اعلام نرخ طلا فعلا متوقف شد + علت توزیع بموقع تمام کالا‌های موردنیاز در سراسر کشور | مردم از خرید‌های هیجانی بپرهیزند سخنگوی دولت: پرداخت حقوق خردادماه ۱۴۰۴ کارمندان، مطابق اردیبهشت بوده و مابه‌التفاوت در تیرماه واریز می‌شود + فیلم تحویل فرآورده‌های نفتی در جایگا‌ه‌های سوخت به صورت مظروف ممنوع است قیمت طلا در مشهد اعلام شد (۲۶ خرداد ۱۴۰۴) | افت ۳۰۰ هزار تومانی نرخ طلا دلار ریزش کرد | عدم اعلام نرخ طلا و سکه (۲۶ خرداد ۱۴۰۴) رفتار‌های هیجانی در  بازار‌های مالی، منجر به  زیان می‌شود  واکنش بازار‌های جهانی، منطقه‌ای و داخلی به حمله اسرائیل به ایران تأمین مستمر کالا‌های اساسی و سوخت در استان خراسان رضوی در شرایط اضطراری ادامه دارد (۲۶ خرداد ۱۴۰۴) شبکه بانکی ریز آمار وام پرداختی بانک‌ها به مردم و واحد‌های اقتصادی را اعلام کرد آیین نامه اجرایی واردات خودروی سواری از سوی معاون اول رئیس جمهور ابلاغ شد گمرک: همه مرز‌های زمینی و دریایی باز است قیمت امروز میوه و صیفی‌جات در تره‌بار (۲۶ خرداد ۱۴۰۴) | انگور به بازار مشهد آمد افزایش قیمت نان فعلاً منتفی شد (۲۶ خرداد ۱۴۰۴) | نان مورد نیاز مردم تأمین است؛ جای نگرانی نیست قیمت طلای جهانی در بازار امروز (۲۶ خرداد ۱۴۰۴) اعلام شد | طلای جهانی دوباره افزایش نرخ یافت وزیر پیشنهادی اقتصاد: همواره خود را پاسخ‌گوی مردم و نمایندگان می‌دانم پیش‌فروش بلیت قطار‌های مسافری تیرماه از امروز (۲۶ خرداد ۱۴۰۴) آغاز شد آماده‌سازی نرم افزار تعیین نرخ اجاره بهای مسکن در مشهد ظرف یک ماه پیش‌رو یارانه خردادماه ۱۴۰۴ دهک‌های اول تا سوم واریز شد توصیه صنف جایگاه‌داران به مردم برای مدیریت مصرف سوخت (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) توقف فعالیت بورس‌ها در روز‌های ۲۶ و ۲۷ خرداد ١۴۰۴ قیمت امروز خودرو‌های خارجی و مونتاژی (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) | افت قیمت خودرو‌ها قیمت خودرو‌های داخلی پس از حمله اسرائیل به ایران چقدر شد؟ (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) توقف معاملات طلا و ارز با قیمت‌های عجیب درپی تنش‌های امنیتی (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) زمان پیش‌فروش بلیت قطار تیرماه ۱۴۰۴ اعلام شد کمبودی در تأمین مواد غذایی وجود ندارد | تولیدکنندگان دوشیفته مشغول‌اند ترخیص کالا در تمامی گمرکات طبق روال عادی در حال انجام است (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) تمدید لغو پرواز‌های داخلی و خارجی تا ساعت ۲ بامداد دوشنبه (۲۶ خرداد ۱۴۰۴) حفظ پایداری تولید برق با تمام توان
سرخط خبرها

روزی که هندوانه خریدیم!

  • کد خبر: ۱۶۲۸۷۵
  • ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۲۰:۴۵
روزی که هندوانه خریدیم!
میوه فروش گفت: این روز‌ها هندوانه ارزان‌ترین میوه است. الان مردم خیلی ریسک می‌کنند، زندگی شون رو می‌فروشند، میرن تو بورس سرمایه گذاری می‌کنن. بعد شما دو ساعته اومدی اینجا می‌ترسی یه هندوانه انتخاب کنی.
مهدی محمدی
نویسنده مهدی محمدی

فروشنده به بابا گفت: چه خبره آقا! دو ساعته داری می‌زنی تو سر هندوانه.

