حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ خانه چه کوچک باشد چه بزرگ، چه مشترک با سایر اقوام و چه مستقل، برای همه مساوی با محبت و آرامش است؛ به این دلیل که نخستین مکانی است که ما در آن محبت را تجربه و امنیت و آسایش را دریافت میکنیم؛ امنیت و آرامشی که زمینهساز بیشتر فعالیتهای ما در زندگی است و از اینرو نقش پررنگی در کیفیت زندگی ما دارد؛ به همین دلیل در آیات و روایات اسلامی نیز به کیفیت و چگونگی و حریم و حرمت آن اشاره شده است. یکی از نعمتهایی که قرآن بدان اشاره میکند، محل سکونت آدمی است. در آیه ۸۰ سوره نحل آمده است: «وا... جعل لکم من بیوتکم سکنا؛ خداوند، خانههای شما را مکان آرامشتان قرار داد».
از روایات متعدد برمیآید که از نظر اسلام، یکی از حقوق مسلم انسان، حق داشتن مسکن است. رسول اکرم (ص) فرمودند: «آدمی را جز در این امور حقی نیست: خانهای که در آن سکنی گزیند، جامهای که خود را بپوشاند و گردهای نان و جرعهای آب (که نیازش را فرونشاند)». همچنین پیامبر خدا (ص) داشتن خانه بزرگ را نعمت میدانند و میفرمایند: «از خوشبختى مرد مسلمان، داشتن مسکن فراخ است». امامباقر (ع) نیز تنگی منزل را نقمت شمرده و در اینباره فرمودهاند: از نقمتهای زندگى، تنگى منزل است».
مسکن در لغت عربی از ماده «سکونت» به معنای «آرام گرفتن» است. منزل باید بهگونهای طراحی و ساخته شود که بیشترین آرامش را برای ساکنانش فراهم سازد. این اصل، قبل از هرچیز مورد تأکید و تصریح قرآن مجید است: «خداوند در این دنیا، خانههای شما را مایه آرامش شما قرار داد و ... وسایل زندگی که تا چندی مورد استفاده است، فراهم آورد و خداوند برای شما سایبانهایی از مخلوقات خود، مهیا ساخت و از غارهای کوه، پناهگاه و اتاقها برایتان قرار داد.» (سوره نحل، آیات ۸۰ و ۸۱).
طبق آیات و روایات فراوان درباره اجازه گرفتن برای ورود به اتاق دیگران بهویژه اتاق پدر و مادر در اوقات معینی از روز و شب (سوره نور: ۵۸) و نیز نهی از نگاه بدون اجازه به اتاق دیگران، ساختمان باید طوری باشد که اتاقها، مستقل و جدا ازهم باشند و به یکدیگر دید نداشته باشند. همچنین در تفسیر «جوامعالجامع» آمده است: «یکی از نشانههای ادب میزبان، این است که کار خود را پنهان بدارد و بدون اینکه میهمان بفهمد، به پذیرایی اقدام کند از بیم آنکه مبادا میهمان مانع کار او شود». همچنین در منابع اسلامی بر پنهان کردن بوی غذا از میهمان و همسایگان تأکید شده است؛ بر این اساس، کارشناسان معتقدند خانهها باید طوری بنا شوند که این حریمها در آن رعایت شود.
یکی دیگر از اصول معماری از دیدگاه اسلام، توجه به امنیت و ایمنیهای لازم در ساختمان است. حضرت ابراهیم (ع) پس از فراغت از بنای کعبه از پروردگار خویش میخواهد که شهر مکه را محل امن و امان قرار دهد: «قال ابراهیم: رب اجعل هذا بلدا آمنا» (سوره بقره، آیه ۱۲۶) و در جایی دیگر، قرآن کریم از آن شهر به همین وصف یاد میکند: «و هذا البلدالامین». (سوره تین، آیه ۳). از این اشاره که بگذریم، در روایات چندی بر جنبههای ایمنی خانه تأکید شده است. در پارهای روایات آمده است که خانه باید از در و حصار لازم برخوردار باشد. امامصادق (ع) فرمودند: «خفتن در مکان بیدر و بدون پوشش، ناپسند است.
