشتری از مغز را نسبت به مطالب و کارهای پایان یافته به خود اختصاص میدهد. مثلا هنگام خواندن اخبار دنباله دار یا مطالب گوناگون، بخش زیادی از ظرفیت ذهنی شما برای همیشه مشغول به آن موضوع باقی خواهد ماند. نمونه ملموس نمایش قسمت کوتاهی از بخش بعدی سریالها در انتهای قسمت کنونی است که به طور ناخودآگاه ذهن شما را تا قسمت بعدی درگیر خواهد کرد. این موضوع، در آزمایش خانم زیگارنیک به اثبات رسید.
آزمایش به این صورت بود که او برای گروه اول یک فیلم سینمایی جالب و جذاب نمایش داد و اجازه داد این افراد تا انتهای فیلم را نگاه کنند. در آزمایشی دیگر برای گروه دوم همان فیلم پخش شد، ولی به مخاطبان اجازه داده نشد که آخر فیلم را ببینند. درست در جایی که همه انتظار داشتند تا ببینند نتیجه چه میشود، پخش فیلم متوقف شد. پس از چند روز این دو گروه از افراد دعوت شدند و درباره فیلم از آنها پرسشهایی شد. نکته جالب این بود که گروه دوم که فیلم را تا آخر مشاهده نکردند، جزئیات بیشتری را به یاد داشتند.
غرض اینکه فضای مجازی پر است از این دست مطالب و فیلمها که به اصطلاح پایان باز دارند و تا مدتها بخش زیادی از ذهن آگاه و ناخودآگاه ما را به خود اختصاص میدهند و به فرض صحت، باعث کاهش تمرکز و غفلت از امور اصلی خواهند شد. خواه این مطالب، سخنان بی سند باشد یا کتابهای پرزرق وبرق، اخبار بیهوده یا هر اطلاعات غیرضرور. سؤال اینجاست که به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) «پارههای عمر» خود را صرف چه چیزی خواهیم کرد؟ امیدوارم پاسخ، وبگردی نباشد.