هلال احمر از امدادرسانی به ۲۳۰۰ نفر در سیل ۲۰ استان کشور خبرداد بارش باران و لغزندگی جاده‌های خراسان رضوی (۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳) شهادت یکی دیگر از مرزبانان در بانه سد دز پُر شد | احتمال افزایش خروجی سد دز وجود دارد (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) آزادراه تهران شمال مسدود شد + علت (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) وقوع سیل در شبستر آذربایجان شرقی + فیلم (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) سرریز شدن سد مخزنی دویرج دهلران ایلام + فیلم مسئولان در تدارک اجرای مصوبه متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان | معوقات حقوق بازنشستگان لشکری، کشوری و تأمین اجتماعی واریز خواهد شد اطفای حریق انبار ذغال با تلاش و سرعت عمل آتش نشانان مشهدی (۱۴ اردیبهشت) مرگ ۲ نفر براثر مسمومیت با گاز در ساری (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) واژگونی پژو ۲۰۶ در فکوری| آتش نشانان دو محبوس حادثه را نجات دادند (۱۴ اردیبهشت) جاده چالوس یک طرفه شد (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) هواشناسی خراسان رضوی هشدار نارنجی صادر کرد (۱۴ اردیبهشت) زلزله مشهد را لرزاند + جزئیات (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) پیش‌بینی هواشناسی در خراسان رضوی و مشهد (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) | باران در خراسان رضوی شدت می‌گیرد تداوم بارش باران در ۱۷ استان (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) «یسنا» دختر ناپدید شده ترکمن ربوده شده بود؟
سرخط خبرها

دختر جوان در تله شیطانی پسر عاشق پیشه گرفتار شد

  • کد خبر: ۱۶۴۷۴۹
  • ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۵
دختر جوان در تله شیطانی پسر عاشق پیشه گرفتار شد
پسر مسافرکش بعد از آشنایی با دختر جوان او را فریب داد و به او تعرض کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، ماریا دختر جوانی است که از پسری شکایت و او را متهم به تعرض کرده است.

این در حالی است که پسر جوان این اتهام را رد می‌کند. ماریا از شب سیاهی که به او تعرض شد می‌گوید:

*با پسر جوان چه ارتباطی داشتی؟

ارتباط خاصی نداشتم، فکر می‌کردم من را دوست دارد، اما اشتباه می‌کردم.

*چطور با هم آشنا شده بودید؟

به عنوان مسافر سوار ماشینش شدم، شماره تلفن داد و گفت از من خوشش آمده است.

*واقعاً فکر کردی می‌توانی با چنین فردی خوشبخت شوی؟

من فکر کردم بیشتر با او آشنا می‌شوم و اگر به همدیگر می‌خوردیم ازدواج می‌کنم، اما او کاری در حق من کرد که دیگر تا آخر عمر به کسی اعتماد نمی‌کنم.

*چرا از راه‌های بهتر و مطمئن‌تری برای ازدواج اقدام نمی‌کردی؟

راه بهتری نبود. من باید چه می‌کردم؟ چند خواستگار معرفی شد، اما به هم نمی‌خوردیم و جواب منفی دادم.

*چند ماه بود پسر جوان را می‌شناختی؟

حدود سه ماه می‌شد.

*در این مدت از او نشانه‌ای یا رفتاری ندیده بودی که شک کنی؟

با من خیلی محترم برخورد می‌کرد. من هم فکر کردم آدم درست و حسابی‌ای است.

*از زمان حادثه بگو.

مدتی قبل از ماجرا من اصرار کردم که زودتر تکلیف را مشخص و ازدواج کنیم. او هم گفت عاشق من است و اصرار کرد به خانه‌شان بروم، ولی قبول نکردم. تا اینکه روز حادثه به من گفت مادرش می‌خواهد من را ببیند. من هم قبول کردم، اما وقتی وارد خانه شدم دیدم کسی نیست و...

*پسر می‌گوید تو خودت به خانه او رفتی. چه حرفی داری؟

بله درست می‌گوید، من خودم رفتم، اما به من نگفت خانه خالی است. او به من گفت مادرش در خانه است و می‌خواهد من را ببیند.

*خانواده‌ات از این اتفاق خبر دارند؟

خیر؛ هیچ‌کس نمی‌داند، فقط به یکی از دوستانم گفتم که او هم به من کمک کرد شکایت کنم.

*حالا قصدت چیست، می‌خواهی بر شکایت باقی بمانی؟

رضایت نمی‌دهم. این پسر معلوم نیست با چند دختر دیگر چنین کرده است. او باید تاوان پس بدهد.

منبع: اعتماد

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->