حضرت علی (ع) از خوابیدن در مکان بیدر و پوشش کراهت داشت». یکی دیگر از نکات ایمنی در ساختمان، توجه به استحکام و پیریزی درست بناست. این نکته را از پارهای روایات بهخوبی میتوان دریافت. ازجمله به روایت زیر توجه کنید: «رسول اکرم (ص) فرمود: خداوند محافظت از سه تن را بهعهده نگرفته است؛ کسی که در خانهای خراب فرود آید و آن که در میان شاهراه نماز گزارد و فردی که بار خود را بدون مراقبت رها سازد».
درست است که ائمه ما خانه وسیع را نعمت خواندهاند، اما این امر به معنی تأیید تجمل و ساختمانسازی بیهوده نیست. در روایتی درباره پیامبر (ص) آمده است: «رسول خدا (ص) چشمشان به خانه گنبدى بلندى افتاد. درباره صاحب آن پرسیدند. گفتند از فلان مرد انصارى است. آن مرد آمد و به پیامبر سلام کرد، اما رسول خدا (ص) از او روى گرداندند.
آن مرد نزد اصحاب پیامبر از این برخورد حضرت گله کرد. اصحاب گفتند: [علتش این است که]رسول خدا (ص) بیرون آمد و چشمش به خانه گنبدى تو افتاد. پس، آن مرد انصارى خانه را ویران و با خاک یکسان کرد و این خبر به پیامبر (ص) رسید. [فرمودند]بدانید که هر ساختمانى وبال صاحب آن است، مگر آنچه چارهاى از آن نباشد». همچنین امامصادق (ع) در این زمینه فرمودهاند: «هرکه بنایی بیش از نیاز سکونتش بسازد، در روز قیامت، مکلف به حمل آن میشود».
یکی از حقوق زن بر همسر خویش از نظر اسلام، تأمین مسکن و محل سکونت است. در روایات اسلامی درکنار نفقه (خوراک، پوشاک و...) از تهیه مسکن بهعنوان یکی از وظایف مرد نام برده شده است، اما اینکه آیا مسکن همسر الزاما باید مستقل باشد، از ادله استفاده میشود که درصورت امکان و توانایی شوهر، زن حق دارد از همسر خویش خانهای مستقل بخواهد.
براساس روایات، هنگام ازدواج امیرمؤمنان (ع) با فاطمهزهرا (س)، رسول خدا (ص) خطاب به آن حضرت فرمودند: «یا علی! همسر خویش را به کدامین خانه خواهی برد؟» علی (ع) پاسخ دادند: «من جز خانه حارثهبننعمان، جایی را سراغ ندارم».
پیامبر فرمودند: «من شرم دارم این خانه را از او بخواهم؛ زیرا خانههای زیادی را دراختیار ما و اصحاب قرار داده است». خبر به حارثه رسید. به خدمت رسول خدا (ص) شرفیاب شد و گفت: «از اینکه شما چیزی از من بخواهید، خرسند و مفتخرم». امیرمؤمنان (ع) و فاطمهزهرا (س) در آغاز زندگی به آن خانه رفتند، ولی پس از مدتی رسول خدا (ص) خانهای در نزدیکی خود برای ایشان تهیه کردند و فرمودند: «خانه فاطمه از من دور است و من تحمل دوری او را ندارم».
در اسلام فروختن خانه توصیه نشده است. پیامبر خدا (ص) در اینباره فرمودهاند: «هریک از شما منزلى یا ملکى بفروشد، بداند که پول آن سزاوار برکت نیست، مگر اینکه صرف خرید همانند آن شود» و ازطرفی اجاره منزل به دیگران توصیه شده است. امامصادق (ع) در حدیثی میفرمایند: «هرکه خانهاى داشته باشد و مؤمنى به سکونت در آن نیازمند باشد و او آن را از وى دریغ کند، خداوند عزوجل فرماید: فرشتگان من! بندهام از سکونت دادن بندهام در دنیا بخل ورزید. به عزتم سوگند که هرگز در بهشت من سکونت نکند!»