بابا گفت: تو سر شما که نمی‌زنم. دارم می‌زنم تو سر هندوانه، می‌خوام ببینم خوبه یا نه؟ مجانی که نمی‌خوام ببرم، بابتش می‌خوام پول بدم. می‌فهمی؟ پول.

میوه فروش گفت: این روز‌ها هندوانه ارزان‌ترین میوه است. الان مردم خیلی ریسک می‌کنند، زندگی شون رو می‌فروشند، میرن تو بورس سرمایه گذاری می‌کنن. بعد شما دو ساعته اومدی اینجا می‌ترسی یه هندوانه انتخاب کنی.

گفتم: اتفاقا بابای من هم خیلی ریسک پذیره، ۵۰۰ هزار تومان توی بورس سهام خریده.

بابا لبخند غرورآمیزی زد و گفت: البته این چیز‌ها گفتن نداره پسرم. ولی حالا که بحثش پیش اومد من نه ۵۰۰ هزار تومان که ۵۲۶ هزار تومان توی بورس سرمایه گذاری کردم.

میوه فروش گفت: واقعا؟! من یک توصیه اقتصادی بهت دارم. مواظب باش سهامت رو از بورس نکشی بیرون، بورس به اندازه کافی خودش بالا و پایین داره، شما این حجم هنگفت سرمایه رو بکشی بیرون، شوک بی سابقه به اقتصاد وارد میشه.

بابا که تمام تمرکزش روی هندوانه بود، دوباره زد تو سر هندوانه و به یک مشتری دیگر که کنارش ایستاده بود گفت: به نظر شما آقا این صدای طبل می‌ده.

او هم گفت: صدای پیانو و ویولن سل که نمی‌ده، احتمالا صدای طبل می‌ده.

یک مشتری دیگر هم به بابا گفت: کاش آدم‌ها موقع انتخاب همسر، همین دقتی رو داشتند که شما هنگام انتخاب هندوانه داشتید.

بعد از اینکه ده دوازده تا مشتری دیگر آمدند و چند قلم میوه خریدند و رفتند، بابا هم با خودش سر انتخاب یک هندوانه به توافق رسیــد و به خانـــه آمدیم.

وقتی هندوانه را به خانه بردیم به بابا گفتم: کارد بزنیم بخوریمش.

بابا گفـــت: کارد بخوره به شکمت. بگذار توی یخچال سرد بشه، بعد بخوریم.

یک دقیقه بعد از اینکه هندوانه را گذاشتم توی یخچال، داداش کوچکم گفت: فکر کنم الان دیگه کامل سرد شده باشه.

بابا گفت: حداقل سه ساعت باید توی یخچال باشه.

گفتم: تا الان ۲ ساعت و ۵۹ دقیقه اش گذشت.

رفتم ساعت را کوک کردم تا بعد از سه ساعت زنگ بزند.

مامان گفت: خوبه کسی نیست این صحنه‌ها رو ببینه وگرنه می‌گفتند این‌ها چه گرسنه‌هایی هستند دیگه.

گفتم: بابا! مگه هندوانه گرسنه رو هم سیر می‌کنه؟

بابا گفت: امشب آزمایش عملی انجام می‌دیم، به جای شام هندوانه می‌خوریم ببینیم سیر می‌شیم یا نه!

خلاصه بعد از گذشت سه ساعت، هندوانه شکافته شد.

هندوانه را که خوشبختانه قرمز درآمده بود، خوردیم و من و داداش کوچکم شروع کردیم به تراشیدن پوست هندوانه.

همان طور که داشتم می‌تراشیدم، گفتم: اگر گوسفند داشتیم، می‌شد با پوست هندوانه تغذیه اش کنیم.

مامان گفت: کدوم پوست؟ الان اگه گوسفندی هم می‌داشتیم شما پوستی نگذاشتید بدیم بدبخت بخوره! از بس تراشیدید از پوست هلو هم نازک‌تر شد.

بابا گفت: عیب نداره پوستش خاصیت داره.

مامان نفس عمیقی کشید و آمد پیش من و گفت: پسرم اگه دیگه با این پوست هندوانه کاری نداری بده ببرمش!

و بعد بدون اینکه منتظر جوابم بماند پوست را برداشت و انداخت توی سطل آشغال آشپزخانه.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->