شهرآرانیوز؛ «نام این بنده محمدتقی، نام خانوادگی ام مزینانی، شهرت شریعتی است.» این جمله سرآغاز زندگی نامه خودنوشت سقراط خراسان، استاد محمدتقی شریعتی مزینانی است. او سالها در شهر مشهد به مبارزه با جریانهای چپ و تودهای پرداخت و شجاعانه از مکتب اسلام دفاع کرد. او در سال ۱۲۸۶ خورشیدی در مزینان متولد شد. پدربزرگ استاد از شاگردان مرحوم ملاهادی سبزواری بوده است. او پس از طی دوران کودکی به مکتب خانه محل زندگی اش رفت. در آغاز، قرآن و پس از آن، خواندن و نوشتن را فراگرفت. در نوجوانی مقداری از درسهای مقدماتی حوزوی مثل صرف، نحو و منطق را نزد پدر و عمویش، شیخ حسن مزینانی، آموخت.
در هفده سالگی برای ادامه تحصیل به مشهد مقدس روانه شد و در مدرسه اقامت گزید. محمدتقی با جدیت و عشق فراوان، ادبیات عرب و معانی و بیان را که از پایههای درک و فهم صحیح متون درسی حوزوی و قرآن کریم و احادیث و روایات میباشند، نزد استادان مشهور آن وقت، خواند. در این سالها نیز مقداری از معارف ناب قرآنی را از عالم ربانی، آقامیرزا مهدی اصفهانی، کسب کرد. استاد میگوید: «می خواستم به مقام اجتهاد برسم، ولی رضاخان مدارس را برچید و طلاب را به نظام وظیفه برد یا آنکه مجبور کرد که هرکدام کسب وکار دیگری پیش بگیرند.»
استاد پس از کسب دانشهای مختلف و اندوختههای مطالعاتی، بر آن شد تا بنا به روایت مشهور «زکاة العلم نشره»، برای ترویج و تبلیغ دینی، راه تعلیم و تربیت را با تدریس در پیش گیرد، زیرا که در آن شرایط زمانی و مکانی، برای روحانی متعهد و روشن فکری همچون او، بهترین مکان مدرسه و بهترین شغل معلمی بود. وی با این تشخیص درست، به پایگاه مدرسه و سنگر کلاس دست یافت و با عشق عمیقی که به تربیت نسل جوان داشت، به تدریس تعلیمات دینی و دیگر آموزشهای لازم برای دانش آموزان پرداخت. وی علاوه بر تدریس و کارهای یادشده، در دبیرستان شاه رضای آن روز و دبیرستان فردوسی نیز ساعاتی را به تدریس ادبیات و شرعیات میپرداخت.
بعد از شهریور سال ۱۳۲۰ که تحولات و پیشامدهای فراوانی در ایران بروز و ظهور کرد که یکی از آنها ایجاد فضای باز سیاسی برای فعالیت گروههای مختلف سیاسی در سراسر کشور بود، تبلیغات ضددینی در سطح فرهنگیان، دانشجویان، دانش آموزان، و ... آغاز شد. در چنین روزگاری که حزب توده و دیگران کمر همت برای نابودی دین اسلام و فروختن وطن بسته و به ویژه خطه خراسان و جوانان آنجا را هدف قرار داده بودند، استاد شریعتی برای دفاع از اسلام و اعتلای آن و حفظ وطن و برملا کردن بطلان این گونه مرامها و مسلکهای پوشالی و شعارهای توخالی، فعالیتهای خود را دوچندان کرد. وی کلاسهای تدریس را بیشتر در دانشسرای مشهد که یکی از مراکز فعالیت حزب توده بود قرار داد. بی تردید مهمترین دوره فعالیتهای سیاسی استاد به سالهای پایانی دهه ۲۰ و ۳۰ برمی گردد.
نقش بی بدیل استاد در بسیج افکار عمومی مردم خراسان و نیروهای مذهبی برای پیوستن به نهضت ملی شدن صنعت نفت در مشهد را میتوان از خلال انعکاس فعالیتهای او و همچنین کانون نشر حقایق اسلامی در مطبوعات آن سالها و نیز دو نامه رهبر نهضت، آیت ا... کاشانی و دکتر مصدق، قبل از آغاز اختلافات این دو مشاهده کرد. استاد شریعتی پس از شهریور ۱۳۲۰ فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی خود را در سطح شهر مشهد به شکل گستردهای آغاز کرد.
او که دبیر دبیرستانهای شاهرضا، فردوسی و دانشسرای عالی بود، به دنبال استقبال وسیع مخاطبان جوان در جلسات سیار و به کمک علاقهمندان و جمعی از نیکوکاران شهر مشهد، کانون نشر حقایق اسلامی را در سال ۱۳۲۳ تأسیس کرد و با اجاره مکانی در خیابان خسروی، سخنرانیها و جلسات هفتگی را سامان داد. علاوه بر این نشست ها، کانون نشر حقایق، انتشاراتی نیز داشته و عمدتا با چاپ و تکثیر سخنرانیها و نشستهای خود نقش مؤثر و گستردهای در آگاهی بخشی و شکل دادن به تیپ جدید دینی و سیاسی در آن سالها بر عهده داشته است. بسیاری از جوانان فعال دهه ۳۰ در این کانون از چهرههای بنام جریانات سیاسی دهه ۴۰ شدند.
استاد شریعتی پس از پیروزی انقلاب نیز به فعالیتهای تبلیغی خود ادامه داد و در طول این سالها جوانان زیادی از شمع وجود او بهره بردند. مرحوم محمدتقی شریعتی سرانجام در ۳۱ فروردین سال ۱۳۶۶ خورشیدی، دعوت حق را لبیک گفت و پیکر مطهرش در جوار مرقد امام رضا (ع) در صحن آزادی به خاک سپرده شد.