ماجرای درگذشت متخصص طب اورژانس در مشهد چه بود؟ اختصاص ۲.۲ هزار میلیارد تومان برای تکمیل طرح‌های نیمه‌تمام سیستان و بلوچستان آخرین اخبار از تأثیر معدل در کنکور توصیه‌هایی برای محافظت در برابر آلودگی هوا واژگونی خودرو در بولوار وکیل‌آباد مشهد بدون مصدوم و محبوس تنها نشانه پوکی استخوان «شکستگی» است ستاد حقوق بشر به تصویب قطعنامه پیشنهادی کانادا علیه ایران اعتراض کرد اختلافات مالی بین ۳ دوست در تهران منجر به قتل شد شمارش معکوس برای روشن‌شدن تنور نانوایی در محله عمار یاسر مشهد اعترافات مردی که همسرش را با کلنگ در مشهد به قتل رساند + عکس پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (پنجشنبه، یکم آذر ۱۴۰۳) | تداوم بارش باران در غالب نقاط استان نگرانی وزیر بهداشت از روند نزولی زادوولد در کشور | ثبت کمتر از یک میلیون تولد در سال ۱۴۰۳ بازنشستگان تأمین اجتماعی فعلاً بیمه تکمیلی ندارند! (یکم آذر ۱۴۰۳) | لطفاً بیمار نشوید انجام ۱۵۰۰ عمل جراحی برای مجروحان حادثه لبنان در ایران تأکید معاون وزیر نیرو بر ضرورت اعمال مدیریت مصرف آب در مشهد افزایش مرگ‌ومیر ناشی از «هاری» در ایران کمبود برخی تجهیزات پزشکی در مشهد که حیات بیمار را به خطر می ‎اندازد ظفرقندی: موافق درمان رایگان سالمندان بالای ۶۵ سال نیستم رمزگشایی از صد‌ها پرونده سرقت در روزهای اخیر | دستگیری ۳۴۱ سارق، کلاهبردار و مالخر اهمیت سرمایه‌گذاری در تحقیقات و فناوری برای رشد علمی ایران| چرا جایگاه علمی‌مان را از دست دادیم؟ ثبت‌نام وام شهریه دانشجویان آغاز شد (یکم آذر ۱۴۰۳) وزیر بهداشت: زیرساخت افزایش ظرفیت پزشکی مهیا نشده است | توضیحات آقای وزیر برای جلوگیری از مهاجرت واکنش کمیسیون اجتماعی مجلس به ابطال بخش غیرقانونی آیین‌نامه متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان اشراف اطلاعاتی، زیرساخت فرایند موفقیت‌های عملیات انتظامی و توسعه امنیت اجتماعی است زمین لرزه نسبتا شدید در برازجان استان بوشهر (یکم آذر ۱۴۰۳) تأثیر قابل‌توجه ارتباط با دوستان بر بهبود سلامت روان ورود سامانه بارشی جدید به کشور از روز دوشنبه (۵ آذر ۱۴۰۳) کاهش افسردگی با خوردن ماهی برخی دارو‌های دیابت می‌توانند آسم را مهار کنند افزایش ۲۰ درصدی مسمومیت با گاز مونوکسیدکربن در سال ۱۴۰۳ سرقت ضبط خودرو جنایت آفرید| دستگیری قاتل فراری پس از سه سال
سرخط خبرها

نقشه شوم دختر چاقوکش برای پسر پولدار

  • کد خبر: ۱۶۶۷۱۳
  • ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۶
نقشه شوم دختر چاقوکش برای پسر پولدار
دختر چاقوکش با طراحی نقشه‌ای بینی اش را شکست تا از پسر پولدار اخاذی کند.

به گزارش شهرآرانیوز، این دختر به هر خلافی دست زده بود؛ حتی در خانه پدر و مادرش را کتک می‌زد تا جایی‌که مادرش برای رهایی از روحیه خشن او به پلیس پناه برد و کمک خواست.

مادری سراسیمه، پریشان و با چشمانی قرمز از شدت گریه وارد اتاق شد و این‌گونه از دخترش شرح حال داد: دخترم الهام ۱۷ ساله است، در خیابان، پارک و هر جایی که می‌رود برای دختر‌ها و پسر‌ها با رفتار‌های خشن، چاقو‌کشی و کتک زدن آن‌ها ایجاد رعب و وحشت می‌کند. چند ماه گذشته خیلی بی‌حوصله بود، انرژی نداشت و در خودش فرو رفته بود، احساس بی‌ارزشی می‌کرد و خیلی می‌خوابید. گاهی به خودکشی فکر می‌کرد، اما ناگهان انگار همه چیز عوض شد. بچه جان گرفته بود، خیلی حالش خوب بود ساعت‌ها برایمان حرف می‌زد، از بس بلند می‌خندید و خوشحال و پر‌انرژی بود گاهی می‌ترسیدم گاهی هم خوشحال بودم که خوب شده است. اما انگار خیلی خوب شده بود حتی شب‌ها خوابش نمی‌برد؛ به همه دوستانش زنگ می‌زد و می‌گفت و می‌خندید. با دوستانش بیرون می‌رفت گاهی اوقات به آن‌ها فحش می‌داد، اما بعدش می‌خندید و آن‌ها هم می‌بخشیدندش. قدرتش خیلی زیاد شده بود. می‌گفت مامان دوست دارم همه را کتک بزنم.

گاهی می‌گفت من از همه دوستانم با ارزش‌ترم. آن‌ها نسبت به من هیچ هستند. کم‌کم که گذشت سیگار کشید، بعد تا ساعت‌ها بیرون بود. چند تا دوست داخل پارک پیدا کرده بود و تا آخر شب با آن‌ها بود. پدرش اعتراض کرد و گفت خانه بمان، اما بدتر شد. پدرش خیلی کتکش زد، ولی فایده نداشت. حدود ۱۰ روز ادامه داشت تا اینکه از خانه به مدت ۲ روز فرار کرد. بعد از برگشتن متوجه شدیم که با یک مرد سن و سال‌دار رفته بوده و ۲ روز با هم بوده‌اند. خودش برگشت، ولی خیلی گریه می‌کرد. به پدرش گفت مرا ببخش. خیلی عصبانی بود و تا چند روز با خودش کلنجار می‌رفت. بعد پرخاشگری‌اش بدتر شد.

وسایل خانه را می‌شکست. با من و پدرش پرخاشگری می‌کرد. گاهی ما را کتک می‌زد. پدرش هم کلی کتکش زد، اما انگار نه انگار، تا اینکه آزارهایش به بیرون از خانه کشیده شد. باز هم چند روز ناپدید شد. ما هم نا امید شدیم. طوری شده بود که حتی دوست نداشتیم به خانه برگردد! خیلی از دستش ناراحت بودیم. این بار که برگشت انگار خیلی به او بد نگذشته بود. مثل سری قبل ناراحت نبود. سیگار پشت سیگار روشن می‌کرد. مشروب هم داشت. دیگر در خانه بند نمی‌شد. هر بار بر می‌گشت با صورت و بدن کبود می‌آمد، چون دعوا می‌کرد و پسر و دختر‌های شرور مثل خودش کتکش می‌زدند. غیر قابل کنترل بود. این اواخر به دوستش گفته بود، به دماغم بزن تا بشکند و من از پسری که می‌دانم پول دارد بتوانم دیه بگیرم. این کار را کرده بود. او را بردند کلانتری و آنجا شما را معرفی کردند که بیاورم تا درمانش کنید.

منبع: ایران

گزارش خطا
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->